1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

گونتر گراس؛ این بار "همبسته‌" با مردم یونان

FF۱۳۹۱ خرداد ۶, شنبه

گونتر گراس، نویسنده و هنرمند پرآوازه‌ی آلمانی و دارنده جایزه نوبل ادبی، باز هم شعری سیاسی و جنجال‌برانگیز سروده است. دفاع از یونان و مردم این کشور بحران‌زده، مضمون اصلی این سروده‌ی ۱۲ بیتی است.

https://p.dw.com/p/152sa
عکس: dapd

"به هرج و مرج نزدیک، چون نه دمساز با منافع بازار"، این بیت وضعیت یونان را از نگاه گونتر گراس بازگو می‌کند. این نویسنده‌ی ۸۴ ساله در تازه‌ترین سروده‌ی خود با عنوان "شرم اروپا"، به گلایه از غرب نشسته و انتقاد کرده است که چرا اروپا سرزمینی را که زمانی زادگاه فرهنگ این قاره بوده، اکنون رسوای خاص و عام می‌کند، حقوقش را به غارت می‌برد و مردمش را به فقر محکوم می‌سازد.

اروپای فراموشکار و حریص

از دید گراس، اروپا همواره از بیماری فراموشی رنج برده است و اکنون نیز سرزمینی را که زمانی "قبله‌ی آمال" او بوده، به دست فراموشی سپرده ‌‌است و تنها به پول و منافع مادی و اقتصادی خود می‌اندیشد. این هنرمند متعهد با تفاهم، با خشم مردم یونان روبرو می‌شود و خود را "هم‌بسته‌‌ی"  آنان می‌داند. خواست‌‌های اتحادیه‌ی اروپا که باید برای رفع بحران اقتصادی این کشور برآورده شوند، از نظر گراس، به مثابه خودکشی‌ جمعی مردم این سرزمین است؛ جام زهری که سقراط ناگزیر بود، آن را بنوشد.

در پایان این سروده گراس، کاساندراوار پیشگویی می‌کند که اروپا نیز بدون روح این قاره (یونان)، افول خواهد کرد. این نویسنده‌ی جنجال‌برانگیز برای تبیین و تصویر مواضع سیاسی خود، از اسطوره‌ها و نقش تاریخی شخصیت‌های اسطور‌ه‌ای یونان نیز بهره برده است:

«به هرج و مرج نزدیک، چون نه دمساز با منافع بازار/ تو دوری از سرزمینی که گهواره را به تو وام داد...
سرزمینی بی‌حق که به تأسی از قدرت حق‌به‌جانبان/ باید ببندد کمربند را تنگ‌تر در میان
در طغیان به تو می‌پوشد آنتیگون سیاه و/ چون تو میهمان بودی، پوشد خلق سرتاسر سیاه...  
خدایان سردهند آواز لعن و نفرین به تو همگی/ چون تو تصاحب المپ آنان را در سر می‌پروری
بی‌سو، افول خواهد کرد ستاره‌ی تو نیز/بدون سرزمینی که در تو، اروپا، روح دمید.»

گراس و ایران  

گراس در فروردین امسال نیز در سروده‌ی جنجال‌برانگیز دیگری با عنوان "آنچه باید گفته شود"، به جانبداری از مردم ایران برخاست و از دولت آلمان خواست، زیردریائی اتمی به اسرائیل نفروشد. او در این سروده‌ی بلند، دولت اسرائيل را تهدیدی برای "صلح شکننده‌ی جهان" معرفی کرده است: «... اکنون، پیرانه سر و با آخرین قطره‌های باقیمانده‌ی مرکبم می‌نویسم: اسرائیل اتمی برای صلح جهانی، که خواه ناخواه شکننده است، خطرناک است.»

گراس با این حال در این سروده هم خود را "هم‌بسته‌ی" اسرائیل می‌داند:
«ولی چرا تا کنون سکوت کرده‌ام/ چون فکر می‌کردم زاده‌ی سرزمینی هستم که لکه‌ای نازودودنی بر دامان دارد
و همین مرا از گفتن حقیقت باز می‌داشت/و نمی‌خواستم نام اسرائیل رابرزبان آرم
که خود را همبسته آن می‌دانم و به آن وفادار خواهم ماند.»

سروده "آنچه باید گفته شود" گراس، تأئید و انتقاد بسیاری از محافل هنری ـ سیاسی آلمان و جهان را برانگیخت. از جمله سفارت اسرائیل در آلمان با انتشار بیانیه‌ای، ضمن اشاره به عنوان شعر گراس نوشت: «آن چه علاوه بر این باید گفت این واقعیت است که اسرائیل تنها کشوری در دنیاست که حق موجودیت آن آشکارا مورد پرسش قرار می‌گیرد.» بیانیه سفارت اسرائیل تأکید می‌کند: «ما می‌خواهیم با همسایگان خود در منطقه در صلح زندگی کنیم.»

سخنگوی دولت آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، که از "همبستگان" وفادار اسرائیل است، تنها به ذکر این نکته بسنده کرد که در آلمان آزادی هنری وجود دارد و «از آن جا که این آزادی برای دولت این کشور نیز معتبر است، بنا براین او اجباری به ابراز نظر درباره‌ی هر اثر هنری را ندارد».
 

پرش از قسمت در همین زمینه