نوشتن زیر سایهی دو دیکتاتور
۱۳۹۱ مرداد ۲۴, سهشنبه
اروین اشتریتماتر(Erwin Strittmatter) در جمهوری دموکراتیک آلمان (DDR)، به عنوان نویسندهی پیشگام "رمان سوسیالیستی روستایی" معروف بود؛ نوعی میخائیل شولوخوف آلمانی که کتابهایش در مدارس آلمان شرقی تدریس میشد. او اگر زنده میبود، می توانست روز ۱۴ اوت، جشن صدمین سالگی خود را برپا کند. مسئولان شهر زادگاه او اشپرمبرگ، (Spremberg)، ولی صدمین سالگرد پرآوازهترین "فرزند" خود را در سکوت برگزار میکند: گوشههای تاریک زندگی پر فراز و نشیب این نویسنده در سالهای حکومت حزب ناسیونال سوسیالیسم در آلمان و حزب کمونیست در آلمان شرقی، دلیل اصلی این امر است؛ زوایای پنهانی که خود اشتریتماتر تا پایان عمر ۸۲ سالهی خود در بارهی آنها سکوت کرد.
آغاز کار ادبی
فعالیت ادبی اروین اشتریتماتر، با چاپ نخستین اثرش در سال ۱۹۵۰ در نشریات روز آغاز شد. نازیها او را پیشتر در سال ۱۹۳۳ بهدلیل عضویت در حزب سوسیال دمکرات آلمان دستگیر کرده و در بازداشتگاههای گشتاپو زندانی کرده بودند. اشتریتماتر پس از جنگ جهانی دوم، به عضویت در حزب کمونیست آلمان درآمد و با نوشتن رمانهایی موافق جهانبینی این حزب، به شهرت رسید.
برتولت برشت، نمایشنامهی "گور گربه" او را به عنوان نخستین اثر دراماتیکی که مبارزهی طبقاتی مدرن در روستاها را نشان میدهد، ارزیابی کرد و ارج نهاد.
شهرت در شرق
دستمایهی آثار اشتریتماتر، اغلب زندگی و تغییرات اجتماعی در روستاهای بعد از جنگ جهانی دوم شرق آلمان، برخورد این روستائیان با دگرگونیهای روابط تولید، انتقاد از ایستادگی فکری مسئولان حزب کمونیست و بوروکراتیک حاکم بر جامعه بود. او با زبانی تصویری، طنزآلود و عاری از پیرایه، به این موضوعها پرداخت و با رعایت شکل سنتی روایت و گنجاندن عناصر اتوبیوگرافیک، توجه خوانندگان بسیاری از اقشار گوناگون را به سرنوشت قهرمانان خود جلب کرد. این شخصیتها، در درجهی اول، خود را مسئول نوسازی سوسیالیستی جامعهی جنگزدهی آلمان میدانستند.
آثار اشتریتماتر تاکنون به ۴۰ زبان مختلف با تیراژی چند میلیونی منتشر شدهاند. اغلب خوانندگان آثار او، جوانان و نوجوانان کشورهای اروپای شرقی و کشورهای سوسیالیستی و گروههای هوادار این "بلوک، در کشورهای درحال رشد" بودند.
شهرت در غرب
مهمترین اثر او، رمان سه جلدی "دکانی در روستا" که در سالهای دههی ۱۹۸۰ به بازار آمد و در سال ۱۹۹۸ به کارگردانی سینماگر بنام آلمانی، جو بایر (Jo Baier) به صورت فیلم تلویزیونی تهیه شد، نام او را در غرب آلمان، جایی که تا آن هنگام "ناشناس" باقی مانده بود، نیز بر سر زبانها انداخت.
علت عدم توجه ناشران و خوانندگان آلمان غربی به این نویسندهی پرکار و موفق، شهرت "افتخارآمیز" اشتریتماتر به عنوان "نویسندهای دولتی" بود: او از سال ۱۹۴۷ به عضویت حزب کمونیست آلمان درآمد و مدتی مسئول حزبی ۷ روستای اطراف محل سکونت خود بود. اشتریتماتر، پس از انتشار چند اثر به عضویت آکادمی هنر پذیرفته شد و چندی نیز در مقام منشی کانون نویسندگان آلمان شرقی فعالیت کرد.
این نویسندهی "استالینیستی" که ابتدا قرار بود، مانند پدر از راه نانوایی امرار معاش کند، بهخاطر انتشار دهها رمان، ۵ بار به دریافت جایزهی ملی ادبیات کشور خود نائل آمد و یک بار نیز جایزهی معتبر "لسینگ" را از آن خود ساخت. رمانهای او مانند "درشکه گاوی"، "تینکوی جوان"، "معجزه گر"، "اوله بینکوپ" و دهها داستان و نمایشنامهی دیگر، هر یک گوشهای از تاریخ دگرگونیهای اجتماعی ـ سیاسی آلمان شرقی را به تصویر کشیدهاند. اشتریتماتر، حتی مجبور شد برای انتشار رمان انتقادی "اوله بینکوپ"، یکی از پرفروشترین آثار خود، ماهها با مسئولان سانسور جمهوری دموکراتیک آلمان مبارزه کند.
سکوت تا پایان عمر
اشتریتماتر، در پایان عمر از نظام استالینیستی فاصله گرفت و با اعلام آن به فلسفههای شرقی رو آورد، ولی هرگز دربارهی اشتباهات گذشتهی خود سخنی به میان نیاورد: این که در سالهای دههی ۱۹۶۰ برای سازمان امنیت آلمان شرقی، اشتازی "خبرچینی" میکرده، یا در ۲۷ سالگی (۱۹۳۹)، برای مبارزه با نیروهای مقاومت در یونان، داوطلبانه به یک واحد اس اس پیوسته است.
برعکس، او در یکی از آثار خود با عنوان "بزهکار نخاله" نوشته است: « در دوران جنگ جهانی دوم، از لولهی تفنگ من حتی یک گلوله هم عبور نکرده است».
اشتریتماتر در ایران
آثار اروین اشتریتماتر در ایران، چندان شناخته شده نیست. یکی از داستانهای او چند سال پیش(۱۳۸۸) در مجموعه داستانهای "مجموعه نامرئی" به ترجمهی علیاصغر حداد، در انتشارات ماهی منتشر شد. ۴۵ داستانی که در این مجموعه گردآوری شده، تلاشی است برای شناساندن سه نسل از نویسندگان آلمانی زبان: آرتور شنیتسلر، راینر ماریا ریلکه، اشتفان تسوایگ، اینگهبورگ باخمن، توماس برنهارت، پتر هانتکه، آنا زگرز، هاینریش بل، زیگفرید لنتس و گونتر گراس از جملهی این نویسندگانند.