جشنوارهی ادبیات: پرواز مستقیم از کلن به نیویورک
۱۳۸۸ اسفند ۱۸, سهشنبهجشنواره ادبیات شهر کلن، "لیت کلون" ده ساله شد. به همین مناسبت امسال، این شهر از دهم ماه مارس در صدد اجرای ۱۷۵ برنامهی داستان خوانی، نقلگویی، بحث و گفتوگو، نمایش و کنسرت، طنزهای سیاسی و انتقادی، میهمانیهای جمعی، دیسکو و دهها مراسم دیگر برمیآید. در این بزرگترین جشنوارهی ادبی اروپا تنها نویسندگان و نگارندگان آثار علمی، اجتماعی، طنز و فکاهی شرکت نمیکنند، بلکه هنرپیشگان مشهور، موسیقیدانان و آهنگسازان، آرشیتکتها، نظریهپردازان، تاریخنویسان، فیلسوفها، نقاشان، روزنامهنگاران، طراحان لباس و مبل، گروههای موسیقی، آشپزی، نمایندگان رسانههای گوناگون و... نیز حضور دارند.
تقریباً در ده روز برپایی این جشن (از دهم تا بیستم ماه مارس) بیشتر نهادهای شهری و ایالتی، به نوعی در ارتباط با اجرای این جشنواره قرار میگیرند. محل برگزاری جلسات، تنها کتابفروشیها و سالنهای سخنرانی مدارس و دانشگاهها و ایستگاههای رادیویی نیستند. علاوه بر اینها، کلیساها، آبجوفروشیها، آشپزخانههای عمومی و خصوصی و مراکز پلیسهم در این روزها درهای خود را به روی "ادبیات" و نمایندگان آنها میگشایند.
جشنی بیش از یک نام
هنگامیکه ده سال پیش، چند نهاد مهم فرهنگی ـ اقتصادی شهر کلن مثل "خانهی ادبیات"، یکی از بزرگترین کتابفروشی سراسری شهر(مایرشه)، ویکی از قدیمیترین انتشاراتیهای آن (کیپنهویر و ویچ) برای نجات "کتاب و کتابخوانی" در مقابل "هجوم اینترنت" تولد اولین جشنوارهی ادبی را پس از سالها تدارک در کلن جشن گرفتند، بسیاری از شکاکان فرهنگی و دستاندرکاران ادب و اقتصاد، پیشبینی کردند که "لیت کلون"، پس از چندی "افول" خواهد کرد و از آن جز نامی در آرشیو ادبی شهر، چیز دیگری باقی نخواهد ماند.
هرچند پیشبینی این منقدان شکاک به واقعیت بدل نشده است، ولی این هم واقعیتی است که اگر برگزارکنندگان این فستیوال "ادبی"، سایر هنرها را به یاری نمیخواندند و مخاطبان ژانرهای مختلف ادب و هنر و علم و ورزش ... را با ارائهی برنامههای مورد علاقهی آنان به "لیت کلون" جلب نمیکردند، دستکم دهمین سال این جشنواره به این گونه برگزار نمیشد.
همین امر باز بهانه به دست همان منقدان شکاک داده است، تا "لیت کلون" را جشنی ادبی نخوانند، بلکه "کارناوالی" رنگارنگ بدانند که هر کس بهزعم خود میتواند در آن شرکت کند، از آن بهرهی فرهنگی بگیرد و سود مالی ببرد. بزرگترین بهرهگیران و سودبران مادی این فستیوال، البته همان مبتکران و بانیان اصلی "لیت کلون" هستند که بیش از هر چیز منافع صنعت چاپ و نشر آلمان (از جمله بنگاههای انتشاراتی بزرگی مثل کیپنهویر و ویچ، زورکمپ، راندومهاوس...)را نمایندگی میکنند.
گفته میشود که برگزارکنندگان "لیت کلون" امسال حدود یک میلیون یورو برای این جشنواره سرمایهگزاری کردهاند. اگر آمار رسمی را مبنی بر این که در سال گذشته حدود ۶۵ هزار نفر از این جشنواره بازدید کردهاند، بپذیریم، امکان این که سرمایهی اصلی، امسال دو روز پس از آغاز جشنواره به صندوق سرمایهگزاران سرازیر شود، منتفی نیست.
بهرهگیری فرهنگی
برگزارکنندگان "لیت کلون"، از فکر شرکتکنندگانی که در پی بهرهگیری فرهنگی از این جشنواره هستند، هم غافل نماندهاند و فرصتهایی "طلایی" در اختیار آنان میگذارند: اینان میتوانند مثلاً از حضور هرتا مولر، برندهی نوبل ادبیات، نویسندگان نسل پیشن آلمان چون اولا هان، مارتین والسر و زیگفرید لنتس، نویسندهی سوئدی، هنینگ مانکل، همتای هلندی او، مارتن تهارت، نویسنده و فمینیست کانادایی مارگارت آتوود و بسیاری دیگر از فرهنگیان مطرح و غیرمطرح اروپایی و آمریکایی استفاده ببرند.
از آن گذشته قرار است روز پنجشنبه (۱۱ مارس) در "خانهی نمایش" شهر کلن بحثی ادبی ـ سیاسی بین هرتا مولر و "آی وایوای"، هنرمند "ناراضی" چینی و یکی از منقدان دولت این کشور صورت گیرد. دولت چین در اکتبر سال ۲۰۰۹ برای "آی وایوای" که ۵۰ سال دارد، مجوز خروج صادر نکرد. از این رو "وایوای" نتوانست در نمایشگاه بینالمللی کتاب در فرانکفورت حضور یابد. ظاهراً "آی وایوای" که هنوز ممنوعالخروج است، نامهای به صدراعظم آلمان، آنگلا مرکل، نوشته و از او که "تجربهی زیستن در حکومت دیکتانوری در آلمان شرقی را دارد"، درخواست کمک کرده است: «اجازه ندهید ادبیات یک بار دیگر از سوی قدرت تحقیر شود. شما صدر اعظم هستید و بنا بر تجربیات خود از معنای دیکتاتوری باخبرید.»
"لیت کلون" و کمد لباس فریدا کاهلو
"لیت کلون" جشنوارهی "تکرارها و عجایب" هم هست. یکی از نویسندگان "مردمی" شهر کلن، الکه هایدنرایش که از ابتدای پایهگزاری "لیت کلون" همواره مهمان این جشنواره بوده است، امسال نیز در این فستیوال شرکت دارد و "کمد لباس فریدا کاهلو"، نقاش مکزیکی را به نمایش میگذارد. محتوای این کمد، چندی پیش در کتابی با عنوان "لباسهای فریدا" در آلمان منتشر شده است. در این کتاب، عکسهای لباسها، شالها، روسریها، گردنبندها و... این نقاش برجسته به چاپ رسیده است. رنگارنگی و زیبایی خیرهکنندهی این لباسها برای کسانی که با آثار کاهلو، بهویژه با تصاویری که از خود نقاشی کرده، آشنایند، غریب نیستند. کمد لباس فریدا، پس از مرگ او در سال ۱۹۵۴، ۵۰ سال مهر و موم بود و تا چندی پیش، کسی اجازهی نزدیک شدن به آن را نداشت."خوانش استقامت"
یکی دیگر از بخشهای ثابت "لیت کلون"، "خوانش استقامت"، طبق الگوی "دوی استقامت" است. دستمایهی داستانهای این بخش که ساعت ۱۰ شب روز جمعه (۱۲ مارس) در سالن بزرگ رادیوی غرب آلمان آغاز میشود و ۲۴ ساعت، بدون وقفه ادامه دارد، پیرامون زندگی در شهرهای مختلف جهان میچرخد و "۱۰۰ کتاب، ۱۰۰ شهر" عنوان دارد.
در این ۲۴ ساعت، ورزیدهترین گویندگان کانال پنج این رادیو، هنرپیشهها، کابارتیستها، مجریان برنامههای رادیویی و تلویزیونی از روی آثار جان ایروینگ، اورهان پاموک، آموس اوز، پاتریک زوسکیند و دهها نویسندهی دیگر میخوانند. دوستداران کتابهای کلاسیک هم میتوانند همراه توماس مان در کتاب "مرگ در ونیز" در این شهر گردش کنند یا به داستانهای "اولیس" جیمز جویس گوش دهند یا با ولادیمیر نابوکوف در کتاب "خاطره، سخن بگو" در عرصهی یادها پرسه بزنند یا "برلین، میدان الکساندر" را از دریچهی نگاه آلفرد دوبلین ببینند.
این هشتمین بار است که رادیوی غرب آلمان، برنامهی "خوانش استقامت" را بهاجرا در میآورد. از آنجا که این برنامه طرفداران فراوانی دارد، بسیاری از علاقمندان آن ساعتها پیش از آغاز برنامه با گرمکن و کیسهخواب، پشتدر "سالن روخوانی" این فرستندهی رادیویی به انتظار میایستند تا به عنوان نمونه، همراه نویسندهی آمریکایی، لیلی برت، از مرکز شهر کلن مستقیم به قلب نیویورک سفر کنند.