بفرمائید تو؛ به اتاق رییس سازمان امنیت آلمان خوش آمدید!
۱۳۹۰ بهمن ۸, شنبه
فرش زیرپای رییس سازمان امنیت آلمان شرقی، اریش میلکه، سرخ بود. صندلیای که به آن تکیه میزد و فرمان جاسوسی علیه شهروندان کشورش را صادر میکرد، آبی لاجوردی و میز کارش، قهوهای روشن. با یک نگاه به رنگآمیزی اتاق میتوان حدس زد که اریش میلکه به رنگهای روشن و تند علاقه داشت، هر چند سیاه و سفید میاندیشید: «دشمن کسی است که دگراندیش باشد.»
این شعار و گفتهی میلکه، عنوان نمایشگاهی است که در مرکز سازمان امنیت آلمان شرقی برپاست. مأموران این سازمان وظایف خود را نیز در چارچوب همین شعار انجام میدادند و عرصه را بر کسانی که دگر میاندیشیدند، تنگ میکردند.
"جنبش ضد استالینی"
این که دانشآموزان، تاریخپژوهان و دیگر علاقمندان، در حال حاضر امکان بازدید از این مرکز مخوف را بدست آوردهاند، بیش از هر چیز مدیون زنان و مردان جسوری است که در ۱۵ ژانویهی سال ۱۹۹۰ به خانهی شمارهی یک محلهی لیشتنبرگ برلین حمله بردند و میلیونها پرونده، اسناد و مدارک جاسوسی و اسباب و لوازم آن را از نابودی نجات دادند. این شهروندان دوراندیش، پس از چندی، نهاد غیرانتفاعی "جنبش ضد استالینی" را پایه گذاشتند.
فعالیتهای ۲۲ سالهی اعضای این نهاد، تنها به حفظ پروندههای بیشمار این مرکز و برپایی نمایشگاههای متعدد محدود نمیشود؛ برگزاری "شبهای روشنگرانهی تاریخی"، انتشار اسناد و مدارک جاسوسی، تهیهی فیلم و گزارشهای تصویری و "احداث کلاس درس تاریخ" در محل این مرکز برای مدارس، نیز از جملهی این وظایف است. دولت آلمان، به ویژه، از "برنامههای روشنگرانه" این مرکز پشتیبانی مالی میکند. تعمیر و مرمت ساختمانهای مرکز اشتازی، به تنهایی بیش از ۱۱میلیون یورو هزینه داشت که تمامی آن از سوی دولت آلمان تأمین شده است.
لکهای سرخ به نام برلین غربی
در این نمایشگاه همچنین میتوان از اتاقهای مختلف این "مرکز ضد جاسوسی" دیدن کرد؛ سالن کنفرانس با میز مستطیل شکل و هشت صندلی در راست و چپ آن از جملهی این اتاقهاست. در زمان ریاست اریش میلکه، در بالای این میز، سه صندلی قرار میگرفت که صندلی میانی آن به خود او اختصاص داشت. رییس سازمان امنیت آلمان شرقی، از این زاویه میتوانست نقشهی آلمان شرقی را با لکهی سرخی به نام برلین غربی در میانهاش نظاره کند و به گزارشهای مأموران ارشدش در مورد فعالیتهای "جاسوسان" این مرکز در برلین و آلمان غربی گوش دهد.
دانشآموزانی که در "کلاسهای درس تاریخ" این مرکز شرکت میکنند، مثلاً از پروندهی ۷ هزار صفحهای هلموت کهل، صدراعظم آلمان با خبر میشوند که مأموران اشتازی از او و فعالیتهایش گردآورده بودند. روزنامهنگاران کنجکاو، پس از اقامهی دعواهای جنجالبرانگیز حقوقی، اجازه یافتند تنها هزار صفحه از این اسناد را مطالعه کنند. اینان میخواستند با مرور پروندههای کهل، به ماجراهای پشتپردهی افشای "حسابهای سياه" حزب دمکرات مسيحی به رهبری وی و کمکهای مالی بینام و نشانی که بطور مستقيم زير نظر او به این حزب اهدا شده بود، پی ببرند. صدر اعظم پيشين آلمان، ولی توانست، پس از موفقیت در يک دعوای حقوقی، از اين کار جلوگيری کند.
گونتر گراس و دیگران
از جمله شخصیتهای برجستهی آلمان غربی که زندگی، تماسها و رابطههایش در آلمان شرقی و غربی حدود ۳۰ سال "تحت نظر" مأموران اشتازی قرار داشت، گونتر گراس، برندهی جایزهی نوبل ادبی آلمان بود. اشتازی گردآوری این اطلاعات "محرمانه" را که به ۲۳۰۰ برگ میرسد، از نخستین سالهای دههی ۶۰ آغاز کرده بود.
رونالد جان، رییس کنونی این "مرکز ضد جاسوسی"، نیز یکی از قربانیان فعالیتهای اشتازی بوده است. او قصد دارد، این محل مخوف را که زمانی نامش لرزه بر اندام دگراندیشان آلمان شرقی میانداخت، به "آموزشگاه فراگیری دموکراسی" بدل کند. جان میگوید: «درک بیشتر دیکتاتورها، به عمیقتر کردن روابط دموکراتیک در جامعه کمک میکند.»
FF/MM