وزارتخانه زنان: تأمین حقوق زنان یا یک ژست حکومتی؟
۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۸, شنبهبحث تشكیل وزارتخانه زنان در زمان انتخابات مجلس هشتم و از سوی زنان جبهه متحد اصولگرا مطرح شد. این گروه از زنان که به مجلس راه یافته بودند، در سال ۸۷ سعی كردند برای اولین بار این طرح را عملی کنند اما با مخالفت تعدادی از نمایندگان مجلس مواجه شدند و این طرح مسكوت ماند.
امسال پس از تعطیلات نوروزی نمایندگان مجلس، یک بار دیگر حامیان تشکیل وزارتخانه زنان این بحث را مطرح کردند. طیبه صفایی رئیس فراکسیون زنان مجلس اجرای این طرح را یک "الزام" دانست و فاطمه آلیا یکی از اعضای این فراکسیون اعلام کرد که این طرح در کمیسیونهای چندگانه در حال بررسی است و به زودی در صحن علنی مجلس مطرح خواهد شد.
زهره الهیان عضو دیگر این فراکسیون نیز ضمن تقدیر و تشکر از دولت برای بررسی به موقع این طرح گفت: «از مدتها قبل این موضوع در دستگاههای ذیربط همانند شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای فرهنگی و اجتماعی زنان در مركز پژوهشها بحث و بررسی شده بود».
اما مخالفان این طرح همچنان معتقدند تشکیل یک وزراتخانه برای زنان ضروری نیست. فاطمه آجرلو عضو کمیسیون اجتماعی مجلس یکی از این مخالفان است. او میگوید: «نیمی از جامعه را زنان تشکیل میدهند مگر میشود کار نیمی از جمعیت یک کشور را به یک وزراتخانه داد؟»
مریم بهروزی، دبیركل جامعه زینب از جمله زنان اصولگرایی است كه تشكیل چنین وزارتخانهای را غیر ضروری میداند و اشرف بروجردی از طیف اصلاحطلبان نیز میگوید: «اگر ما وزارت زنان ایجاد کنیم، تمام مسئولیتها به وزارت زنان داده میشود و در حقیقت در عرصههای دیگر، زنان حضوری پررنگ نخواهند داشت».
برای ایران: کمیسیون ناظر و نه وزارتخانه
دکتر نوشین یاوری جامعهشناس مقیم پاریس میگوید اصلا باید دید ایران الان به یک وزارتخانه زنان نیاز دارد یا به یک کمیسیون ناظر. او میگوید: «ما دو موضوع را میتوانیم بررسی کنیم. یکی این که آیا واقعا ما در ایران احتیاج به یک وزارتخانهی زنان داریم یا احتیاج به یک کمیسیون یا دبیرخانه زنان که به امور زنان نظارت کند. در کشورهای اروپایی مسأله جور دیگری مطرح میشود چون قانونگذار و قانونگذاری به طور خیلی جا افتاده با نهادهای مختلف دولتی یا غیردولتی کار میکنند. در ایران اگر بخواهیم فرض کنید وزارتخانهای به نام وزارت زنان باشد، وظیفهی اصلیاش کار مستقیم با قانونگذاران خواهد بود یعنی با مجلس. در غیر این صورت اگر بخواهد تبدیل به وزارتخانهای شود که به امور زنان بپردازد، یعنی وزارتخانهای که به امور بیش از ۵۰ درصد مردم مملکت باید برسد و این در هیچ جای دنیا امکانپذیر نیست».
این جامعهشناس معتقد است در کشوری مثل ایران، تشکیل یک کمیته ناظر میتواند بسیار موثرتر از یک وزارتخانه باشد: «در کشورهایی که موقعیت قانونی زنان مشکل دارد، من شخصا فکر میکنم این مؤثرتر است که یک کمیته نظارت باشد که چک کند که آیا وزارتخانهها به وظیفهشان نسبت به زنان عمل میکنند یا نه. در موقعیت فعلی من فکر میکنم جامعهایران آن قدر سیاستزده و ملتهب است که تمام این تصمیمهایی که گرفته میشود، مطمئنا بُعد سیاسیاش بیشتر از اهمیت اجتماعیاش است. برای همین من خودم شخصا فکر نمیکنم چندان تأثیری در موقعیت حساس و شکننده و مشکل زنان بوجود بیاید».
دکتر یاوری که همکار پروژههای سازمان ملل در افغانستان، ایران و تاجیکستان است به تجربه تشکیل وزرات زنان در افغانستان اشاره کرده و میگوید: «در افغانستان به محض این که دولت موقت برقرار شد، وزارت زنان را تشکیل دادند. خب وزارت زنان شد جایی که از تمام وزارتخانههای دیگر به زنان میگفتند به ما مربوط نیست، بروید وزارت زنان و وزارت زنان مجبور بود به تمام مسائل زنان از نظر اشتغال و تحصیل و خشونت و روابط اجتماعی و جنسیتی و غیره رسیدگی کند و اصلا تبدیل شد به یک "NGO" دولتی که تمام مدت زنان برای بیان درخواستهایشان صف بسته بودند و وزارتخانه توانایی این کار را نداشت. برای این که شما اگر چنین مسئولیتی را به وزارتخانهی زنان بدهید، باید نصف بودجهی مملکت را به این وزارتخانه بدهید».
وزارتخانه با چه کارکردی؟
نیره توکلی جامعهشناس مقیم تهران معتقد است باید کارکرد این وزارتخانه را دید. این فعال زنان میگوید: «وجود وزارتخانه به خودی خود میتواند چیز مثبتی باشد. همان طور که میدانید در کشورهای دیگر هم داریم. مثلا در هلند وزارت زنان وجود دارد. ولی در کشور ما مثل خیلی از مسائل دیگر، بستگی دارد که چه تعریفی، چه مفهومی و چه وظایف و کارکردهایی برای این وزارتخانه قرار است قائل شوند و چه کسانی قرار است این وزارتخانه را اداره کنند. مثلا وزیر زنان چه کسی قرار است باشد».
وی همچنین معتقد است که نقطهنظرات و عملکرد تا کنونی زنانی که این طرح را دادهاند میتواند ملاک خوبی برای سنجش کارکرد وزراتخانه زنان باشد: «مثلا فرض کنید الان خانمهایی که توی مجلس دارند طرح وزارتخانهی زنان را مطرح میکنند، آیا واکنشی در برابر چند همسری و لایحهی ضد خانواده نشان دادهاند یا نه. اگر چنین واکنشهایی نشان داده باشند و دید منفی راجع به چنین لایحههایی داشته باشند، لابد قرار است که کارکردهای مثبتی هم برای این وزارتخانه تعریف کنند. ولی اگر بناست که در وزارتخانهی زنان وظایفی تعریف شود، مثلا ساعت کار زنان به صورتی کم شود که از صحنهی اجتماعی حذف شوند یا تبعیضهایی که الان وجود دارد، مثل حق اولاد که به مردها پرداخت میشود و به زنان پرداخت نمیشود و خیلی از مسائل است که اینها را میشود بررسی کرد و در واقع اگر قرار باشد وزارتخانهای تشکیل شود، بستگی دارد به این که چه هدفی دارد».
وزارتخانه زنان: ژست حکومت برای دفاع از زنان
به نظر دکتر نوشین یاوری الگوبرداری از کشورهای اروپایی که وزارت زنان دارند برای ایران نمیتواند مثبت باشد. او میگوید: «در کشورهای پیشرفتهی اروپایی که هر وزارتخانهای وظایف خود را در رابطه با مسئولیتاش انجام میدهد، وظیفهی وزارت زنان مستقیما با قانونگذاری در رابطه با درخواستها و مطالبات جامعه مدنی است که قوانین را با نیازهای جدید زنان منطبق میکنند و وفق میدهند. در کشورهایی مثل ایران که مجلس قانونگذار هم امکانات چندانی برای رسیدگی به مسائل زنان ندارد یا امکانش نیست و یا از نظر سیاسی منافعشان اجازه نمیدهد، مشکل خیلی اساسی است. یعنی وزارت زنان میتواند تبدیل شود به یک نماد سیاسی که برای دولت وجههای بوجود میآورد که بگوید ما برای زنانمان یک وزارتخانه ساختهایم».
وی میگوید اگر چنین وزارتخانهای تشکیل شود باید از یک سو با نهادهای دولتی و از همه مهتر مجلس در ارتباط باشد و از سوی دیگر با سازمانهای غیردولتی. ولی آیا در شرایط کنونی میتوان امید داشت که یک وزارتخانه بتواند چنین عملکردی داشته باشد؟
نیره توکلی نیز معتقد است اگر وزارتخانه زنان نتواند عملکرد مناسبی داشته باشد تبدیل به یک نهاد موازی میشود: «مسلما صرف وجود یک وزارتخانه فقط میتواند به مسائل و مشکلات اضافه کند، اگر که واقعا کارکردهای مثبتی برای زنان نداشته باشد. یعنی میتواند به صورت نهادی موازی دربیاید. مثل نهادهای موازی دیگری که گاهی به جای این که کارکرد داشته باشند، کارکردهای همدیگر را خنثی میکنند و مانعی هستند در برابر عملکرد مثبت نهادهایی که همطراز خودشان هستند».
تشکیل وزارت زنان: یک جداسازی جنسیتی دیگر
برخی از مخالفان تشکیل وزرات زنان نه به کارکرد و عملکر آن بلکه اصولا به نفس وجود چنین وزراتخانهای انتقاد دارند. این گروه معتقدند اصولا هرگونه جداسازی جنسیتی منجر به فاصله بیشتر بین زن و مرد در جامعه میشود.
طرفداران این نظریه، این طرح را نیز در راستای دیگر پروژههای جداسازی جنسیتی مثل تشکیل دانشگاهها و بیمارستانهای زنانه ارزیابی میکنند.
اما دکتر نوشین یاوری با این نظر مخالف است. او میگوید: «درست است، ما نمیتوانیم در جامعه زنان را از مردان جدا کنیم. ولی متأسفانه در جامعهای که موقعیت زنان اینقدر پایینتر و مشکلتر از موقعیت مردان است، ما نمیتوانیم این دو را در یک کفهی ترازو بگذاریم. یعنی شما باید یکسری تصمیمگیریهای قانونی، اجتماعی و فرهنگی خاص زنان، یعنی به نفع زنان بگیرید که اینها به حدی برسند که آن موقع بگوییم جدا کردن زن و مرد چه معنایی دارد، از نظر رسیدگی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی».
وی به آمار زنان بیکار تحصیلکرده در ایران در مقایسه با مردان اشاره کرده و میگوید: «الان بیش از نیمی از زنان تحصیلکردهی ما بیکارند. خب چه کسی میخواهد به این رسیدگی کند؟ اگر زن و مرد را در یک کفهی ترازو بگذارید و به طور مساوی به همهی اینها رسیدگی کنید، مطمئنا تعداد زنانی که به آنها ظلم وارد میشود بیشتر است. در نتیجه این بحثی است که در جامعهی سالم و هدفدار برای رسیدگی به مسائل میتواند باز شود و دربارهاش تصمیمگیری شود. ولی این که ما بگوییم اگر یک نهاد خاص برای رسیدگی مسائل زنان بگذاریم، این جداسازی زن و مرد است، این درست نیست. بستگی به متن جامعه و اهداف سیاسی این تصمیمگیری دارد».
از زمان روی کار آمدن دولت نهم، طرحها و لوایح مختلفی در رابطه با زنان از سوی دولت به مجلس ارائه شده، طرحهایی که برخی از آنها جنجالهای زیادی را در جامعه ایجاد کرده است. از جمله لایحه موسوم به حمایت از خانواده که از سوی فعالان زنان به لایحه حمایت از مردان خانواده تعبیر شد و یا کم کردن ساعت کاری زنان، بومی گزینی جنسیتی برای ورود به دانشگاه و نیز سهمیهبندی جنسیتی.
باید دید طرح وزارتخانه زنان پس از مطرح شدن در صحن علنی مجلس با چه واکنشهایی از سوی فعالان زنان روبرو خواهد شد.
میترا شجاعی
تحریریه: بهمن مهرداد