علوم انسانی "بیکیفیت" در چنگال تئوری توطئه
۱۳۹۵ دی ۲, پنجشنبهبر اساس تازهترین آمار وزارت علوم ایران، از میان بیش از ۴ میلیون دانشجوی مشغول به تحصیل، بیش از ۴۶ درصد در گروه علوم انسانی تحصیل میکنند. رشتههای مربوط به فنی مهندسی با بیش از ۳۰ درصد در رتبه بعدی قرار دارند.
گروه هنر با نزدیک به ۸ درصد، علوم پایه ۵/۹ درصد و علوم پزشکی با ۵/۷ درصد در ردههای بعدی قرار دارند. ۴/۳ درصد دانشجویان نیز در گروه کشاورزی و دامپزشکی تحصیل میکنند.
مقایسه این ارقام با آمار دانشجویان دانشگاههای آلمان قابلتوجه است. در آلمان بیش از دو میلیون و ۷۵۰ هزار دانشجو در نیمسال دوم ۲۰۱۵/۲۰۱۶ ثبتنام کردهاند. از این تعداد کمی بیش از ۱۲ درصد در رشتههای علوم انسانی تحصیل میکنند.
در تقسیمبندی رشتهها در آلمان حقوق، اقتصاد و علوم اجتماعی جزو علوم انسانی محسوب نمیشوند. ۳۷/۵ درصد از دانشجویان در این رشتهها تحصیل میکنند.
۲۷ درصد از دانشجویان نیز در رشته مهندسی، ۱۱ درصد در رشته ریاضیات و علوم طبیعی تحصیل میکنند. دانشجویان پزشکی و دانش بهزیستی نیز ۶ درصد کل دانشجویان را تشکیل میدهند.
بر اساس این آمار شمار دانشجویان رشتههای علوم انسانی، علوم اجتماعی، حقوق و اقتصاد نزدیک به ۵۰ درصد کل دانشجویان مشغول به تحصیل است.
نگرانی رهبر ایران از علوم انسانی
ابراز نگرانی در مورد تعداد بالای دانشجویان علوم انسانی از سوی آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی در شهریورماه ۱۳۸۸ در دیدار با استادان دانشگاههای مختلف مطرح شد.
او در این سخنان گفت که از میان سه و نیم میلیون نفر از دانشجویان دانشگاههای مختلف حدود دو میلیون نفر دانشجویان رشتههای علوم انسانی هستند.
بیشتر بخوانید:تاکید دوباره خامنهای بر "مهندسی فرهنگی" و "تحول علوم انسانی"
رهبری جمهوری اسلامی با بیان اینکه این آمار "انسان را نگران میکند" افزود: «ما در زمینهی علوم انسانی، کار بومی، تحقیقات اسلامی چقدر داریم؟ استاد مبرزی که معتقد به جهانبینی اسلامی باشد و بخواهد جامعهشناسی یا روانشناسی یا مدیریت یا غیره درس بدهد، مگر چقدر داریم، که این همه دانشجو برای این رشتهها میگیریم؟»
خامنهای با انتقاد از اینکه مبنای علوم انسانی مبتنی بر فلسفه مادی است، افزود: «در واقع شکاکیت و تردید و بیاعتقادی به مبانی الهی و اسلامی و ارزشهای خودمان را در قالبهای درسی به جوانها منتقل کنیم؛ این چیز خیلی مطلوبی نیست.»
اعتراضات ۸۸ و اسلامی کردن علوم انسانی
پیگیری اسلامیکردن علوم انسانی و سخنان رهبر جمهوری اسلامی چند ماه پس از اغاز اعتراضها به نتایج دهمین انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸ وارد مرحله تازهای شد.
یک کارشناس مسایل سیاسی در تهران به دویچهوله میگوید تا قبل از اتفاقات سال ٨٨ ، حاکمیت سعی داشت با ایجاد دانشکدههای موازی و تغییر در ریاست و کادر دانشگاهها، آنها را تحت کنترل و در خدمت تئوریسازی خود در بیاورد.
او میافزاید: «عملا اتفاقات ٨٨ و متهم ردیف اول آن ماکس وبر باعث شد که حاکمیت به این نتیجه برسد که جز زیر و رو کردن این رشتهها به نتیجهای نمیرسد.»
این کارشناس به دادگاه سعید حجاریان و اعترافات اجباری او در دادگاه اشاره میکند و میگوید: «این اعترافات نمایانکنندهی نگاه حاکمیت است. در شهریورماه ٨٨ ،شورای انقلاب فرهنگی آییننامه شورای تخصصی تحول و ارتقای علوم انسانی را تصویب کرد.»
در پی تصویب این آییننامه، ظرفیت رشتههای علوم انسانی ثابت ماند و در برخی رشتهها کاهش یافت با وجود این همچنان نزدیک به نیمی از ظرفیت دانشگاهها به رشتههای علوم انسانی اختصاص دارد.
بومیسازی و فضای باز به جای تئوری توطئه
پویان فخرایی کارشناس مسایل سیاسی نیز معتقد است مسئله بومیسازی یا غربیزدایی از علوم انسانی، دغدغه ذهنی صرف نیست: «این یک مسئله جدی آکادمی است که روی آن کار شده و نتایجی هم داشته است.»
او در این باره به دویچهوله فارسی گفت: «شما خاورمیانه را با مدل غربی دولت-ملت نمیتوانید تحلیل کنید و بفهمید. وقتی لیبی قرار است تحلیل بشود باید به جای ملت، نهاد قبیله-عشیره و شیوه تقسیم قدرت بین قبایل فهمیده شود. یا در مالزی نهادهای سیاسی بر پایه ایدئولوژی تشکیل نمیشوند بلکه نژاد مسئله اصلی آنهاست.»
به باور این کارشناس مسایل سیاسی درک این جوامع نیازمند مطالعات بر پایه مفاهیمی است که از دل خود این جوامع بیرون میآیند و مدلهای غربی برای فهمیدن آنها راه به جایی نخواهند برد.
فخرایی تصریح میکند: «اما گذشته از درستی دغدغه، برخورد حاکمیت در ایران بر پایه یک تئوری توطئه و غربیستیزی بوده و این نگاه وجود داشته که با برخورد امنیتی به دنبال بومیسازی بروند. در حالی که نگاه بومی به علوم انسانی نیازمند یک بینش است.»
بیشتر بخوانید:محدود کردن علوم انسانی به مدارس ایران نیز رسید
او میافزاید: «ضرورت این تغییر باید حس شود و وقوع آن یک اتفاق فرهنگی است. با بخشنامه و دستور سیاسی، برخورد امنیتی و یا معامله اقتصادی این تغییر رخ نخواهد داد.»
این کارشناس مسایل سیاسی با بیان اینکه در مرحله فعلی هنوز به نظر نمیرسد که فضای آکادمیک در ایران به ضرورت این تغییر نگاه رسیده باشد، میافزاید: «به نظرم برای رسیدن به این مرحله، اتفاقا باید درهای دانشگاه را باز کرد، تعاملات علمی بین ایران، خاورمیانه، غرب و شرق باید افزایش پیدا کند. تسلط به زبانهای دیگر باید گسترش پیدا کند. در نهایت در یک فضای باز ضرورت تغییر حس و این بینش ایجاد خواهد شد.»
طیف گسترده رشتههای علوم انسانی
در ایران علوم انسانی طیف گستردهای از رشتهها را در بر میگیرد. از رشته علوم قرآن و حدیث، فقه و حقوق تا فلسفه، جامعهشناسی، اقتصاد و صنعت چاپ و بانکداری.
یک کارشناس مسایل اقتصادی در تهران در گفتوگو با دویچهوله فارسی گفت پایهگذاری رشتههای دانشگاهی در ادامه سه گرایش دبیرستانی یعنی انسانی، تجربی و ریاضی بازمیگردد: «سالها شما با دیپلم هر رشته تنها در کنکور آن رشته میتوانستید ثبت نام کنید. سالها بعد، ابتدا رشته زبانهای خارجه جدا شد و میان رشتهای شد. »
او میافزاید: «بعدتر به دیپلمهای ریاضی و تجربی اجازه داده شد در رشتههای اقتصاد و مدیریت و حسابداری نیز ثبت نام کنند. در نهایت کلا محدودیت در تمامی رشتههای انسانی برداشته شد.»
گرایش "اجباری" دانشجویان به علوم انسانی
به گفته این کارشناس اقتصادی طرح مساله گرایش بالا به رشتههای علوم انسانی با واقعیت همخوانی ندارد. به گفته او به غیر از یک موج نخبهگرا در اوایل دهه ۱۳۸۰، افزایش تعداد دانشجویان علوم انسانی ارتباطی به علاقه دانشجویان ندارد.
به نظر میرسد که توسعه ظرفیت دانشگاهها افزایش دانشجویان را به دنبال داشته است. به باور این کارشناس اقتصادی راحتترین و کمهزینهترین رشته برای افزایش ظرفیت، رشتههای علوم انسانی هستند: «این رشته بر خلاف رشتههای تجربی و فنی نیازمند آزمایشگاه و تجهیزات گرانقیمت نیست. کمهزینهترین اساتید نیز استادان رشتههای علومانسانی هستند.»
او همچنین معتقد است افزایش ظرفیت باعث شد که فارغالتحصیلان از دانش کافی برخوردار نباشند: «دهکهای پایینتر دانشآموزان از لحاظ استعداد وارد رشته انسانی میشوند. بعد تکرار این چرخه در ۵۰ سال اخیر باعث شده که مدام چرخه اساتید ضعیفتر و دانشجویان ضعیفتر شکل بگیرد.»
این کارشناس اضافه میکند: «نداشتن پیشزمینه ذهن تحلیلگر باعث میشود که صرفا حافظ متون علوم انسانی باشند تا دارای قدرت سنجش، ارزیابی و تحلیل.»
به گفته او اندک تحولات مثبت در رشتههای انسانی اغلب توسط استادانی با پایه تحصیلی ریاضی و فنی وارد این حوزه شده است.