۵۰ سال پیش: انسان بر ماه
۱۳۸۸ تیر ۲۹, دوشنبهنزدیک به نیم میلیارد نفر از مردم جهان روز بیستم ژوئيه ۱۹۶۹ (در آمریکا و ۲۱ ژوئيه در دیگر نقاط جهان) را با هیجان سپری کردند. گوشها به رادیوها بود و چشمها به تلویزیونها خیره شده بودند.
مگر قرار بود چه اتفاقی بیافتد؟ در این روز قرار بود انسان آزمند کشف محیط پیرامون، بر روی کرهی ماه قدم بگذارد.
سفینه "آپولو ۱۱" در ۱۶ ژوئيهی ۱۹۶۹ از سوی سازمان فضایی آمریکا (ناسا) به سوی کرهی ماه پرتاب شد. این فضاپیما از دو بخش تشکیل شده بود، نخست گردونهی فرماندهی "کلمبیا" که قرار بود در مداری دور ماه گردش کند و هدایتش به دست مایکل کالینز بود و دیگری "اتاقک عقاب" که حامل نیل آرمسترانگ و باز آلدرین، دو فضانوردی بود که قرار بود بر سطح ماه فرود بیایند.
گردونهی فرماندهی در ۱۹ ژوئيه در مدار ماه قرار گرفت. پس از آن "اتاقک عقاب" از آن جدا و راهی منطقهای از ماه به نام "دریای آرامش" شد.
یک تصمیم همه چیز را تغییر داد
بیستم ژوئيهی ۱۹۶۹ بود. مرکز کنترل هاستون در تگزاس آمریکا، در تماس با "اتاقک عقاب" دریافت که کامپیوتری که مسئول فرود است کار نمیکند. چارهای نبود. سه فضانورد مأموریت آپولو ۱۱، یا باید بازمیگشتند یا با دست خود هدایت را انجام میدادند. سه فضانورد راه دوم را برگزیدند، در حالیکه سوخت رو به اتمام بود.
«فقط ۶۰ ثانیه باقی مانده». هر دو فضانورد که در فاصلهای حدود ۳۸۰ کیلومتری زمین بودند، خوب میدانستند این صدا که از مرکز کنترل هاستون به گوش میرسید به چه معنا بود.
«۳۰ ثانیهی دیگر». اما این ۳۰ ثانیه به پایان نرسید و درست وقتی که ۲۵ ثانیه به اتمام سوخت باقی مانده بود آپولو یازده بر سطح ماه نشست.
«عقاب فرود آمد»
صدای نیل آرمسترانگ به گوش رسید که گفت: «اینجا پایگاه آرامش است. عقاب فرود آمد».
از تیم فضانوردان صدایی به گوش رسید که میگفت: «برنامهی ما این است که قبل از پیادهشدن، اول غذایی خورده و استراحت بکنیم.»
و میلیونها انسان کنجکاو بر روی زمین نفس در سینه حبس کرده و منتظر ماندند.
همهچیز از رؤیای سی و پنجمین رئيسجمهور آمریکا شروع شد
همه چیز از هشت سال پیشتر شروع شده بود، از ۲۰ مه ۱۹۶۱. در این روز جان اف کندی، رئيسجمهور وقت آمریکا، در ساختمان کنگره در واشنگتن اعلام کرد که :«ما میخواهیم در همین دهه قدم به ماه بگذاریم، نه بهخاطر اینکه این کار آسان است، بلکه بهخاطر اینکه این کار دشوار است.»
آمریکاییها بار دیگر دلیلی برای شادی پیدا کردند. دوران جنگ سرد بود و آنها میتوانستند از این طریق برتری خود بر شوروی را، که تجسسهای فضایی خود را از مدتها پیش آغاز کرده بود، نشان دهند.
آمریکاییها باید به هر قیمتی که شده پا به ماه میگذاشتند. از آن زمان تا فرود بر ماه ۸ سال طول کشید. ۴۰۰ هزار نفر در تمامی کشور دست به دست هم دادند تا رؤیای کندی را عملی سازند.
۸ سال پر حادثه سپری شد
سال ۱۹۶۳ بود. مارتین لوتر کینگ، رهبر جنبش مدنی سیاهپوستان، در واشنگتن در برابر ۲۵۰ هزار نفر نطق مشهور خود را ایراد کرد: «من رؤيایی دارم» و در ۲۲ نوامبر همان سال جان اف کندی در دالاس ترور شد.
کندی، مشاور و موتور محرکهی پروژهی آپولو، از دنیا رفت. اما رؤیایش باقی ماند. ناسا بیوقفه برای تحقق آرزوی کندی تلاش میکرد.
سال ۱۹۶۵ بود. صدها هزار نفر در سراسر آمریکا علیه جنگ ویتنام به خیابانها رفتند. مارتین لوتر کینگ هم یکی از آنان بود. اما صدای او در سال ۱۹۶۸ خاموشی گرفت. لوترکینگ را در بالکنی در هتلی در شهر ممفیس به ضرب گلوله به قتل رساندند.
ناسا همچنان ادامه میدهد
هیچ کدام از اینها نتوانست بر عزم ناسا برای رفتن به ماه تأثیر بگذارد. تا اینکه سرانجام در بیستم ژوئیهی ۱۹۶۹ به وقت آمریکا، مردی با لباس فضایی سفید، قدم بر ماه گذاشت و جملهی معروفش که برای همیشه جاودان شد را بر زبان راند: «قدمی کوچک برای یک انسان، گامی بزرگ برای بشریت.»
با این جملهی نیل آرمسترانگ، فریاد شادی میلیونها نفر در سراسر جهان به هوا رفت.
آرمسترانگ نخستین کسی بود که قدم بر ماه گذاشت و از زیبایی زمینی سخن گفت که زیر پایش فتح میشد: « اینجا زیبایی خاص خودش را دارد، شبیه صحرایی در آمریکا است، اما فرق میکند. خیلی قشنگ است.»
آمریکا این مسابقه را بر شوروی برد. ۲۴ میلیارد و ششصد میلیون دلار هزینه، سرانجام نتیجه داد.
ولی عطش راهپیمایی بر روی ماه از آن زمان به شدت فروکش کرد. ناسا ۵ بار دیگر فضاپیما به ماه فرستاد. اما در سال ۱۹۷۲ با پرتاب "آپولو ۱۷" به سوی ماه، به مأموریت فرود بر ماه پایان داد.
آنچه اینک از این پروژه باقی مانده، بیش از ۳۸۰ کیلوگرم خاک و سنگ، مجموعهای از عکس و فیلم، لباسهای ضد آتش، درل بدون سیم و ترانهای زیبا است.