ضرورت پیشبرد انتخابات بر محور خواستههای جامعه
۱۳۸۷ اسفند ۳۰, جمعهگروه بیشماری از فعالان مدنی با انتشار بیانیهای درباره ضرورت گفتمان "مطالبه محور" تحول در فضای سیاسی و دگرگونی سازوکار رایج در انتخابات ریاست جمهوری ایران را خواستار شدهاند. این بیانیه با ارائه گزارشی مختصر اما تکاندهنده از نارساییها و نابسامانیها، تنها راه برونرفت از مشکلات را در طرح روشن و بدون ابهام مطالبات و خواستههای سیاسی و اجتماعی دانسته است.
دکتر حبیبالله پیمان یکی از امضاکنندگان این بیانیه در مصاحبه با دویچه وله، به این نکته اشاره میکند که قواعد منطقی کارزار انتخاباتی تا کنون در ایران به گونه درست اجرا نشده است. نه نامزدهای انتخاباتی گزارش روشنی از برنامههای خود به شهروندان دادهاند و نه انتخابکنندگان خواستههای مشخصی را در برابر نامزدها نهادهاند. دکتر پیمان دربارهی برتری فرد بر برنامه، در فرهنگ انتخاباتی ایران، میگوید: «این از ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی جامعه ماست، که به دلایل تاریخی و مذهبی و فرهنگی، اصولا شخصیتها معیار حقیقت و میزان تشخیص و تمییز مسائل برای مردم ما بودهاند. حاکمیتهای سیاسی فردی و برداشتهای سنتگرایانه از مذهب، مرجع حقیقت را فرد یا شخص قائل دانسته، و نه خود قول یا گفتار. در یک چنین افق فرهنگی، حقیقت خود معیار و ملاک نیست، بلکه با انتساب به اشخاص است که اعتبار کسب میکند.»
انتقاد از فرهنگ برتری فرد بر برنامه
دکتر پیمان در انتقاد از چنین روشی میگوید که شرکت در انتخابات تنها بر پایه اعتماد به اشخاص و تنها با تکیه بر رشتهای از شعارهای کلی و وعده و وعیدهای قابل تفسیر با بلوغ و آگاهی سیاسی ناسازگار است. او میافزاید: « یکی وعده آزادی میدهد به طور کلی، و دیگری وعده عدالت میدهد به طور کلی. مردمی که از اولی سر خوردهاند، به دومی رأی میدهند، بدون آنکه بتوانند دقیقا دریابند که منظور از عدالت چیست و قرار است با چه سازوکار و در چه چارچوب و برنامهای به عمل در آید تا بتوانند بر اساس آن ارزیابی کنند، زیرا وعدههای کلی را نمیتوان مبنای نقد و بررسی قرار داد.»
با عدم طرح مطالبات مشخص و نبودن خواستههای روشن، جمع انتخابکنندگان نمیتوانند به کارنامهی زمامداران رسیدگی کنند و میزان پایبندی آنها را به برنامههای انتخاباتی بسنجند. به گفته دکتر پیمان: «هرگاه تنها شخص معیار باشد، نه برنامه و مطالبات او، مردم نمیتوانند او را نقد کنند، درحالیکه اگر مردم در پرتو برنامه به کسی اعتماد کنند و به او رأی بدهند، بعد میتوانند بر پایه تعهداتی که پذیرفته و اعلام کرده، رفتار او را نقد کنند. وقتی تفاهم بر پایه برنامه مشخصی نباشد، و به صورت میثاق یا قراردادی اجتماعی تدوین نشود، نمیتوان کسی را که در اجرای برنامه تخطی یا کوتاهی کرده را مورد سؤال قرار داد.»
تأثیر کم بیانیه در سایهی نبود فضای سالم تبلیغاتی
تنها با محور ساختن مطالبات و خواستههای اجتماعی است که زمامداران به تعهدات خود در برابر شهروندان آشنا میشوند و مردم نیز میتوانند به وظایف خود در قبال جامعه پی ببرند، چرا که بسیاری از معضلات اجتماعی تنها با تلاش و همیاری تمام جامعه قابل حل است. دکتر پیمان میگوید: «با طرح مطالبات، مشخص است که مردم از محدودیتهای موجود آگاه میشوند و میفهمند چه موانعی وجود دارد و ظرفیت جامعه چیست. هم انتظارات آنها در چارچوب ظرفیتها کاهش مییابد و هم گامهای بعدی را با احساس مسئولیت بر میدارند، و خود در جهت رفع موانع تلاش میکنند.»
اما در فضای سیاسی کنونی بلند شدن چنین صداهایی تا چه حد میتواند در ایجاد شرایطی سالم و به ویژه آگاهانه برای برگزاری انتخابات کمک کند؟ دکتر پیمان عقیده دارد: « تا اندازهای میتوان ذهن مردم را بیدار کرد یا برخی نامزدها را به این مسائل توجه داد. بدبختانه در حال حاضر و در وضعیت تسلط غوغاسالاری و نبود فضای سالم تبلیغاتی در رسانههای گروهی، نمیتوان انتظار داشت که انتشار یک بیانیه تأثیر زیادی داشته باشد، اما این رویکردی معقول است که باید سرانجام راه خود را در جامعه ما باز کند.»