سخنرانیهای اوباما در مورد خلع سلاح هستهای − این حرفها تازه نیستند
۱۳۸۸ فروردین ۱۷, دوشنبهاوباما هفتهی گذشته در اروپا دو سخنرانی کرد که هر دو بر حسب اتفاق ۲۶ دقیقه بودند. در روز جمعهی گذشته، سخنرانیاش در برابر دانشجویان آلمان و فرانسه با استقبال مواجه شد، بویژه آنجا که گفت خواهان جهانی بدون سلاحهای هستهای است. او در سخنرانی روز یکشنبه در پراگ این خواست را تکرار کرد و گفت «ما میتوانیم» آن را متحقق کنیم. جمعیتی انبوه با شور فراوان تشویقش کردند.
در رسانهها سخنرانیهای ضد سلاح هستهای بازتاب فراوانی یافتهاند.
یک بار دیگر پایان جنگ سرد؟
روزنامهی انگلیسی "گاردین" (Guardian)، دو نطق اوباما را شاخص پایان جنگ سرد میداند. از نظر مفسر این روزنامه، ما شاهد تغییری در اندیشهی استراتژیک هستیم.
جنگ سرد گویا یک بار دیگر پایان یافته بود، آن هم با سقوط بلوک شوروی و آغاز "نظم نوین جهانی". این بار قرار است چه چیزی سقوط کند؟ این بار قرار است چه نظم تازهای برقرار شود؟
گاردین، گامهای عملیای را برمیشمرد که بنابر برنامهی تا کنون اعلامشدهی اوباما باید برداشت تا خطر آن ۲۴۰۰۰ کلاهک هستهای، که ۲۳۰۰۰ تایشان در آمریکا و روسیه انبار شدهاند، رفع شود. یک گام مهم این است که بر این زرادخانه سلاح جدیدی افزوده نشود؛ پس باید از آزمایشهای اتمی تازه خودداری کرد. در این مورد در سال ۱۹۹۶ توافقی میان روسیه و آمریکا حاصل شده بود. بیل کلینتون، رئیس جمهور وقت آمریکا آن را امضا کرد، اما سنای آمریکا، با اکثریت "جمهوریخواه"اش در برابر آن ایستاد. پس مشکل در خود آمریکاست. چیزی در خود آمریکا باید عوض شود. گاردین در این مورد فقط به این قول اوباما اشاره میکند که گفته است «فورا و با قدرت» پیگیر آن خواهد شد که قرارداد منع آزمایشهای هستهای در آمریکا به تصویب سنا برسد.
وداع با مکتب قدیم
از نظر سرمقالهنویس "زوددویچه تسایتونگ" (Süddeutsche Zeitung) اوباما در امتحان اول قبول شده است. او توانسته اعتماد اروپاییان را جلب کند. او جدی است و به قول نویسنده «صداقت روشنفکرانه» دارد. اوباما، امتحان اول را قبول شده، اما نه در آن «مکتب قدیم»، مکتب کسانی چون جورج بوش، که همه چیز را از موضع قدرت میبیینند و تصور میکنند با نمایش قدرت مسائل حلشدنی هستند. به نظر نویسندهی زوددویچه تسایتونگ، کسانی که به مکتب قدیم، تعلق خاطر دارند، اوباما و آرایشی را که اتحاد غرب بایستی پیدا کند، نمیفهمند. «از جملهی آنان است اردوغان، نخستوزیر ترکیه که از دور میخواست با باجخواهی اجلاس سران ناتو را هدایت کند. ذهن او بر مدار نمایش قدرت به سبک قدیم میچرخد. او را نبایستی فراموش کرد. اردوغان با این شیوه نمیتواند به اتحادیهی اروپا راه پیدا کند.» در اینجا اشارهی نویسنده به مخالفت اردوغان با انتخاب آندرس فوگ راسموسن، نخستوزیر دانمارک به عنوان دبیر کل ناتو است. اردوغان از موضع اسلامخواهی با راسموسن مخالف بود. ترکها امتیازهایی به صورت وعده گرفتند و کوتاه آمدند. آن امتیازها هیچ ربطی به دین ندارند.
عرصهی امتحان کجاست؟
اوباما توجه مردم اروپا را به خاطر نطقهایش در مورد ضرورت خلع سلاح هستهای برانگیخت. او از این نظر جلب اعتماد کرد و به قول نویسندهی زوددویچه تسایتونگ امتحان اولش را قبول شد. بر این پایه باید گفت اوباما واقعا آن هنگام نشان داده که «صداقت» دارد و به راستی «قابل اعتماد» است که سیاست خلع سلاح را پیش برد و دستاوردی کیفی عرضه کند.
سرمقالهنویس زوددویچه تسایتونگ، منطق مقالهی خود را پی نمیگیرد و معتقد است اوباما در افغانستان است که باید نشان دهد به راستی «قابل اعتماد» است. نویسنده استدلال میکند که آمریکا و متحدانش در ناتو مدام قول دادهاند که مشکل افغانستان را حل کنند، اما تا کنون حل نکردهاند. پس افغانستان جایی است که باید آنان را مجددا امتحان کرد.
در مورد خلع سلاح هم همینگونه میتوان گفت. سالها قول میدهند مشکل آن ۲۴۰۰۰ بمب هستهای را حل کنند و عملا چیزی تغییر نکرده است. پس اینجا میتوان یک بار دیگر رهبری آمریکا و متحدانش را تست کرد.
خلع سلاح، ولی نخست سپر دفاعی
همهی رسانهها از نطقهای اوباما هیجانزده نیستند. روزنامهی محافظهکار "فرانکفورتر آلگماینه" (Frankfurter Allgemeine) تیتر زده است که «همهی پیشنهادهای اوباما نو نیستند» و روزنامهی چپ "نویس دویچلند" در زیر تیتر مربوط به سخنرانی اوباما در پراگ به سادگی بر یک تناقض انگشت گذاشته است: «رئیس جمهور آمریکا در تدارک اجلاس سران برای امنیت هستهای است / با وجود این برنامهی دفاع موشکی پیش برده خواهد شد».
"فرانکفورتر آلگماینه" حتا یادآور شده است که برخی از حرفهای خوب اوباما را از زبان بوش هم شنیدهایم. نکتهای آخری که "فرانکفورتر آلگماینه" فهرست کرده تا یادآور مشابهتهای اوباما با پیشینیانش شود، همان چیزی است که توجه "نویس دویچلند" را نیز به خود جلب کرده است: قضیهی سپر موشکی. بوش میگفت که سپر موشکی را به خاطر خطر ایران میخواهد. اوباما نیز همین را میگوید.
عمل به وعدهی انتخاباتی
به نظر روزنامهی "فرانکفورتر روندشاو" سیاستی که اوباما در مورد خلع سلاح پیش گرفته، عمل به وعدهای است که در مبارزات انتخاباتی داده است. او پس از این که متوجه شکست کلیت سیاست اتمی آمریکا شد، خط خلع سلاح اتمی را با جدیت پی گرفت.
واقعیت شکست را چند سیاستمدار کهنهکار بازنشسته از جمله هنری کیسینجر، وزیر خارجهی سابق آمریکا، به او فهماندند. آنان به دنبال آزمایش اتمی کرهی شمالی نامهای نوشتند و در آن استدلال کردند که «همکاری بینالمللی در امر ممانعت از گسترش سلاحهای هستهای فقط در صورتی ممکن است که آمریکا نیز هدف روشن جهانی بدون سلاحهای هستهای را در برابر خود بگذارد. کشورهایی که سلاحاتمی دارند، نمیتوانند در درازمدت برای کشورهای فاقد سلاح هنجارگذاری کنند.»
حال چه میشود؟
اوباما گفته است خلع سلاح، اما در عین حال گفتهاست که برنامهی سپر موشکی را پیش میبرد؛ گفته است، خلع سلاح، در عین حال تأکید کرده است که آمریکا یک قدرت اتمی باقی میماند؛ گفته است آرزویش جهانی بدون سلاحهای هستهای است، در عین حال گفته است که عمرش برای دیدن چنین جهانی کفاف نمیکند. دست آخر، از این حرفها چه باقی میماند؟
روزنامهی "تاگساشپیگل" (Tagesspiegel)، اهمیت سخنان اوباما را در این میبیند که موضوع خلع سلاح را به یک «عامل شکلدهی به سیاست بینالمللی» تبدیل میکند. «پس از هشت سال رکود در سیاست کنترل سلاح، این امر بیگمان یک پیشرفت است و نوید مهمی است. اوباما برنامهی کنترل تسلیحاتی حکومت کلینتن را از سر میگیرد.»
نویسنده: رضا نیکجو
تحریریه: داود خدابخش