ایزابل آلنده: مهاجران به کشورها غنا میبخشند
۱۳۹۸ مرداد ۱۹, شنبهتاکنون بیش از ۷۴ میلیون جلد از کتابهای ایزابل آلنده، نویسنده شیلیایی، به ۴۲ زبان دنیا به فروش رسیده است. سال گذشته سالی پر از تجربههای مهم شخصی و شغلی برای او بود: درگذشت مادرش، انتشار رمان جدیدش "Largo pétalo de mar" (به آلمانی "Dieser weite Weg") و ازدواج جدیدش که چند هفته پیش اتفاق افتاد. او در مصاحبه با دویچه وله درباره کتاب جدیدش و زندگیاش سخن میگوید که درست مانند داستان "Largo pétalo de mar" بیش از هر چیز متاثر از موضوع مهاجرت است.
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
در تبعید: مشاهده دقیق
او در رابطه با کودکی و جوانیاش به عنوان دختر دیپلماتی که پس از کودتای نظامی در شیلی به تبعید در ونزوئلا رفت و سپس به آمریکا مهاجرت کرد میگوید: «من مثل یک رانده شده زندگی کردهام.»
او میگوید: «خوب است وقتی که مینویسی در محیطی بیگانه باشی چون مجبور میشوی با دقت بیشتری به جهان بنگری و به آن گوش بدهی.»
آلنده داستان کشتی "وینیپگ" را از دوره جوانیاش میشناسد. این کشتی را پابلو نرودا در سال ۱۹۳۹ اجاره کرد تا با آن بیش از دو هزار جمهوریخواه اسپانیایی را پس از جنگ داخلی در اسپانیا به شیلی ببرد. خانواده خود آلنده هم دوستانی داشتند که در آن زمان با این کشتی وارد شیلی شده بودند.
«موضوعی حی و حاضر»
آلنده میگوید: «در واقع تصمیم نداشتم درباره وینیپگ بنویسم اما احساس میکردم که موضوع مهاجرت در هوا حی و حاضر است و در حقیقت همیشه وجود داشته است. وقتی آوارگان به دروازه اروپا رسیدند رسانهها شروع کردند به نوشتن خبر در باره آنها. مثل الان در آمریکا که وضعیت با آمدن دونالد ترامپ بسیار بدتر هم شده است.»
«بدون اینکه آگاهانه بخواهم این چیزها مرا تحت تاثیر قرار میدهند و سپس در کتابها بازتاب پیدا میکنند. من تا به حال سه کتاب درباره کسانی که از وطنشان فرار کردهاند نوشتهام.» دو کتاب دیگر ایزابل آلنده در این زمینه عبارتند از "عاشق ژاپنی" و "در کوران زمستان".
غنابخشی مهاجران به کشورها
ایزابل آلنده از موضع و رفتار "دولتهای پوپولیستی که ترس و نفرت میپراکنند" انتقاد میکند. او میگوید که در ایالات متحده آمریکا که خود به دست مهاجران بنیان نهاده شد در همه دورانها اقوام و گروههایی وجود داشتند که مورد تبعیض قرار میگرفتند، مثل امروز که مهاجران کشورهای آمریکای لاتین در آمریکا مورد تبعیض هستند. «اما به محض آنکه کسی جذب جامعه بشود سهم مهمی در پیشرفت جامعه بازی میکند و به کشور غنا میبخشد.»
به گفته آلنده، داستان آوارگان اسپانیایی که با کشتی وینیپگ به شیلی آمدند عقیده او را در این مورد تأیید میکند. در آن زمان مقاومت شدیدی علیه ورود این مهاجران از سوی کلیسای کاتولیک و محافظهکاران وجود داشت که از آوارگان "کمونیست، آنارشیست، لیبرال و آتئیست" میترسیدند. «اما آنها به سرعت جذب جامعه و بخشی از کشور شدند و سهمی که در ساختن کشور ایفا کردند فوقالعاده است.»
گفتوگو با یکی از شاهدان آن دوره
آلنده میگوید که بعضی وقتها به داستانی برمیخورد که لازم نیست هیچ چیز را در رابطه با آن با تخیلش خلق کند، چون همه چیز آنجاست و تنها کافی است که آن را روی کاغذ بیاورد. در مورد کتاب "Largo pétalo de mar" نیز چنین بوده است.
ایزابل آلنده در راه تبعیدش به ونزوئلا، چندین دهه پس از ماجرای سفر با کشتی وینیپک در اقیانوس اطلس، به "ویکتور پی" برخورد که الهامبخش او برای آفرینش یکی از شخصیتهای داستانش بوده است. ویکتور پی روزنامهنگار و مهندس در آن دوره یکی از ترک وطنگویان در کشتی بود که با پابلو نرودا و بعدها هم با رئیس جمهور شیلی، سالوادور آلنده، دوست شده بود.
ایزابل آلنده میگوید: «او از نسل پدر و مادر من بود، مردی بسیار خویشتندار، حتی میشود گفت مرموز، اما ما دوستان خوبی شدیم و او برای من از داستان زندگیاش، جنگ داخلی، فرارش و فرار دوم پس ازکودتای نظامی سال ۱۹۷۳ در شیلی تعریف کرد. داستان زندگی شخصیت اصلی در رمان به گونهای دایرهوار میگذرد، درست مثل زندگی ویکتور پی. «به نظر میآید که یک کلک ادبی زده شده، اما واقعا داستان این طور اتفاق افتاده است.»
هزاران نفر از قربانیان سرکوب شیلی را پس از کودتای نظامی ترک کردند، همان طور که اتفاقی مشابه ۴۰ سال پیش در اسپانیا رخ داده بود. ویکتور پی در اکتبر سال گذشته در سن ۱۰۳ سالگی درگذشت، تنها شش روز پیش از اینکه ایزابل آلنده بتواند کتابی را که به او تقدیم کرده بود برایش بفرستد.
نقش پابلو نرودا
یک شخصیت مهم دیگر در رمان ایزابل آلنده، پابلو نروداست که تلاشهایش به عنوان کنسول شیلی در پاریس به فراریان اسپانیایی این امکان را داد که بتوانند به شیلی بگریزند. نام اصلی رمان آلنده به زبان اسپانیایی ("Largo pétalo de mar") برگرفته از شعری از نروداست. «آثار پابلو نرودا در تمامی سفرهای من همراهم بودهاند. بیشتر کتابهای من در ایالات متحده نوشته شدهاند، جایی که من در آن زندگی میکنم وکتابها و مطالب دیگر را به انگلیسی میخوانم. نرودا به من امکان داد که زبان و منظرههای شیلی را در ذهنم زنده نگاه دارم.»
آلنده درباره انتقادهایی که گروههای فمینیستی از نرودا میکنند و او را ماچو و خشن مینامند، معتقد است: «اثر یک هنرمند را نمیتوان بر مبنای زندگی خصوصی او قضاوت کرد. چون اثر هنری جزء میراث بشری خواهد شد و کسی که آن را خلق کرده ممکن است آدم شکستخوردهای باشد، همانطور که همه ما میتوانیم این گونه باشیم.»
گوش دادن به جای قضاوت
در کتاب جدید آلنده نیز، همانند رمانهای نخستین این نویسنده، چند شخصیت زن قوی وجود دارند. برای نمونه پیانونوازی هست که با کشتی فراریان به شیلی میآید و مدیر یک مدرسه موسیقی میشود.
آلنده میگوید: «من زنان شجاع و فعال زیادی را میشناسم، به طوری که هیچ مشکلی برای نوشتن درباره آنها ندارم.» او در ضمن به بنیادی اشاره میکند که خود او برای حمایت مالی، بخصوص از زنان و کودکان خانوادههای مهاجر از آمریکای لاتین، در کالیفرنیا تاسیس کرده است.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
ایزابل آلنده میگوید برای اینکه جذب مهاجران در جامعه، همانند آنچه در مورد پناهندگان به شیلی رخ داد، با موفقیت صورت گیرد باید با پیشداوری در برابر مهاجران مقابله کرد. « موضوع این است که باید به چشمان آنان نگریست و داستانهایشان را شنید و در برابرشان باز و پذیرا بود. چرا باید از بیگانگان بترسیم؟ با بستن مرزها یا ساختن دیوار نمیتوان مشکلی را حل کرد بلکه باید شرایط زندگی را در کشورهایی بهبود بخشید که افراد از آن فرار میکنند.»
انتشار رمان "Largo pétalo de mar" همزمان است با هشتادمین سالروز ورود کشتی وینیپگ به شیلی. ترجمه این کتاب به آلمانی نیز به پایان رسیده است. آلنده این کتاب را در برلین، هامبورگ و کلن معرفی خواهد کرد.