نسل جوان ناتوان از گسترش دستاوردهای "بهار عربی"
۱۳۹۱ تیر ۵, دوشنبهبسیاری از جوانان کشورهای تونس و مصر با وجود داشتن مدارک تحصیلی در سطح دانشگاهی هنوز بیکارند. عدم بهرهمندی این نسل از امکانات شغلی نه تنها بر وضعیت اقتصادی آنان تاثیر منفی میگذارد، بلکه موقعیتهای اجتماعی و خانوادگی این گروه را نیز تحت الشعاع قرار میدهد: از جمله این که در بیشتر جوامع محافظهکار کشورهای آفریقای شمالی و خاور میانه یافتن شریک زندگی و تشکیل خانواده بدون درآمد کافی و مستمر امکانپذیر نیست. این جوانان سیاستهای ناکارای آموزشی و ایجاد اشتغال دولتهای خود را مسئول این نابسامانیها میدانند.
پیامدهای اعمال سیاستهای نادرست
هرچند در سالهای گذشته در بخشهای آموزشی کشورهای عربی سرمایهگذاریهای کلان صورت گرفته و شمار فارغالتحصیلان دانشگاهها افزایش یافته، با اینحال بخشهای دولتی و خصوصی این کشورها در اتخاذ سیاستهای موثر ایجاد اشتغال برای تحصیلکردههای دانشگاهها موفق نبودهاند. وضعیت بیکاری در تونس نمونهی بارز این سیاستهای نادرست است.
با این که تونس در سالهای گذشته از رشد اقتصادی چشمگیر و مستمری برخوردار بوده، ولی از آنجا که این رشد تنها در صنعت نساجی و گردشگری صورت گرفته، نتوانسته فارغالتحصیلان دانشگاهی را به بازار کار جذب کند. علاوه بر رشد ناهماهنگ و یکسویهی اقتصاد دولتی، بخش خصوصی نیز از ایجاد شغل برای این جوانان بازمانده است. دلایل این امر عبارتند از : رواج رشوه و فساد مالی در دستگاههای دولتی، عدم مدیریت کارآ و کارشکنیهای اداری.
از سوی دیگر، برنامهریزی و سرمایهگذاریهای کلان در بخشهای آموزش عالی کشورهای عربی نیز نتایج مطلوب را به بار نیاورده است. صبا صفی، کارشناس امور آموزشی، سالهاست که نسبت به ایجاد «شکاف دانشی بین جهان عرب و غرب» هشدار میدهد؛ شکافی که به نظر او کشورهای عربی را به فلج شدن تهدید میکند. این کارشناس که ۲۵ سال است در دانشگاه "ملک عبدالعزیز" مشغول تدریس است، شمار اندک ثبت حق انحصاری اختراع مخترعان عربی را دلیل سطح نازل کیفیت تدریس در دانشگاههای کشورهای عربی میداند. او در این باره میگوید: «در حالی که کرهی جنوبی در سالهای گذشته، بیش از ۱۶ هزار اختراع به ثبت رسانده، تعداد ثبت اختراعها از جهان عرب در همان محدودهی زمانی از ۱۰۰۰ مورد تجاوز نمیکند.»
شیوههای قدیمی آموزش
این استاد دانشگاه دلیل این امر را در درجهی نخست در شیوههای کهنه و ناکارای تدریس در مدرسهها و دانشگاهها میبیند. او از اعمال روشهای "حفظ طوطیوار مواد درسی" به جای ترویج فرهنگ تفکر و تجزیه و تحلیل مستقل آموزشی انتقاد میکند و میگوید، علت پیادهکردن این شیوههای تدریس، سطح نازل دانستههای آموزگاران و استادانی است که به دلیل دریافت حقوق ناکافی، انگیزهای برای ارتقاء دانش خود ندارند. صبا صفی چندی پیش در گفتوگویی با تلویزیون دولتی عربستان سعودی گفت: «اعمال روشهای قدیمی تدریس در مراکز آموزشی کشورهای عربی به آن میانجامد که فارغالتحصیلان دانشگاههای این کشورها از تواناییهای لازم برای رقابتدر عرصههای جهانی برخوردار نیستند.»
اغلب کشورهای عربی، با وجود موفقیتهای درخشان در مبارزه با بیسوادی، نتوانستهاند سیستم آموزشی و روشهای ایجاد اشتغال را بهگونهای متحول سازند که به نیازهای بازار کار پاسخ دهند. از اینرو در بیشتر کشورهای عربی شمار فارغالتحصیلان در رشتههای علوم طبیعی، پزشکی و مهندسی بیش از نیاز بازار کار است، در حالی که کمبود روزنامهنگار، جامعهشناس و کارشناس سیاسی، جوامع عربی را با دشواریهای بسیار روبرو ساخته است.
نسیم بهار عربی هنوز در مدارس ندمیده است
پیامدهای منفی اعمال این سیاست نادرست در کشورهای عربی، اکنون که این جوامع دستخوش دگرگونیهای سیاسی ـ اجتماعی هستند، نقشی تعیینکننده بازی میکند: درست در این بزنگاه تاریخی است که این کشورها برای تشکیل نهادهای مدنی جوامع خود چون احزاب، رسانهها و اتحادیهها به کارشناسان علوم انسانی نیاز دارند. به عقیدهی کارشناسان جهانی، حضور دانشآموزان و دانشجویان نیز در صحنهی بازسازی نهادهای دموکراتیک، اتخاذ سیاستهای روشن و مشارکت در روند تصمیمگیریهای سیاسی ضروری است.
به نظر سونیا هگاسی، معاون مدیریت "مرکز شرق مدرن" در برلین، مدرسهها و دانشگاههای کشورهای آفریقای شمالی و کنارهی خلیج فارس، درست از این نظر توانایی پاسخگویی به خواستها و نیازهای ناشی از دگرگونیهای بهار عربی را ندارند: «در حال حاضر ما با این مسئلهی بزرگ روبرو هستیم که دستاندرکاران سیستم آموزشی پیشین با تمام توان از شرکت دانشجویان و دانشآموزان در روند تصمیمگیریهای مستقل جلوگیری میکنند.» سونیا هگاسی، برای گفتههای خود، نمونههای مشخص هم دارد: «حتی دانشگاهآلمانی قاهره دانشجویانی را که درصدد تشکیل نهادهای مدنی آموزشی هستند به تلافی و مجازات تهدید میکند.»