گونتر گراس زیر نگاه مأموران اشتازی
۱۳۸۹ فروردین ۴, چهارشنبهمأموران سازمان امنیت آلمان شرقی ـ اشتازی ـ حدود ۳۰ سال برندهی نوبل ادبی آلمان، گونتر گراس، را "تحت نظر" داشتند. بر اساس پژوهشهای روزنامهنگار سرشناس آلمانی، کای شولوتر (Kai Schlüter)، ـ اشتازی از اولین سالهای دههی ۶۰ اطلاعات "محرمانهای" در مورد زندگی، تماسها و رابطههای گراس در آلمان شرقی و غربی گرد آورده بود. کتاب شولوتر "گونتر گراس تحت نظر اشتازی" نام دارد و در برگیرندهی مهمترین نکاتی است که در پروندهی ۲۳۰۰ صفحهای او جمعآوری شدهاند. این کتاب با حضور نویسندهی رمان مشهور "طبل حلبی" گراس، ناشر کتاب و کای شولوتر در چارچوب نمایشگاه بینالمللی لایپزیک معرفی شد.
آغاز "جاسوسی"
گونتر گراس در اوایل سالهای دههی ۶۰ به عنوان نویسندهای متعهد و ضد جنگ معروف شده بود. او بلافاصله پس از آن که دولت آلمان شرقی شروع به ساختن دیوار برلین کرد، با این اقدام به مخالفت برخاست و اعتراض خود را در بیانیهها و نامهی سرگشادهای که خطاب به سازمان ملل متحد نوشت، در رسانهها بازتاباند. علاوه بر این گراس به پشتیبانی از "نویسندگان ناراضی" آلمان دموکراتیک، از جمله اوه جانسون (Uwe Johnson) پرداخت که با نوشتن رمان "حدسیاتی دربارهی یعقوب" مورد "بیمهری متولیان امور" قرار گرفته بود. اشتازی که فعالیتهای گراس را با موازین سوسیالیستی جامعهی آلمان شرقی هماهنگ نمیدید، "جاسوسی" علیه او را آغاز کرد. گراس از همان ابتدا به این امر واقف بود و اهمیتی هم به آن نمیداد.
او امروز در این باره میگوید: «ما در واقع در این مورد شوخی میکردیم. در دیدارها ما بیشتر در مورد تفاوتهای مشخص بین شعر و شاعری در آلمان دموکراتیک و آلمان غربی حرف میزدیم و فکر میکردیم، کسانی که دارند به حرفهای ما گوش میدهند، برای این که آنها را به زعم خود تعبیر و تفسیر کنند و چیزی ازشان بیرون بکشند، با چه مشکلاتی روبرو خواهند شد! ما همیشه کمی شراب قرمز هم همراه داشتیم. اغلب وقتی مراسم تمام میشد، یک چتول عرق شرقی یا غربی هم بالا میانداختیم.»
"پیگیری مستمر و بینتیجه"
کای شولوتر در کتاب "گونتر گراس تحت نظر اشتازی"، تنها به شرح دلایل و گزارشهای اشتازی در مورد گراس بسنده نمیکند. او بیثمر بودن "پیگیریهای مستمر فعالیتهای" او را نیز به نمایش میگذارد. گونتر گراس امروز معتقد است که دیدارهای او با نویسندگان آلمان شرقی، بیشتر میتوانست برای همکارانش در شرق خطرناک باشد تا برای او که در آلمان غربی زندگی میکرد و از حمایت سران و رهبران سیاسی آن دوران نیز برخوردار بود.
با این حال مأموران اشتازی، یک لحظه هم از "تعقیب" گراس، بهویژه وقتی به برلین شرقی مسافرت میکرد تا با همکاران یا دوستانش ملاقات کند، غافل نمیماندند. مثلاً در گزارشی در خصوص جلسهی داستانخوانی گراس در سال ۱۹۸۸ که به دعوت کلیسا صورت گرفته بود، آمده است:
«گراس و همسرش در این مراسم البسهی تمیز و مرتبی به تن داشتند. گراس دائم مشغول کشیدن سیگار یا پیپ بود. گراس و همسرش تنها به دیدن کلیساها، کتابفروشیها و مغازههای آنتیک فروشی علاقه نشان میدادند. در مدت اقامت گراس و همسرش، تمام مدت خانم گراس رانندگی میکرد. هنگام بازدید از شهرهای ارفورت و وایمار میتوان حدس زد که هیچ کدام آنان، شهرها و راهها را نمیشناختند.»
"جاسوسی" از سوی غرب
کای شولوتر، از سالها پیش تصمیم داشت اسناد اشتازی در مورد گونتر گراس را بررسی و حاصل پژوهشهایش را منتشر کند. گراس که اکنون ۸۲ سال دارد، ولی با این امر موافق نبود. ظاهراً انتشار کتاب شولوتر و موفقیت آن، گراس را به فکر انداخته است، دربارهی اسناد و مدارک احتمالی سازمان امنیت آلمان غربی در مورد خود نیز تحقیق کند. او میگوید:
«میتوانم تصور کنم که سازمان امنیت آلمان غربی هم دست به این کار زده باشد. شاید اشتباه میکنم، ولی برایم جالب است که بدانم آیا شیوه و روالی که در این نهاد امنیتی شرقی اعمال و رعایت شده، در گزارشها و اسناد غربیها هم پیاده شده است یا نه. برای من "ادبیات تطبیقی" همیشه اهمیت داشته است!»