دلایل "زیادهخواهی" انسان، موضوع یک همایش اقتصادی
۱۳۹۲ فروردین ۱۸, یکشنبه
برای اینکه بشناسیم مصرفگرایی در حد ابلهانهاش تا چه اندازه در انسان نهادینه شده، هیچ جا بهتر از هنگکنگ نیست.
در هیچ نقطه از جهان این تعداد خودروی لوکس رولزرویس (به نسبت جمعیت کشور) به اندازه هنگکنگ در خیابانها نمیبینیم؛ این در حالی است که در خیابانهای باریکی که آسمانخراشهای این کلانشهر را هم جدا میکنند، اصلا رانندگی امکانپذیر نیست.
گزارشگر "اشپیگلآنلاین" مینویسد، در هیچ کشوری این تعداد فروشگاه ساعتهای مچی لوکس و گرانقیمت به اندازه هنگکنگ دیده نمیشود؛ این در حالی است که در فروشگاههای ارزانقیمت و از دستفرشان پرشمار این کلانشهر میتوان بدل یک ساعت رولکس ۵ هزار یورویی را به بهای ۵۰ یورو خرید.
از این لحاظ هنگکنگ شاید بهترین مکان برای برگزاری یک کنفرانس اقتصاددانان و گروههای پژوهشی آن باشد.
ژان پییر دپویی، استاد فلسفه از فرانسه، در رابطه با مصرفگرایی انسان معتقد است، هر اندازه سطح رفاه ارتقا مییابد، به همان اندازه به هزینههایی افزوده میشود که انسان در چشم و همچشمی با دیگر انسانها مصرف میکند.
شاید برخی بگویند، این که کشف جدیدی نیست! صنعتگران نساجی بهطور غریزی میدانند، یکی از مهمترین استدلالهایی که در پس ترغیب به خرید نهفته است، حفظ جایگاه اجتماعی و پرستیژ فرد است.
برای مثال یکی از مهمترین اجزای محتوای زندگی لایههای میانی جامعه آمریکا در این است که فرد متعلق به این لایه اجتماعی خودرویی بزرگتر از خودروی همسایهاش سوار شود. نسلی از نویسندگان و جامعهشناسان آمریکایی در این باره نوشتهاند و تحقیق کردهاند. یکی از این جامعهشناسان، تورستن وبلن (Thorstein Veblen)، نظریهای در این باره ارائه داده است.
فقط این اقتصاددانان ملی هستند که کار خود را راحت کردهاند. عزیمتگاه کل ساختمان فکری آنها حول نیازهای اولیه انسان بوده است؛ نیازهایی که میتوان با منابع خیلی محدود آن را برطرف و تأمین کرد.
استاد فلسفه دپویی میگوید: «اینکه انسانها چگونه به این نیاز میرسند، امری است که تاکنون برای علم اقتصاد مانند یک جعبه سیاه و ناشناخته است.»
دپویی و همکارانش قصد دارند محتوای این "جعبه سیاه" را پر کنند و بدین منظور به نظریه تقلید فرهنگشناس فرانسوی رنه ژیرار (René Girard) تکیه کردهاند. از نظر ژیرار، فشار درونی انسان که در رفتار خود از دیگری تقلید کند، یکی از بنیانهای تمدن است.
ولی هنگامی که نظریه ژیرار را در علوم اقتصادی به کار بگیریم، آنگاه به شناختی نگرانکننده خواهیم رسید. و آن اینکه: بازارهای کالاهای مصرفی، چنانکه تاکنون تصورش میرفته، بهطور خودکار به سمت تعادل عرضه و تقاضا حرکت نمیکنند، بلکه برعکس به سوی عدم تعادل هرچه بیشتر متمایل میشوند.
بازارهای کالاهای مصرفی، همانند بازارهای مالی، به سوی حبابهای سوداگرانه گرایش مییابند (اینکه به ناگهان هر کسی میخواهد یک گوشی موبایل "آیفون" داشته باشد)، بهطوری که این روند ناگهان سقوط میکند (اینکه زمانی میرسد که دیگر هیچکس گوشی "آیفون" نمیخواهد).
هر تصمیمی که فرد برای مصرف خود بگیرد، بر تصمیم مصرفی فرد دیگر تأثیر میگذارد، و این تقلیدیست متقابل. و هر تصمیم مصرفی مجموعهای از نیازها را در جامعه ایجاد میکند.
صرف نظر از اینکه یک جامعه چه تعداد کالا تولید کند، کمبود منابع برای تأمین همهی نیازهای مصرفکنندگان امری است که همواره با آن روبهرو خواهیم بود. حتی فراتر از این، دپویی معتقد است: «بدون کمبود، تقاضایی وجود نخواهد داشت.» اگر قرار باشد هر کس همه چیز را داشته باشد، آنگاه دیگر رقابت و چشم و همچشمی جذابیتی نخواهد داشت.
هزینهی پژوهشهای پروفسور دپویی و همکارانش را میلیارد آلمانی−آمریکایی پتر تیل (Peter Thiel) تأمین میکند که با سرمایهگذاریهای خود در سیستم "پی پال" (PayPal) و فیسبوک به ثروت رسیده است.
رنه ژیرار پروفسور دانشگاه استنفورد آمریکا بود و تیل دانشجوی او. تیل تا آن اندازه شیفتهی نظریه تقلید او بود که امروز بنیادی را برای گسترش اندیشههای رنه ژیرار تأسیس کرده است.