دور باطل خشونت در سیستان و بلوچستان
۱۳۸۹ تیر ۲۵, جمعهدویچهوله: آقای دوشوکی بعد از اعدام برادران ریگی توسط دولت جمهوری اسلامی ایران، گمان میرفت که یک مقدار ناآرامیهای سیستان و بلوچستان کمتر شود. ولی شب گذشته ما شاهد بودیم که یکبار دیگر عملیات انتحاری باعث شد که حدود ۳۰ نفر کشته و بیش از ۳۰۰ نفر مجروح شوند. آیا شما چنین پیشبینیای میکردید؟
عبدالستار دوشوکی: تجربهی سی سال اخیر در بلوچستان نشان داده که خشونت از طرف جندالله موجب خشونت بیشتر از طرف دولت از طریق اعدامها و شکنجه و زندان میشود و بالعکس، شکنجه و اعدام و زندان از طرف حکومت نیز، باز تولید خشونت از طرف جندالله را بهدنبال خواهد داشت. این دایرهی خشونتی است که توسط هر دو طرف ترویج میشود و تصور این که اصولاً اعدام و زندان یا نابود کردن یک گروه، حالا هر کسی میخواهد باشد، چه جنگجویان جندالله چه مأمورین حکومتی، موجب پیروزی یک طرف خواهد بود، این به عقیدهی من امکانپذیر نیست.
رویکرد مردم در این زمینه چیست؟ آیا شما خبری دارید که مثلاً مردم از اعدام این دو خشمگین بودند یا این که فکر میکردند با اعدام این دو نفر شاید اوضاع یک مقدار آرامتر شود؟
نظرسنجی از مردم بلوچ در سیستان و بلوچستان کار بسیار مشکلی است، چون جو بسیار سنگین امنیتیـ نظامی بر بلوچستان حاکم است. ولی حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد بلوچهایی که در خارج از ایران هستند، اگرچه با عملیات خشونتآمیز جندالله مخالف بودهاند، اما در مجموع با مقاومت آنها نوعی سنخیت داشتهاند. در داخل استان سیستان و بلوچستان، رهبران مذهبی و رهبران طوائف و عشایر اصولاً حرکتهای خشونتبار جندالله از جمله بمبگذاری در مساجد و غیره را همیشه محکوم کردهاند. بعد از این بمبگذاری دوگانهی روز پنجشنبه در مسجد جامع اهل تشیع زاهدان، درگیریهای بسیار محدودی صورت گرفت، به صورت آتشزدن بعضی از مغازهها که در پنجشنبه شب بعد از این بمبگذاری رخ داد. اما اصولا خود مردم سیستان و بلوچستان قربانی اصلی این خشونتها هستند و نه با خشونتهای جندالله از قبیل بمبگذاری و ترور موافقاند و نه با زندان و شکنجه و اعدامی که از طرف حکومت صورت میگیرد و این دایرهی خشونت که از هر دو سو پیگیری میشود، چیزی است که مردم با آن کاملا مخالف هستند.
این درگیریهایی که اشاره کردید، آیا بین نیروهای دولتی و مردم بوده یا بین نیروهای طرفدار جندالله و نیروهای دولتی بوده؟ بین چه کسانی بوده؟
این درگیریها دیشب یعنی پنجشنبه شب در زاهدان بعد از بمبگذاری اتفاق افتاد. یک گروه بسیار کوچک از متعصبین شیعه ادعا میکردند که با توجه به این که دقیقا یک هفتهی پیش، یعنی پنجشنبهی گذشته، مراسم فارغالتحصیلی طلبههای مدارس دینی اهل سنت سیستان و بلوچستان موسوم به مراسم «ختم صحیح بخاری» یا جشن بخاری برگزار شده بود، این گروه بسیار اندک ادعا میکردند که چه طور میشود دهها هزار نفر سنی جمع میشوند، مراسم جشن فارغالتحصیلی و مراسم مذهبی خودشان را میگیرند و هیچ گونه مسألهای برای آنها پیش نمیآید، اما اگر شیعهها در حسینیه زاهدان جمع شوند و مراسم میلاد ثارالله و دعای کمیل را در زاد روز امام سوم شیعیان و برادرش حضرت ابوالفضل عباس جشن بگیرند، مورد تهاجم انتحاری جندالله قرار میگیرند! به همین دلیل این گروه اندک بسیار خشمگین بودند و چند مغازه را در زاهدان آتش زدند. اما در مجموع رهبران مذهبی بلوچ و رهبران طوائف و عشایر بلوچ این بمبگذاری را مثل همهی بمبگذاریهای قبلی جندالله محکوم کرده بودند. و من فکر نمیکنم که هیچ گونه تنش بهخصوصی بین شیعیان و اهل سنت، یا بلوچ و غیربلوچ در زاهدان بهوجود آید. اما بههرحال زمینهی تنش و برخورد و خشونتی را که جمهوری اسلامی در طی سیسال اخیر و بهخصوص در طی پنج سال اخیر در بلوچستان فراهم آورده، با این گونه حرکات جندالله، یعنی بمبگذاریها و خشونتهای بسیار سهمگین، بازهم شدیدتر خواهد شد.
یعنی شما معتقدید که برخوردهای هر دو طرف، هم جندالله و هم جمهوری اسلامی، میتواند باعث شود که اختلافات بین شیعه و سنی و اختلافات قومیتی و مذهبی در این استان شدیدتر شود؟
یکی از خطرات همین است. ولی تا جایی که من میدانم حداقل هر دو طرف، یعنی هم رهبران مذهبی بلوچ و هم مسئولین حکومتی به این امر کاملا آگاهی دارند و میدانند که اگر گروههای خشونتگرایی مثل جندالله از طرف سنیها اینگونه عملیات را علیه شیعیان انجام میدهند، اگر آنها هم اجازه دهند که گروههای متعصب و افراطی حالا هر چه قدر کوچک هم که باشند، از طرف تشیع به اماکن و اموال اهل سنت در زاهدان حمله کنند، ممکن است این دایرهی خشونت از کنترل خارج شود و به آن درگیری و تنش بین شیعه و سنی بینجامد. اما آنها به این امر آگاه هستند و تمام تلاش خودشان را در این راستا بهکار میبرند که این تنشها در دایرهی کوچک گروههای افراطی و خشونتگرا محدود بماند و بهکل جامعهی شیعه و سنی در شهر زاهدان و یا دیگر مناطق استان سیستان و بلوچستان سرایت نکند. تحلیل من هم همین است که این مردم کاملاً آگاه هستند و میدانند که تنش و اختلاف و درگیری بین شیعه و سنی به نفع هیچکس نخواهد بود و خود مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی امام جمعه اهل سنت زاهدان هم به این مسأله اشاره کرده و از مردم خواسته است که اصولا در این دام خشونت گرفتار نشوند و خودشان را از هرگونه درگیری و خشونت پرهیز بدارند.
آقای دوشوکی! استان سیستان و بلوچستان از دیرباز استان سنینشین ایران بوده و اکثریت آن را سنیمذهبها تشکیل میدهند. از سوی برخی از ناظران و تحلیلگران سیاسی عنوان میشود که این استان در سالهای اخیر ناآرامترین روزهایش را گذرانده است. آیا به نظر شما هم این طور است، یعنی آیا قبلاً ما شاهد این مقدار ناآرامی در استان سیستان و بلوچستان بودیم یا نه؟
بههرحال ناآرامیهایی که توسط گروههای مسلحی نظیر جندالله از طریق بمبگذاری و ترورهای مختلف شروع شده، کم نظیر بوده است. اما متأسفانه استان سیستان و بلوچستان از همان ابتدای اول انقلاب نسبتاً ناآرام بود. یعنی بدین صورت که سیاستهای دوگانه و تبعیضآمیز جمهوری اسلامی علیه مردم بلوچ و علیه اهل سنت در بلوچستان زمینهای را برای تنش و برخورد بین بلوچ و غیربلوچ فراهم کرده بود و این سیاستهای تبعیضآمیز همچنان نیز ادامه دارد. شما در نظر بگیرید به عنوان مثال هفتهی پیش که بزرگترین جشن فارغالتحصیلی مدارس دینی اهل سنت سیستان و بلوچستان بود، قرار بود این جلسه دو روز، در روزهای پنجشنبه و جمعه، برگزار شود و تعدادی از فرهیختگان و علمای اهل سنت از بقیهی نقاط ایران و همچنین از کشورهای همجوار بهعنوان میهمان در این مراسم شرکت کنند. اما با فشار حکومت و ادارهی اطلاعات سیستان و بلوچستان مسئولین مذهبی ناچار شدند این جلسه را برخلاف عرف قدیمی در عرض یک روز یعنی روز پنجشنبه تمام کنند و همچنین اجازهی شرکت به بسیاری از میهمانان خارج از بلوچستان و خارج از ایران داده نشد و بعضی از سایتهای طرفدار حکومت در زاهدان نیز، برای تشدید جوسازی علیه بعضی از علما فعال شده بودند که سنیها خارج از قانون دارند عمل میکنند. در صورتی که حتی طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی اهل سنت اجازه دارند بر مدارس و اماکن مذهبی خودشان تسلط کامل داشته باشند. این موضوعی است که دولت احمدینژاد آن را برنمیتابد و درصدد کنترل مدارس، اماکن و سیستم آموزش مذهبی اهل سنت در بلوچستان است که باعث تنش شده است. گروههای خشونتگرایی نظیر جندالله هم از این اختلافات و از این موارد تنش همواره استفاده میکنند و خودشان را بهعنوان مدافع حقوق مردم بلوچ و اهل سنت که توسط جمهوری اسلامی تضییع میشود معرفی میکنند و بدین وسیله به این تنشها ادامه میدهند. از طرف دیگر جمهوری اسلامی نیز در مقابل اعدامها و زندان و شکنجهها و غیره را بیشتر خواهد کرد و این دایرهی تسلسل به این صورت ادامه پیدا میکند و ما میبینیم که در عرض پنج سال اخیر این دایرهی خشونت به یک سطح بسیار بالایی رسیده است که ابعاد ملی در سطح ایران و حتی بینالمللی هم پیدا کرده است.
مصاحبهگر: میترا شجاعی
تحریریه: مصطفی ملکان