یک نمایشگاه: پشت آمار پناهندگان سرنوشتهای انسانی نهفتهاند
۱۳۹۴ تیر ۱۸, پنجشنبه«ما سفر خود به اروپا را روز ۲۰ اوت سال ۲۰۱۴ آغاز کردیم. سوار قایقی کوچک و کهنه شدیم که به زحمت ۲۵۰ نفر در آن جا میشدند، اما تعداد ما بیش از ۳۰۰ نفر بود. خیلی خطرناک بود و میدانستیم ممکن است بمیریم، اما ماندن خطرناکتر بود، بخصوص که ما دختر بودیم و بیشتر زنان هدف آدمربایی واقع میشدند. همه خانواده ما سوار قایق شدند، به جز پدرمان، یکی از خواهرانمان که باردار بود و همسرش. تنها برای رسیدن به مرز اروپا باید هزار و ۵۰۰ دلار میپرداختیم. حالا شده سه هزار دلار. هوا به شدت گرم بود و با وجود اینکه قاچاقچیها قول داده بودند غذا بیاورند، چیزی برای خوردن نبود.»
دو خواهر فلسطینی ۲۱ و ۲۶ ساله که در بنغازی به دنیا آمده و زندگی میکردهاند، داستان فرار خود به اروپا را بازگو میکنند. پس از شروع جنگ داخلی در لیبی، این دو خواهر مجبور میشوند با خانواده خود از زادگاهشان بگریزند. آنها تعریف میکنند که یک روز صبح بیدار شده و دیدهاند که سر بریده همسایهشان جلوی در خانهشان گذاشته شده، چون همسایه به شورشیها باج نداده بوده است. آنها پس از این واقعه به نتیجه میرسند که اگر بمانند کشته میشوند، از این رو تلاش میکنند خود را به اروپا برسانند. آنها هم اکنون در آلمان به سر میبرند.
داستان فرار دو خواهر فلسطینی یکی از ده روایت از زندگی و فرار پناهندگان آلمان است که با آن میتوان در نمایشگاه «Refugee Insight» در دانشگاه گوتینگن آلمان آشنا شد. روایت زندگی هر پناهنده به طور خلاصه به زبان انگلیسی بر روی پوستری چاپ شده و در نمایشگاه در معرض تماشا قرار گرفته است.
این نمایشگاه از روز هفتم ژوئيه (۱۶ تیر ماه) آغاز شده است. قرار است روز جمعه دهم ژوئيه نیز جلسه سخنرانی و بحثی با شرکت فعالان سیاسی و عرصه پناهندگی در دانشگاه گوتینگن برگزار شود.
نمایشگاه حاصل مصاحبه و کار چهار دانشجوی رشته "فرهنگ اروپا" در دانشگاه گوتینگن است که برای سمینار "مدیریت پروژه" خود باید یک "برنامه فرهنگی" را طراحی میکردهاند.
یک ایرانی، یک تبتی، یک فرانسوی و یک هلندی، چهار دانشجویی هستند که دغدغه مشکلات پناهندگان را داشته و تصمیم گرفتند پروژه دانشگاهی خود را به این موضوع اختصاص دهند.
یونس سادات، دانشجوی ایرانی رشته "فرهنگ اروپا"، در مصاحبه با دویچه وله میگوید که به طور معمول نگاه به موضوع پناهندگان "آماری" است، یعنی یک محقق هنگام پژوهش در باره پناهندگان بیشتر میتواند به آمار و عدد و رقم راجع به پناهندگانی که به اروپا آمدهاند دست پیدا کند تا به داستان زندگی و تجربههای افرادی که به هر دلیلی تصمیم به مهاجرت یا فرار از وطن خود گرفتهاند.
بدین خاطر چهار دانشجوی رشته "فرهنگ اروپا" تصمیم میگیرند به جای کار آکادمیک به معنای کلاسیک آن و "گفتوگو با استادان دانشگاه راجع به ارقام" به سراغ خود پناهندهها بروند و از آنان بخواهند در مصاحبه شرکت کنند و بگویند چرا تصمیم گرفتند به اروپا بیایند.
دشواری کار
دانشجویان با کمک گروههایی چون "ConquerBabel" (سازمانی که دانشجویان دانشگاه گوتینگن برای حمایت اجتماعی و حقوقی از پناهندگان بنیان نهادهاند) با پناهندگان تماس گرفتند.
به گفته یونس سادات، بیشتر پناهندگان محتاط بودند و از ترس آنکه آنچه به دانشجویان بگویند در روند بررسی پرونده پناهندگیشان مشکل ایجاد کند حاضر به شرکت در مصاحبه نشدند.
اما با برقراری ارتباط مداوم، دانشجویان سرانجام پس از چند هفته موفق شدند اعتماد عدهای از پناهندگان را جلب کنند. در ابتدا نزدیک به ۱۵ نفر قبول کردند در مصاحبه شرکت کنند. ولی چند نفر از آنان پس از مدتی به خاطر ترس از تاثیر مصاحبه بر روند پیگیری پروندهشان کنار کشیدند. همچنین مصاحبه با دو پناهنده آلبانی به دلیل مشکل زبان در عمل غیرقابل استفاده ماند. در نهایت در مجموع ۱۰ نفر ماندند که از جمله فلسطینی، سوری، لیبیایی، کشمیری و تونسی بودند.
سوال محوری مصاحبه با هر پناهنده این بود که چه شد او تصمیم به خروج از کشور و مهاجرت گرفت. دانشجویان از دل هر مصاحبه متنی خلاصه و منسجم را نوشتهاند که بازگوکننده سرنوشت پناهجو است. این متن در پوستری با عکس آن پناهنده یا عکسی که پیشنهاد داده چاپ شده است.
تجربه تازه
یونس سادات درباره روایتهایی که از پناهندگان درباره زندگی و فرارشان شنیده میگوید: «هر کدام برای خود پروژه مستقلی هستند و داستانشان میتواند دستکم موضوع یک فیلم مستند کوتاه باشد. شدت خشونت و سختیای که هر کدام متحمل شدهاند زیاد است.» او ادامه میدهد که از خود پرسیده برای مثال یک فرد ۲۰ ساله چطور میتواند این همه اتفاق تلخ و استرس و وحشت را تجریه کرده باشد.
شنیدن داستان زندگی پناهندگان برای دانشجویان رشته "فرهنگ اروپا" هم تکاندهنده بوده و هم آموزنده. دانشجوی فرانسوی پس از مدتی دیگر نمیتواند در مصاحبهها شرکت کند. شنیدن روایتهای پناهندگان برایش غیر قابل تحمل میشود. به گفته سادات، یکی دو بار اول جلسه مصاحبه را ترک میکند و بیرون از جلسه میگرید و بعد تصمیم میگیرد در مصاحبه حضور نداشته باشد و در بخشهای دیگر پروژه، مثل کارهای مربوط به جلسه بحث همکاری کند.
سادات از تغییر دیدگاه خود درباره وضعیت زندگیاش در آلمان پس از انجام این پروژه میگوید: «من تا قبل از این از شرایطی که در اینجا به عنوان یک دانشجوی غیر آلمانی دارم، با اینکه بورسیه دارم و وضعیت زندگیم به لحاظ مالی حداقل بد نیست، راضی نبودم. همیشه احساس میکردم در اقلیت هستم و با آلمانیها برابر نیستم، البته در دانشگاه کمتر اما در بیرون. برای من تجربه بود تا بفهمم چقدر خوش شانسم. یعنی دیدم در ایران و اینجا سختیهایی داشتهام، اما در مقایسه با کسی که مجبور بوده از بمباران و هدف تیر مرزبانها و میدان مین فرار کند تا جانش را نجات دهد به مراتب زندگیم بهتر است.»
"پناهنده را تبدیل به مجرم میکنند"
یونس سادات اشاره میکند به اینکه آشنا شدن با دردها و وحشتهای پناهندگان رویی از سکه پدیده پناهندگی را نشان میدهد که به طور معمول درباره آن در جوامع اروپا سکوت میشود. او میافزاید که سازوکارهای آگاهانهای هست که میخواهد انسانها را در همان شرایطی که هستند نگه دارد و مانع ورود مهاجران به اروپا شود.
او میگوید: «به عنوان دانشجوی فرهنگ اروپا رشتهام بررسی نهادها و قوانین و سازوکارهای انتگراسیون اروپاست. تا قبل از این با اسناد و گزارشهای رسمی سر و کار داشتیم. معمولا گزارشها تروتمیزند و درباره اقتصاد حرف میزنند که میخواهند در کشورهای دیگر امکانات شغلی ایجاد کنند و مهاجران را تشویق کنند به جای آمدن به اروپا همانجا بمانند، میخواهند جلوی قاچاق انسان را بگیرند. همه چیز به نظر درست و انسانی میآید.»
او تاکید میکند که آشنا شدن با سرنوشت پناهندگان باعث شده که بیش از پیش با دیدی انتقادی به "رویکرد نظامی امنیتی اروپا در رابطه با پناهندگان" بنگرد.
سادات میگوید: «وقتی با آدمهایی که به نحوی با این سیستم سر و کار داشتند، که یا قربانیاش بودهاند یا این سیستم جلویشان را گرفته، میبینی در عمل مهاجرین را مجرم میکنند. درست است که قاچاق انسان عمل مجرمانه است ولی نتیجه کار طوری است که انگار خود مهاجران مجرم هستند. این موضوع که از مرگ یا شرایط سخت اقتصادی و اجتماعی فرار میکنند، مطرح نمیشود و اولین کسی که در اروپا میبینند پلیس و مرزبان و نیروی امنیتی است. این رویکرد نظامی امنیتی ترسناک است و در چند سال اخیر هم شدیدتر شده است.»
انجام این پروژه برای دانشجویان این دستاورد را نیز داشته که درک بهتری از حرکتهای اعتراضی پناهندگان که گهگاه در کشورهای اروپایی رخ میدهد، کسب کنند.
هم اکنون مخاطبان نمایشگاه "Refugee Insight" دانشجویان دانشگاه گوتینگن هستند. اما سازماندهندگان نمایشگاه امیدوارند که در سطح شهر گوتینگن نیز نمایشگاه را برگزار کنند تا "مردمی هم که به طور معمول تجربه پناهندگی را تنها از راه آمار و ارقام میشناسند با پناهنده به عنوان انسان آشنا شوند".