۱۳۹۶، سال چالشهای شدیدتر در سیاست منطقهای ایران
۱۳۹۶ اسفند ۲۸, دوشنبهدر روزهای آخر اسفند ۱۳۹۶ محمدجواد ظریف در سفر به پاکستان جملهای گفت که با توجه به تنش پردامنه میان ایران و عربستان شگفتیساز شد. او گفت: «اگر روزی عربستان سعودی با هرگونه تجاوز خارجی مواجه شود، ایران نخستین کشور است که برای کمک به این کشور وارد عمل میشود... امنیت و ثبات کشورهای منطقه همان امنیت و ثبات جمهوری اسلامی ایران است.»
پیش از این هم رئیس دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در سخنرانی در کنفرانس امنیتی مونیخ لحنی آشتیجویانه نسبت به عربستان و کشورهای منطقه گرفته بود و پیشنهاد ساختارهای امنیتی مشترک و تشکیل مجمع امنیتی منطقه را طرح کرده بود.
گرچه ظریف و دولت روحانی پس از امضای برجام در سال ۱۳۹۴ تلاشها را بر بهبود مناسبات ایران با کشورهای منطقه متمرکز کردند، و سفرها و مذاکراتی با کشورهایی مانند کویت و عمان و قطر هم به جریان افتاد، ولی این تلاشها در سال ۱۳۹۶ هم به نتایج ملموسی نیانجامید.
بیشتر بخوانید: وزیر خارجه ایران: از عربستان در برابر حمله خارجی دفاع میکنیم
علت ادامه تنشها در سیاست خارجی را در چند نکته میتوان جست. نخست آن که دولت تنها تصمیمگیرنده در عرصه سیاست خارجی ایران نیست و در حالی که از زبان مقامهای دولتی سخنان آشتیجویانه بیان میشود، نهادهای دیگر دخیل در سیاستگذاری منطقهای ایران، مانند بیت رهبری یا نهادهای نظامی و امنیتی سیاستی متفاوت را به پیش میبرند.
مانور دادن روی قدرت بالا و توان موشکی جمهوری اسلامی و گاه تاکید تحریکآمیز بر نفوذ ایران در پایتختهای مختلف عربی و اذعان آشکار و نهان به درگیر بودن در جنگ نیابتی با رقبایی مانند عربستان سعودی از جمله مولفههایی هستند که باورپذیری رویکرد آشتیجویانه دولت را با مشکل مواجه میکنند.
در سالهای گذشته مقابله و رویارویی ایران و عربستان در سوریه و عراق و لبنان و بحرین راز سر به مهری نبوده است. ولی ایران تا همین اواخر دخالت خود در جنگ یمن را تکذیب میکرد. سال ۱۳۹۶ بالاخره فرمانده سپاه پاسداران دستکم به کمک مستشاری ایران به حوثیهای یمن اذعان کرد. نشریات نزدیک به سپاه نیز گاه و بیگاه با شوق و اشتیاق از افزایش و ارتقای توان موشکی حوثیها خبر دادهاند.
این نیز هست که ابعاد تنش و تشنج در مناسبات ایران و عربستان به حدی است که حل بحران صرفا با پیامهای آشتیجویانه میسر نیست و هر دو کشور باید با قبول قدرت و حوزه نفوذ یک دیگر، به چارچوبهای تازهای رضایت دهند که رقابتشان در منطقه را به کانالهای دیپلماتیک و اقتصادی و سیاسی هدایت کند.
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
پیچیدگی بحران در مناسبات تهران و ریاض
عربستان از سال ۲۰۰۳، هم به اعتبار فرادستی ایران در صحنه سیاسی عراق که روزگاری دژ عربهای سنی در برابر ایران به شمار میرفت با تهران وارد چالشی بزرگ شده است، هم برنامه هستهای ایران را عاملی در بر هم خوردن توازن قوا در منطقه تلقی میکند و از برجام که ظرفیتهای هستهای معینی را برای ایران محفوظ نگه داشته برآشفته است و هم جریان بهار عربی دو کشور را در ممالک بیشتری رو در روی هم قرار داده است، از سوریه تا بحرین و یمن.
سیاست تهاجمیتر رهبری جدید عربستان که مشی محافظهکارانه قبلی در رقابت ایدئولوژیک و ژئوپلتیک با ایران را به کناری نهاده است و نیز روی کار آمدن ترامپ در آمریکا که نسبت به دوران اوباما روابط نزدیکتری با عربستان دارد و حامی اعمال فشار بر ایران است همه و همه ریاض را در سال ۱۳۹۶ در مواجهه با ایران تندتر و سرسختانهتر کردهاند. این که ولیعهد عربستان در واکنش به اظهارات آشتیجویانه محمدجواد ظریف، ایران را به لحاظ نظامی و سیاسی در سطحی نمیداند که رقیبی برای عربستان تلقی شود، یا همتراز کردن رهبر ایران با آدولف هیتلر نشانههایی از این رویکرد سرسختانه به شمار میروند.
بیشتر بخوانید: دگرگونی در خاورمیانه؛ درگیری هژمونیک ایران و عربستان
ایران امیدوار بوده است که بنبست جنگ در یمن یا عدم موفقیت عربستان در اعمال فشار بر قطر برای محدودسازی مناسباتش با ایران یا ناکامی ریاض در ضربه زدن به قدرت حزبالله در لبنان از طریق سوق سعد حریری، نخست وزیر این کشور به استعفا و نیز شکست مخالفان مسلح بشار اسد که به عربستان نزدیک هستند نهایتا این کشور را به نرمش و سمتگیری به سوی حل مناقشه با تهران سوق دهد. ولی به جز حل اختلافات در مورد سفر حجاج ایرانی به عربستان که سال ۱۳۹۵ متوقف شده بود، هیچ گشایش تازهای در سال ۱۳۹۶ در مناسبات ریاض و تهران پدید نیامد.
تاثیر اصلاحات داخلی بر مناسبات خارجی
ریاض چه به اعتبار مصالح و منافع مشترکی که با اسرائیل در زمینه مهار ایران دارد و چه به اعتبار همسویی که با دولت آمریکا در مقابله با "برجام" و مهار ایران در زمینههای موشکی و منطقهای پیدا کرده، دلیلی نمیبیند که با ایران از در آشتی و مصالحه درآید.
عربستان امیدوار است که در چارچوب مثلثی غیررسمی که با آمریکا و اسرائیل شکل داده است هم برجام و ظرفیت هستهای ایران را بیش از پیش فاقد موضوعیت کند و فشار بر اقتصاد این کشور را تدوام بخشد و هم حضور ایران در کشورهایی مانند سوریه و عراق و لبنان را با مشکل مواجه سازد. اسرائیل و عربستان بیش از همه در مورد محدودسازی قدرت ایران در لبنان و سوریه و نیز در به شکستکشاندن برجام و در تنگنا نگه داشتن اقتصاد ایران منافع مشترک دارند.
به گفته مقامهای اسرائیلی هیچگاه رابطه این کشور با برخی از کشورهای عربی، از جمله عربستان تا این حد گرم نبوده است.
سال ۱۳۹۷ نتایج انتخابات عراق نیز صحنهای از زورآزمایی ایران و عربستان خواهد بود. در واقع عربستان علاوه بر تلاش مشترک با اسرائیل برای محدود کردن حضور و قدرت ایران در سوریه و لبنان راسا نیز به سختی در تلاش است تا با یارگیری در صحنه سیاسی عراق نتایج انتخابات پارلمانی این کشور در ماه اردیبهشت را به سمتی سوق دهد که فرادستی نیروهای نزدیک به ایران پایان یابد.
اصلاحاتی که ولیعهد جدید عربستان در سال ۱۳۹۶ در زمینه حقوق زنان و ارتقای موقعیت اجتماعی و سیاسی آنها رقم زد نیز به طور غیرمستقیم اهرمی برای اعمال فشار بر جمهوری اسلامی تلقی میشود. ایران حالا هم به لحاظ داخلی و هم در عرصه بینالمللی این قدرت مانور را نخواهد داشت که با استناد به گرایشها و رویکردهای مرتجعانه تا کنونی عربستان در زمینه حقوق بشر و حقوق زنان خود را پیشروتر معرفی کند و غرب را بابت اتحاد با این "رژیم واپسگرا" آماج انتقاد و نکوهش قرار دهد. در عرصه داخلی نیز جمهوری اسلامی عملا در محدودسازی حقوق زنان و حقوق مدنی با مشکلات بیشتری مواجه میشود و در این عرصه نیز بازی را به رقیب منطقهای خود وا میگذارد.
از کل اظهارات و رویکردهای مقامهای ایران چنین برمیآید که آنها گمان داشتنند میتوان با عربستان از در گفتوگو در آمد و در مثلثی که با شرکت آمریکا، اسرائیل و عربستان شکل گرفته و میرود که حلقه فشارها را به گونهای بیسابقه بر ایران تنگتر کند شکاف انداخت. ولی تجربه سال ۱۳۹۶ هم نشان داد که این رویکرد موفق از کار درنمیآید و انسجام و همکاری عربستان با دو ضلع دیگر مثلث محکمتر از آن است که مغلوب تلاشهای ایران شود.
راهی که از ریاض نمیگذرد
به عبارتی حالا دیگر حل مشکل با عربستان هم نه از ریاض بلکه قبل از همه از مسیر حل بحران در مناسبات ایران با آمریکا و اسرائیل میگذرد.
مهمترین معضل سیاست خارجی ایران در منطقه رویکرد آن در قبال موجودیت اسرائیل و تاکید و اصرار بر شعار نابودی این کشور است. حساسیتها و مقابلهها با برنامه موشکی، اتمی و سیاستهای منطقهای ایران هم عمدتا تابعی از همین رویکرد ضداسرائیلی ایران است.
این معضل سال ۱۳۹۶ ورزش ایران را هم بیش از پیش تحت تاثیر قرار داد. حالا ادامه امتناع در رویارویی ورزشکاران ایرانی با حریفان اسرائیلی میرود که خطر حذف ایران از رقابتهای ورزشی بینالمللی را به دنبال داشته باشد. هم به این دلیل و هم به دلیل تشدید فشارهای واشنگتن بر تهران و ناکام ماندن نسبی برجام، در خود ایران هم بیش از پیش در مورد زیان و آسیب موضعگیری علیه موجودیت اسرائیل صداهای انتقادی بلندتر میشود.
در مجموع به نظر میرسد تا زمانی که ایران از رویکرد مبتنی بر نابودی اسرائیل دست نکشد و به سوی تنشزدایی در مناسباتش با واشنگتن پیش نرود، عملا مثلث یادشده شکاف برنمیدارد. در چنین شرایطی ریاض همچنان از حمایت آمریکا و اسرائیل در رابطه با سیاستهای تا کنونیاش نسبت به ایران مطمئن خواهد بود و به مصالحه و آشتی با تهران روی خوش نشان نخواهد داد.
طبیعی است که در سال ۱۳۹۷ که احتمالا خیز آمریکا و اسرائیل برای تحریمهای بیشتر و تشدید فشارهای سیاسی و اقتصادی بر ایران جنبه عملیتری به خود خواهد گرفت، ریاض هم کمتر از هر زمان دیگری نیاز و ضرورتی برای بهبود مناسبات با ایران ببیند و منتظر بماند که تضعیف بیشتر این کشور آن را در دعوی هژمونی در منطقه با مشکلات بیشتری مواجه کند و به مصالحهای پرامتیازتر برای عربستان، سوق دهد.