"گم شدن برادران صدرالساداتی"؛ سناریوی تخیلی یا امنیتی؟
۱۳۹۸ شهریور ۱۵, جمعهاز اولین ساعات روز چهارشنبه ۱۳ شهریور (چهارم سپتامبر) و با پستی از وحید اشتری، از فعالان رسانهای نزدیک به اصولگرایان در کانال تلگرامیاش نام برداران صدرالساداتی و ماجرای "مفقود" شدن آنها به موضوعی جنجالی تبدیل شد.
وحید اشتری از چهار نفر به عنوان کسانی که "مفقود" شدهاند نام برده بود؛ روحالله صدرالساداتی، عضو مجلس خبرگان، مهدی صدرالساداتی برادر او و رضا صدرالساداتی، فعال فرهنگی.
انتشار این خبر از محمود صادقی، نماینده مجلس گرفته تا دبیرخانه مجلس خبرگان، روابط عمومی دادسرای ویژه روحانیت را درگیر رصد ماجرای صدرالساداتیها کرد تا پاسخی برای آن پیدا کنند. دبیرخانه مجلس خبرگان اطلاعیه داد که از لحظه انتشار این خبر پیگیر موضوع بوده و همچنان در حال پیگیری است. دادسرای ویژه روحانیت گزارش داد که هیچگونه اقدام قضایی از سوی این نهاد برای بازداشت آنها صورت نگرفته است.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
روز جمعه سخنگوی قوه قضاییه خبر داد که آنها بازداشت نشدهاند و "ماجرا به زودی مشخص میشود". خبرگزاری تسنیم ناپدید شدن آنها را "اختفای اختیاری و هدفمند" دانست. احمد میرآبادی، نماینده قم هم گفت آنها "در قم هستند و زندگی عادی خودشان را دارند".
در این میان کانال تلگرامی رجانیوز ماجرا را به سمت "تئوری توطئه" برد و با عنوان "پشت پرده قایمباشکبازی برادران صدرالساداتی" آنها را متهم به "عدالتخواهی فیک" کرد. رجانیوز نوشت: «به نظر میرسد این افراد و جریانی که از دیروز دانسته یا نادانسته وارد بازی شدهاند و دستگاههای قضایی و امنیتی را حتی به سر به نیست کردن صدرالساداتیها متهم کردند، ضمن کاسبی با عنوان عدالتخواهی، پروژه پر قدرت ضدفساد در دوره جدید قوه قضائیه را نشانه گرفته باشند.»
با اینحال هنوز روشن نیست که بر سر برداران صدرالساداتی چه آمده است. در ویدیویی که بعد از ظهر روز جمعه ۱۷ شهریور در شبکههای اجتماعی منتشر شد، پدر آنها میگوید «تا این لحظه خبری تایید شده مبنی بر پیدا شدن آنها در قم یا در جای دیگر به دست ما نرسیده است.» او تاکید میکند که رسانههایی که خبر دادهاند این دو در قم هستند، مدرکی برای اثبات ندارند و خانوادههای آنها نگرانشان هستند.
بازی تبلیغاتی یا واقعیتی چند بعدی و مافیایی
در دو روز گذشته چندین فرضیه متضاد درباره برادران صدرالساداتی مطرح شد. در مقابل رسانههای نزدیک به سپاه که از همان اول گفتند فرضیه ربوده شدن برادران صدرالساداتی منتفی است، برخی مقامات و حامیان برادران صدرالساداتی فرضیه "بازداشت" آنان را به دلیل افشاگری هایشان درباره فسادهای مقامات دولتی مطرح کردند.
مهدی مهدویآزاد، روزنامه نگار و تحلیلگر مسایل ایران به دویچهوله فارسی میگوید: «برخی حامیان تندرو برادران صدرالساداتی حتی گزینه "آدم ربایی و قتل" را محتمل دانستند و انگشت اتهام را تلویحاً به سمت علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی نشانه رفتند که یکی از سوژههای افشاگری صدرالساداتی بوده است. رجانیوز نیز آن را داستان تخیلی امنیتی برخی از نیروهای موسوم به "حزب اللهی" دانسته تا با طرح این که این دو برادر احتمالا توسط مخالفان نظام جمهوری اسلامی "دزدیده شده" و "سر به نیست شدهاند"، چهره نظام را "تخریب" کنند و دستگاههای امنیتی متهم شوند!»
رجانیوز در "سناریوی" خود ماجرا را به "رویکرد جدید" رئیس جدید قوه قضاییه مرتبط دانسته و معتقد است: «کاسبان عدالت که در دور جدید قوه قضائیه، دکان دو نبش ماجراجویی خود را در معرض خطر میبینند، قاعدتاً بهدنبال چارهاند.»
از نظر مهدی مهدویآزاد در ساختار پیچیده و امنیتی جمهوری اسلامی دستیابی به پشت پرده واقعی ماجرا کار سادهای نیست. او میگوید: «واقعیت این است که از چند طلبه جوان جویای نام که یکیشان هم با حمایت بخشی از قدرت وارد مجلس خبرگان شده، اصلا بعید نیست دست به یک بازی تبلیغاتی زده باشند. بر مبنای تجربیات مشابه این احتمال منطقی کاملا وجود دارد که آخوندهای جوان اصولگرا تصمیم گرفته باشند مدتی خود را از انظار عمومی پنهان کنند تا پس از یک جنجال رسانهای بزرگ و کسب شهرت بیشتر، به عنوان "قهرمان مبارزه با فساد"! به صحنه برگردند.»
ولی مهدویآزاد این را هم نامحتمل نمیداند که ماجرا واقعا رخ داده باشد و دستگاههای امنیتی جمهوری اسلامی با سوابقی که تا به حال از خود نشان دادهاند، دست به چنین اقدامی زده باشند. او میگوید: «اصلاً بعید نیست برادران صدرالساداتی را به شکل خودسرانه بازداشت کرده باشند. بر مبنای دهها پرونده مشابه، به سادگی می توان این فرضیه را پذیرفت که یک نهاد امنیتی (مثلاً وزارت اطلاعات یا سازمان اطلاعات سپاه) این فعالان را بازداشت کرده، اما پس از واکنش غیرمنتظره قوه قضاییه، مجلس خبرگان و شبکه های مجازی ترجیح داده آنان را آزاد کند و در عین حال وادارشان کرده که چیزی از حقیقت نگویند.»
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
باور افکار عمومی به این که نیروهای امنیتی میتوانند هرکسی را سر به نیست کنند
به اعتقاد مهدی مهدویآزاد حقیقت هر چه باشد، ماجرای مبهم و مشکوک برادران صدرالساداتی دو واقعیت بزرگ را بار دیگر مقابل چشمان جامعه قرار میدهد؛ «واقعیت اول تعدد دستگاه های اطلاعاتی موازی و نوعی هرج و مرج امنیتی است که بازداشت و ربودن هر کسی در هر جای ایران را به امری معمول و قابل پذیرش تبدیل کرده است.»
او میگوید: «افکار عمومی انگار باور کرده که قوه قضاییه، تشکیلات دادگاه ویژه روحانیت، اطلاعات ناجا، سازمان اطلاعات سپاه، وزارت اطلاعات و چندین نهاد دیگر به سادگی میتوانند شهروندان را با هر بهانه و به هر شکلی که دوست دارند بازداشت کرده و رد پای خود را از داستان پاک کنند. همچنان که سیزده سال پس از ناپدید شدن "رابرت لوینسون" در جزیره کیش، هنوز کسی نمیداند چه اتفاقی برای او افتاده است.»
و واقعیت دوم از نظر او "پیچیدگی" مبارزه با فساد در معادلات سیاسی امروز ایران و دشواری کشف "حقیقت" است. مهدی مهدویآزاد میگوید: «ساختار سیاسی و تبلیغاتی جمهوری اسلامی به یک ساختار شبهمافیایی تبدیل شده که خیلی وقتها کشف حقیقت را برای مردم و رسانهها "دشوار" یا حتی "غیرممکن" می کند. طی همین روزهای اخیر چندین مقام ارشد حکومتی از رئیس جمهور گرفته تا مسعود پزشکیان نایب رئیس مجلس و محمد سرافراز رئیس سابق صدا و سیما، همگی از یک "دولت پنهان" حرف زدهاند، بدون آن که کسی بداند این دولت پنهان دقیقاً چیست و چه منافعی را دنبال می کند.»
او به محافل قدرتمند پشت پردهای اشاره میکند که «عملا جایگزین نهادهای رسمی و قانونی مثل دولت یا دادگاهها شدهاند و در فضایی موهوم و پیچیده، اهداف خود را پیگیری میکنند.»
به نظر این روزنامهنگار در چنین شرایطی، مبارزه با فساد نیز به امری مبهم و آلوده تبدیل شده است که از پرونده بابک زنجانی، حسن رعیت و اکبر طبری گرفته تا ماجرای بازداشت عیسی شریفی، قائم مقام قالیباف و محمود سیف، معاون اقتصادی سازمان اطلاعات سپاه را در میگیرد که اخیراً در نامه صادق لاریجانی به محمد یزدی مورد اشاره قرار گرفته بود.»
از نظر این تحلیلگر مسایل ایران در تمام این موارد تا «ماجرای اخیر برادران صدرالساداتی یک نکته مشترک وجود دارد. این که من و شما در آخر داستان بالاخره نمی فهمیم که ماجرا چه بود و حقیقت کدام است...»