«وضع حکومت ایران بهتر است یا مصر»؟
۱۳۸۹ بهمن ۱۳, چهارشنبهرهبران مخالف دولت در ایران میگویند اگر حکومت بگذارد راهپیمایی و تظاهرات در روز ۲۲ بهمن آزاد باشد، روشن میشود که وضعیت حکومت ایران بهتر است یا مبارک و بنعلی در مصر و تونس.
میرحسین موسوی و مهدی کروبی با تاکید بر اینکه جنبش در کشورهای عربی منطقه حکومتهای دیکتاتور را نشانه گرفته، ابراز امیدواری کردهاند که «صدای انقلاب آزادیخواهانه مردم مصر و تونس و یمن به گوش مستبدین و دیکتاتورهای منطقه و جهان برسد تا شاید عبرتی باشد برای بازنگری و بازبینی در اعمال و رفتارشان»
البته دیکتاتورهای منطقه نیز هرکدام به نوبه خود واکنشی متفاوت به رویدادهای منطقه نشان دادهاند. بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه خیزش مردم منطقه را «بیماری» نامیده و «اطمینان» داده که این «بیماری» به سوریه سرایت نخواهد کرد.
واکنش مسئولان جمهوری اسلامی ایران اما تاکنون متفاوت بوده است. به عقیده مخالفان، حکومت ایران با نادیده گرفتن ماهیت ضد استبدادی خیزشمردم منطقه، تلاش میکند با واریز جنبش آنها به حساب خود، بیشترین بهره را از آن ببرد.
علیاکبر صالحی، وزیر امور خارجه ایران در اولین موضعگیری رسمی درباره تحولات منطقه اعلام کرد که « به سهم خود همراه با آزادیخواهان جهان از نهضت ملت بزرگ مصر حمایت میکنیم.»
مقامهای حکومتی ایران که حرکت اعتراضی مخالفان خود پس از انتخابات ریاست جمهوری گذشته را «اغتشاش» نامیده و بسیاری را به اتهام «اخلال در امنیت ملی» به زندان انداختهاند، هشدار میدهند که مبادا جنبش در مصر از سوی غربیها «اغتشاش» نام گیرد و آن را «موج بیداری اسلامی» میدانند.
احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان و امام جمعه موقت تهران نیز در نماز جمعه گذشته گفت که حرکت مردم در مصر و تونس و یمن و... «پسلرزههای انقلاب اسلامی» ایران است. وی به این مردم «آفرین» گفت که « به خروش ادامه میدهند و معتقدند که کشورشان باید از لوث وجود دیکتاتورها پاک شود.»
«قتل و جنایت چه در قاهره، چه در تهران»
پاسخ رهبران مخالفت دولت در ایران به این «آفرین» گویی این بود که : «اگر حاکمیت واقعا مخالف دیکتاتوری است، در آستانهی ۲۲ بهمن بگذارند مردم ایران و جنبش سبز دست به راهپیمایی و تظاهرات مسالمتآمیز بزنند تا معلوم شود وضعیت حاکمیت در ایران بهتر است یا وضعیت مبارک و بن علی در مصر و تونس.»
اردشیر امیر ارجمند، مشاور میرحسین موسوی گفته است: «جای آن دارد که اکنون خودکامگان تهران، حتی در کسوت دیکتاتوری، از خود هوش و شعور بیشتری نشان داده و قبل از آنکه کشور را دچار خشونتهای کور نمایند، به رای مردم گردن بنهند. دیکتاتوری فراعنه ایران و لشکریان امنیتی و نظامی آنها، قطعا از دیکتاتوری بنعلی و مبارک مخوفتر و غیراخلاقیتر است، زیرا این دو حداقل برای استیلای دیکتاتوری خود از دین استفاده ابزاری نکردهاند.»
او افزوده که «دیکتاتوری، سرکوب و قتل و جنایت است؛ چه در قاهره باشد چه در تهران.
تاثیر متقابل جنبشها بر یکدیگر یا حکومتها بر جنبش؟
گمانهزنی درباره آینده تحولات منطقه، تاثیر زنجیرهای جنبشها بر یکدیگر و یا احتمال تکرار تجربهای نظیر انقلاب ۱۳۵۷ ایران یکی از داغترین مسائلی است که تحلیلگران را به خود مشغول کرده است.
رهبران مخالف دولت و همچنین برخی تحلیلگران معتقدند که خیزشهای کنونی منطقه از جنبش سبز ایران و حرکت اعتراضی سال ۱۳۸۸ الهام گرفتهاند. اما آیا این احتمال وجود دارد که این جنبشها در آینده موتور محرک حرکتی دوباره ایران شوند؟
عبدی کلانتری، پژوهشگر مسائل اجتماعی و فلسفی در پاسخ به این سوال به دویچهوله میگوید «دولت تئوکراتیک ایران الان تحولات مصر را با دید خوشبینی دنبال میکند، چون این لگد بزرگی به یکی از پایگاههای بزرگ امریکا در منطقه است. مصر متحد دوم آمریکا بعد از اسراییل بود و این برای تمام جنبشهای ضدامریکایی و دولتهای ضدامریکایی تغییر مثبتی است. اما از پایین که نگاه میکنیم میبینیم که شور دمکراسیخواهی و آزادیخواهیای که در مردم هست، این نیرویی که آزاد شده، خودبهخود خطری بالقوه برای تمام دولتهای استبدادی، از جمله استبداد دینی در ایران است. این نیرو اگر در ایران هم آزاد بشود، کنترل آن دیگر خیلی مشکل است و از این جهت، باعث نگرانی امثال احمدینژاد و آقای خامنهای خواهد بود.»
اما این «نگرانی» دوسویه است. کارشناسان مسایل منطقه به نفوذ اخوانالمسلمین و نزدیکی دیدگاههای حاکم بر این نیرو به حکومت ایران اشاره میکنند. نیرویی که بهخوبی سازمان داده شده، در میان مردم و در جامعهی مدنی مصر ریشه دارد و ابتکار عمل را در بسیاری نهادهای آموزشی و مسائل اجتماعی به دست گرفته است. به همین دلیل نیز به نظر اکثر تحلیلگران این نیرو قطعاً نقش مهمی در دولت آیندهی بعد از حسنی مبارک خواهد داشت.
حکومت ایران نیز روی قدرت گرفتن نیروهای اسلامگرایی مانند اخوان المسلمین حساب باز کرده است. وزیر خارجه جدید ایران از «خاورمیانه اسلامی» سخن میگوید و «مطمئن» است مردم مصر «نقش خود را در ایجاد» این خاورمیانه بازی خواهند کرد.
«تقدیری از پیش تعیین شده»؟
عبدی کلانتری از بدبینی نسبت به توازن قوا در مصر و آینده آن پرهیز میکند و میگوید که همه این عوامل «به این معنا نیست که این یک تقدیر از قبل تعیین شده است و نیروهای سکولار و غیرمذهبی نمیتوانند فائق شوند. بههرحال درس انقلاب ایران، تئوکراسی و استبداد دینی در ایران، پیش روی همهی نیروهای مبارز و سکولار قرار دارد. این هشدارها هست و چیزی هم که جای خوشبینی را باز میگذارد، حضور جوانهایی است که از طریق اینترنت، شبکههای اجتماعی، فیسبوک و… نسبت به وقایع جهان آگاهی دارند. ما نباید ناامید باشیم و باید از مردمی که توی خیابان میریزند و خواهان آزادی هستند و دمکراسی و حقوق مدنی خود را میخواهند پشتیبانی کنیم. این دیگر وظیفهی نیروهای سکولار است که با سازماندهی خودشان، نگذارند جریان به آن سمتی برود که انقلاب ایران ۳۰ سال پیش رفت.»
میرحسین موسوی از رهبران مخالفان دولت ایران معتقد است که شعار «رای من کجاست» در تظاهرات «چند میلیونی» خرداد ۱۳۸۸ تهران، اکنون در شعار مردم قاهره، سوئز و اسکندریه تبلور یافته که خواهان «سقوط نظام خود» هستند.
عبدی کلانتری به آنچه جنبش سبز میتواند از دیگران بیاموزد اشاره میکند و میگوید: «اتفاقاً تونس با وجودیکه کشور خیلی کوچکی است و جمعیت کمی دارد، بهخاطر ساختار تقریبا مدرناش، میتواند مدل خیلی خوبی باشد. روشنفکران تونس، نیروی خیلی روشنی هستند. جنبش زنان این کشور هم خیلی پیشرفته است. بنابراین تونس، هم برای مصر، هم برای ایران و هم برای جنبش سبز میتواند مدل خیلی خوبی باشد.»
این که کدام جنبش از دیگری تاثیر گرفته و کدامیک چه میتواند از دیگری بیاموزد، پرسشی است که شاید پاسخ به آن زیاد مشکل نباشد. ولی برای این سوال که «امواج سونامی» که «از جهان عرب برخواسته» چقدر با ایران فاصله دارد، هنوز پاسخی نیست.
آنچه بعید به نظر میرسد این است که حکومت ایران بخواهد برای اثبات اینکه «واقعا مخالف دیکتاتوری است»، به پیشنهاد رهبران جنبش سبز برای برگزاری یک راهپیمایی آزاد توسط معترضان و منتقدان خود، جواب مثبت دهد.
مریم انصاری
تحریریه: مهیندخت مصباح