آغازههای آشنایی غرب با جهان اسلام
۱۳۸۸ مرداد ۳۰, جمعهبررسیهای دانشگاهی دربارهی جهان اسلام پیشینهای بیش از رشتهی درسی "اسلامشناسی" دارد که در اواخر سدهی نوزدهم به عنوان یک رشته، وارد دانشگاههای آلمانی و اروپایی شد.
برای مثال یاکوب کریستمان (۱۵۵۴ − ۱۶۱۳) از سال ۱۶۰۹ در هایدلبرگ به تدریس زبان عربی مشغول بود. برای مغربزمین دورهی سدههای میانه، آشنایی با اسلام و مسلمانان از همان آغاز ِِ برخورد با این فرهنگ بیگانه، مسئلهساز بوده است.
در آن هنگام مسیحیها عادت داشتند جهان را به دو بخش مسیحیان و کافران تقسیم کنند. گروه دیگر یهودیان بودند که از نگاهی مسیحی نمیشد آنها را جزو کافران دانست، زیرا آنها در چارچوب برنامهی رستگاری الهی جای میگرفتند. به همین دلیل موجودیت یهودیان در سدههای میانه بخش ثابتی از آموزهی کلیسایی بود.
در سدهی هفتم میلادی بود که توجه مغربزمین به پیروان محمد، پیامبر اسلام جلب شد، که از نگاه مسیحی، آنها را نیز نمیشد جزو کافران قلمداد کرد؛ آن گونه که با پیروان خدایان مصری، رُمی یا یونانی پیش از مسیحیت رفتار میشد.
به هر حال در غرب به تدریج باید پذیرفته میشد که این مسلمانان اعتقادات توحیدی یا یکتاخدایی دارند؛ عیسی و مریم در آموزههای ایشان نقش مهمی ایفا میکنند؛ دارای یک نظام اخلاقی هستند و از یک نظام حقوقی خاص خود پیروی میکنند.
متألهان مسیحی و خبرگان سیاسی در مغربزمین به خوبی آگاه بودند که پیش از آنکه وارد یک برخورد موفق با اسلام شوند، باید شناخت بیشتری نسبت به جزمها و قوانین این دین کسب کنند. آنها تا میانههای سدهی بیستم پیروان دین اسلام را "محمدیها" یا "سارازانها" مینامیدند.
آغازههای آشناییها با جهان اسلام
پیش از همه در شبهجزیرهی ایبری (اسپانیای کنونی) بود که از سال ۷۱۱ میلادی جهانگردان، مزدوران، بازرگانان و علمای مغربزمین با جنبههای متنوع دین اسلام آشنا شدند. برای مثال در شهر "تولِدو" (Toledo) میهمانانی از کشورهای اروپایی گرد هم میآمدند تا با فراگرفتن زبان عربی، با دانشمندان علوم طبیعی و پزشکان و متفکران اسلامی وارد تبادل نظر و تجربه شوند و آثار آنها را به زبان لاتینی ترجمه کنند.
پتروس ونِرابیلیس (Petrous Venerabilis / ۱۰۹۴ تا ۱۱۵۶ میلادی)، سرکشیش صومعهی "کلونی" (Cluny) در فرانسه بر این باور بود که تولِدو دقیقا همان جایی است که کسی را برای ترجمهی قرآن به زبان لاتینی بتوان یافت. وی معتقد بود، پیروان دین اسلام را نمیتوان مسیحی کرد، مگر آنکه از پیش شناخت دقیقی از مبانی اعتقادی آنها به دست آوریم. وی میگفت که کتاب مقدس مسلمانان اطلاعات زیادی دربارهی دین اسلام در اختیار مسیحیان خواهد گذارد.
ونرابیلیس رهسپار تولدو شد و "روبرت کِتون" را که به ترجمهی متنهای علوم تجربی از عربی به لاتینی مشغول بود در برابر دستمزدی مأمور ترجمهی قرآن به زبان لاتینی ادبی کرد. بر اساس همین ترجمهی قرآن بود که جهان مسیحیت به تصویری دقیقتر از دین اسلام دست یافت.
شناخت بیشتر مغربزمین از جهان اسلام به سفرنامهی "ریکولدوس دِ مونته کروسیس" (۱۲۴۳ تا ۱۳۲۰) بازمیگردد. وی یک مسیحی از شاخهی دومینیکن بود که از سال ۱۲۸۸ مدت مدیدی را در بغداد، پایتخت خلفای عباسی گذرانده بود.
مونته کروسیس در گزارش خود از یک سو، از طراوت و زیبایی گلستانهای بغداد و سرسبزی درختان پربار و میوههای شاداب و رنگین باغستان کاخهای زرین خلفای عباسی که بر کاریزها برافراشته بودند، مینویسد. ولی وی از سوی دیگر، از قتلعام مسیحیان و به اسارت کشیدن و وضعیت شوربخت آنها، به شکوه سخن میگشاید.
هر دو متن، یعنی ترجمهی قرآن و سفرنامهی ریکولدوس به دست مارتین لوتر، اصلاحگر دینی رسیده و آن را به دقت مطالعه کرده بود. لوتر در سدهی شانزدهم در برههای میزیست که اروپا در معرض یورشهای مکرر ترکهای عثمانی بود. وی در اعلامیهای شعرگونه به سال ۱۶۶۱ مسیحیان را به مقاومت و رویارویی با ترکهای مسلمان فراخواند و از آنها خواست به جنگ ترکان رفته و آنها را به خاک و خون بکشند.
با شکست تاریخی ترکان عثمانی در نزدیکی دروازههای وین به سال ۱۶۸۳، نگاه مغربزمین به جهان اسلام بهتدریج دستخوش تغییر شد. از آن پس، اروپا در اسلام نه یک تهدید، بلکه دنیایی جذاب و افسانهای میدید. افرادی از لایههای فوقانی جامعهی اروپایی با بر تن کردن خرقههای رنگین شرقی در برابر نقاشان زبردست روزگار خود مینشستند تا چهره و پیکر خود را جاودانه کنند.
در شمار زیادی تابلوها و متنهای اروپایی، با تصویری از گرایش شدید اسلام به جنگ و خشونت رو به رو هستیم و اینکه اسلام دینی است که با "جهاد مقدس"، آتش و شمشیر به دنبال جهانگشایی است.
در کنار جنبهی خشونتگرایی اسلامی، مسائل جنسی در دین اسلام نیز توجه اروپائیان را به خود جلب کرده بود. اینکه در شرع اسلام، مرد میتواند به سادگی زن را طلاق دهد و بیوقفه زن دیگری اختیار کند، مورد انتقاد شدید متألهان مسیحی سدههای میانه بود. برای آنها قابل تصور نبود که مرد مجاز باشد طبق شریعت اسلامی همزمان با چهار زن مزدوج بماند.
نگاه رمانیتک و افسانهای به مشرقزمین
این درک از اسلام و شرق در برابر قصههای "هزار و یکشب" قرار گرفت که میان سالهای ۱۷۰۴ تا ۱۷۱۷ توسط آنتوان گالان از زبان عربی ترجمه شد و تصویری رمانتیک از مشرقزمین به مغربیان ارائه میداد.
هزار و یک شب" شماری از شاعران و نویسندگان غربی سدهی نوزدهم، از جمله یوهان وولفگانگ گوته را تحث تأثیر قرار داد، بهطوری که رمانتیسیسم شرقی به آثار آنها راه یافت. مشرقزمین برای گوته نه یک مکان واقعی، بلکه گریزگاهی بود تا از لرزههای انقلاب فرانسه خود را رها سازد.
شاعر آلمان هاینریش هاینه (۱۷۹۷ تا ۱۸۵۶) که تباری یهودی داشت و به مسیحیت گرویده بود، رابطهای خاص با اسلام داشت. وی در اشعار خود وضعیت مسلمانان آندالوس (منطقهی جنوب اسپانیا که چندین سده زیر حاکمیت اسلامی خلفای "الموحدون" بودند) و فتح دوبارهی آن توسط مسیحیان را با وضعیت یهودیان همعصر خود در آلمان مقایسه میکرد.
فریدریش روکرت (۱۷۸۸ تا ۱۸۶۶) نه تنها بر شعر کلاسیک آلمان به سبک رمانتیک تأثیرگذار بود، بلکه به عنوان استاد شرقشناس شهر ارلانگن آلمان، درکی رمانتیک از زبان قرآن و شعر عرب نیز ارائه داد. از روکرت ترجمهای از قرآن با همین نگرش در دست است.
رمانهای تخیلی و ماجراجویانهی کارل مای (۱۸۴۲ تا ۱۹۱۲) که تصویری پرنقش و نگار و سرشار از ماجراهای افسونزده از مشرقزمین و اسلام به دست میداد، به مدت یک سده (تا حدود دههی ۱۹۷۰) چندین نسل از کودکان و جوانان آلمانی را مجذوب جهان تخیلی خود ساخته بود. کارل مای نگاهی منفی به اسلام داشت و در رمانهای خود مسلمانانی را خلق میکرد که با تأثیرپذیری از اخلاق مسیحی، حاضر به گرویدن به این دین مغربیان بودند.
گردآوری نسخههای خطی در کتابخانههای اروپایی
از اواخر سدهی نوزدهم به بعد بود که توجه مسلمانان شرق به پژوهشهای پیگیر استادان اروپایی جلب شد و تحسین آنها را نسبت به گستردگی دانش و اطلاعات و قدرت تحلیل پژوهشگران اروپایی دربارهی زبان و فرهنگ جهان اسلام برانگیخت.
اروپاییها از سدهی هیجدهم شیفتهوار مجموعهای از متنها و دستنوشتههای مشرقزمین را جمعآوری کرده بودند. مسلمانان از وجود انبوهی از نسخههای خطی در کتابخانههای بزرگ و کوچک خصوصی و عمومی در اروپا شگفتزده بودند. کمتر کتابخانهی شاهی و سلطنتی بود که شماری از نسخههای ارزشمند متنهای تاریخی شرقی را در اختیار نداشته باشد.
این مجموعهها بیشتر حاصل شیفتگی شاهان کوچک و بزرگ اروپایی و کتابداران آنها به جمعآوری نسخههای قدیمی بود تا علاقهی آنها به مضمون متن این اسناد تاریخی. بسیاری از این نسخهها هنوز دستنخورده در کتابخانهها بر جای ماندهاند، بی آنکه در کاتالوگها ثبت شوند و مورد بازبینی علمی یا ویرایش قرار گیرند.
با تلاش برخی کتابداران حرفهای عرب و ایرانی بود که شماری از این نسخههای نایاب به چاپ رسیدند. از جمله میتوان از مجموعهیBibliotheca Geographorum Arabicorum نام برد که به کوشش شرقشناس هلندی "میشائیل یان دِ گویه" در نیمهی دوم سدهی نوزدهم انتشار یافت.
آشنایی مسلمانان با روشهای پژوهش در اسلامشناسی
در نخستین دهههای سدهی بیستم شاهد پژوهشهای گستردهی زبانشناختی و ادبیاتشناختی (فیلولوژی) در آلمان، اتریش، فرانسه و بریتانیا هستیم.
کارل بروکلمان (Carl Brockelmann) با انتشار مجموعهی چندجلدی "تاریخ ادبیات عرب"، میان سالهای ۱۹۳۷ تا ۱۹۴۲، اثری ماندگار از خود برجای گذارد که در آن، تاریخ ادبیات عرب را از آغاز تا دوران امروز بررسیده است. ارجاع به این اثر برای تمام پژوهشگرانی که در حوزهی ادبیات عرب کار میکنند، امری است بایسته.
این اثر که از آلمانی به عربی نیز ترجمهشده است، احترام استادان عرب را نسبت به گستردگی و ژرفای این کار پژوهشی و علمی برانگیخته است؛ اینکه چگونه یک اروپایی توانسته است تا این اندازه دقیق به زبان و ادبیات و فرهنگ سرزمینی بیگانه تسلط یابد.
اگر بروکلمان را نخستین کارشناس اروپایی ادبیات عرب بدانیم، بیشک ایگناتس گلدزیهر (۱۸۵۰ تا ۱۹۲۱) مجاریتبار، بنیانگذار اسلامشناسی مدرن است. گلدزیهر در اواخر سدهی نوزدهم به کشورهای منطقهی خاورمیانه و نزدیک سفر کرد. وی بهویژه به مکانهایی سرک کشید که میتوانست در آنجا به کتابهای خطی و چاپسنگی تاریخی برای کتابخانهی شخصی خود و کتابخانههای دانشگاهی دست یابد.
در همین سفرها بود که اسلامشناسان اروپایی و علمای مسلمان در تماسی نزدیک با یکدیگر قرار گرفتند. گلدزیهر در این سیاحتها، با مفسر مدرن قرآن و اصلاحگر دینی "محمد عبده" در قاهره آشنا شد.
از گلدزیهر آثار پرشماری در دست است. از جمله میتوان به مجموعهی دوجلدی "پژوهشهای محمدی" پیرامون تاریخ و الهیات اسلامی، سنت و حدیث و غیره، "نگرشهای مختلف در تفسیر قرآن"، "تأثیر بودیسم بر اسلام" (به زبان مجاری) و نیز کتابهایی دربارهی فرقهی ظاهریه، اسطوره نزد عبریها، رسالهای دربارهی ادبیات عرب و ...اشاره کرد.
سیاحان مسلمان نیز با سفر به کشورهای اروپایی با کنجکاوی تمام سر از کتابخانهها و سمینارهای دانشگاهی درآوردند و با روشهای مدرن پژوهش زمان خود آشنا شدند. آنها در این سفرها با شگفتی مجموعهای غنی از دستنوشتهها و نسخههای خطی و تاریخی متعلق به فرهنگ اسلامی خود را به چشم دیدند و با شرقشناسان اروپایی فرصت تبادل نظر یافتند.
یهودیهای علاقمند به شناخت جهان اسلام
گلدزیهر یگانه یهودی شرقشناس در اروپا نبود. نسلی از یهودیهای آلمان، فرانسه و بریتانیا، علاقهای وافر به آشنایی عمیقتر با جهان اسلام در خود یافتند. برخی از آنها با موفقیت به مرتبههای علمی و دانشگاهی رسیدند و برخی دیگر بر دانش خود از دین و فرهنگ مسلمانان عمق بخشیدند.
مشرقزمین برای این یهودیها فقط یک منطقهی جغرافیایی نبود که در آن در جست و جوی انسانهایی ناآشنا و خاص باشند. آنها به دنبال ریشههای خود بودند و در عربها برادران خونی خود را میدیدند.
در آن هنگام در اروپا به یهودیها بهعنوان عنصرهایی بیگانه، با تبار شرقی نگریسته میشد. از این رو شرقشناسان یهودی برای مقابله با این نگاه تبعیضآمیز اروپاییها، با شوری بیشتر به شناخت اشرافیت صحرانشین خود دست زدند. آنها با "برادران گمشدهی خود در شرق" احساس یگانگی و همبستگی میکردند و میکوشیدند فرهنگ سامی، از جمله فرهنگ اسلامی را در غرب توضیح دهند.
با اینکه شرقشناسان یهودی کارشناسانی خبره در گسترهی دینها و زبانشناسی شرقی بودند، ولی نقش تعیینکنندهی این یهودیها در پیشرفت رشتههای علوم مختلف شرقشناسی، اغلب نادیده گرفته میشود.
بر شگفتی استادان مسلمان زمانی افزود شد که توانستند به کنگرههای بینالمللی شرقشناسان راه یابند. آنها در بازگشت به وطن، از تجربههای خود در زمینهی شیوهی کار دانشگاهی و روشپژوهشهای شرقشناختی در اروپا گزارش میدادند.
پتر هاینه، استاد رشتهی اسلامشناسی دانشگاه هومبولت برلین در کتابی با عنوان "درآمدی بر اسلامشناسی"، شیوهی دیگری از توصیف دین و جهان اسلام را در پیش گرفته است.
هاینه پس از شرحی کوتاه از اصول اولیهی اسلام و منابع تاریخی و متنی آن، از روش سنتی و رایج اسلامشناسی عبور کرده و دین اسلام را در سازوکارهای امروزین آن، یعنی نقش آن در سیاست، بنیادگرایی و جهاد اسلامی، نقش زن و حقوق بشر در این دین ابراهیمی، درک و فهم از حکومت اسلامی و دیالوگ اسلام و مسیحیت معرفی میکند.
نویسنده: داود خدابخش
تحریریه: بهرام محیی
مشخصات کتاب:
Peter Heine: Einführung in die Islamwissenschaft. Berlin, Akademie Verlag 2009.