شرح شکنجه و بازجویی ضیا نبوی دانشجوی زندانی در اهواز
۱۳۹۱ فروردین ۲۵, جمعهضیا نبوی، دانشجوی تبعیدی به زندان کارون اهواز در نامهای به محمدجواد لاریجانی دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائيه جمهوری اسلامی، به اعتراض لاریجانی نسبت به گزارش احمد شهید گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر درباره ایران واکنش نشان داده است.
این دانشجوی زندانی نوشته که بعد از "بیپایه" خواندن گزارش احمد شهید توسط محمدجواد لاریجانی بر خود لازم دیده است « به عنوان یک زندانی سیاسی که می تواند در مورد برخی محتویات آن گزارش شهادت بدهد»، نکاتی را بیان کند.
روز چهارشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۰، دومین گزارش احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل برای ایران در۳۶ صفحه منتشر شد. احمد شهید در آخرین گزارش خود ضمن ابراز تاسف از خودداری مقامات ایرانی از دادن اجازه ورود او به این کشور، با اشاره به اظهارات شاهدان عینی از "نقض حقوق اساسی تضمین شده در قوانین بینالمللی" در ایران خبر داد.
ضیا نبوی در این نامه گوشههایی از اتفاقات رخ داده در زندان و جلسات بازجویی خود را بازگو کرده و نوشته است: «من تقریبا در تمامی جلسات بازجویی تحت فشارهای روحی و فیزیکی بودم. در واقع به جز دو جلسه ی ابتدایی بازجویی که فضای نسبتا محترمانهای برقرار بود، باقی جلسات سرشار از فشارهای روحی و جسمی مانند توهین، تحقیر، تهدید، بشین پاشو رفتن اجباری، پشت گردنی و لگد بود … تمامی جلسات بازجویی بدون استثنا با چشم بند بود.»
این دانشجوی تبعیدی به زندان کارون اهواز درباره یکی از "جلسات بازجویی آزاردهنده" خود که در یک زیرزمین و در اتاقی غیر از اتاقهای بازجوئی و به دور از کنترل مانیتوری برگزار شده نوشته است: « در همین جلسه و فقط در طی نیم ساعت از آن، بازجو به زور پشت گردنی، لگد و بشین پاشو از من میخواست که در برگه بازجوئی بنویسم که انتخابات را تحریم کردهام و به آقایان موسوی و کروبی توهین کردهام و باز هم این در حالی بود که دفاع من از آقای کروبی در انتخابات چه در قالب مقاله، بیانیه و اظهارنظرهایم، نمی توانست برای وزارت اطلاعات پوشیده باشد. در پایان همان جلسه از آنجا که نوشته های برگه بازجوئیم مطابق میل بازجو نبود، تهدید به اعدام شدم.»
به گزارش سایت "کلمه" نزدیک به هواداران میرحسین موسوی، ضیا نبوی درباره فشار روحی و جسمی در جلسه بازجویی دیگری نوشته است: « در یک جلسه بازجو از من میخواست که سرم را روی دیوار بگذارم و پاهایم را عقب ببرم و در این وضعیت بمانم و در جلسهای دیگر اینقدر فشار روحی و جسمی تحمل کردم که پس از بازگشت به سلول و بلافاصله پس از خوردن جرعهای آب، از هر دو مجرای بینیام خون سرازیر شد. در یک جلسه، بازجو به زور پشت گردنی از من می خواست که در برگه بازجویی بنویسم که دانشجوی ستارهدار نبودم و این در حالی بود که من با نظر وزارت اطلاعات از تحصیل محروم شده بودم.»
"بازجو خواستار نوشتن حتی به دروغ بود"
این دانشجوی رشته شیمی دانشگاه نوشیروانی بابل که به ده سال حبس در زندان کارون اهواز محکوم شده و از ۲۵ خرداد سال ۸۸ در زندان به سرمیبرد، درباره برخورد بازجوها در زندان نوشته است «بارها وقتی به این نکته اشاره کردم که آنچه بازجو انتظار دارد بنویسم، دروغ است، این پاسخ را دریافت نمودم که می خوام دروغ بنویسی! در یک جلسه بازجو از من خواست که راهی برای همکاری کردن پیدا کنم وگرنه سناریویی را برای پروندهام خواهد نوشت که در زندان بپوسم!»
آقای نبوی در ادامه این نامه به وضعیت تناقضآمیزی اشاره میکند که به گفته او شهروندان ایرانی احساس میکنند. او خطاب به دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائيه جمهوری اسلامی مینویسد: «نمیدانم آیا شما هیچگاه چنین وضعیت تناقضآمیزی را تجربه کردهاید یا خیر؟ اما باور کنید که بسیاری از شهروندان ایرانی چنین تناقضی را به تمامی درون زندگی خویش احساس میکنند و فکر می کنند میان میل به آزادانه زیستن و میل در امنیت و عافیت بودنشان شکافی جدی ایجاد شده است.» به گفته این این دانشجوی زندانی مسئله اساسی جامعه ایران، "آزادی، حقوق بشر و دموکراسی" است.
ضیا نبوی، دانش آموخته دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل در کنکور کارشناسی ارشد سال ۸۷ علیرغم کسب رتبه تک رقمی در رشته جامعه شناسی، "ستاره دار" و از تحصیل محروم شد. این دانشجوی محروم از تحصیل در راهپیمایی ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ دستگیر شده و از آن زمان تا کنون بدون مرخصی در زندان بهسر میبرد.
HK/MDM