1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

۱۵۰ سال مبارزه سوسیال‌ دموکرات‌های آلمان

FF۱۳۹۲ خرداد ۱, چهارشنبه

حزب سوسیال دمکرات آلمان، قدیمی‌ترین حزب سوسیالیستی جهان است. گروهی که در ابتدا در این حزب خواستار تامین خواست‌های کارگران بودند، بعدها در تشکیل حکومت سوسیالیستی فدرال این کشور، نقش تعیین‌کننده بازی کردند.

https://p.dw.com/p/18cD0
عکس: DW

حزب سوسیال دمکرات آلمان، از سوی فردیناند لاسال، نویسنده و سیاستمدار سوسیالیست این کشور، به عنوان رهبر اتحادیه‌ی سراسری کارگران آلمان، بنیان‌ گذاشته شد. این حزب که در روز ۲۳ ماه مه سال ۱۸۶۳ در شهر لایپزیک آلمان به ثبت رسید، در سال ۱۸۷۵ با حزب سوسیال دمکراتیک کارگران (SDAP) آلمان که به ابتکار آگوست ببل و ویلهلم لیبکنشت، ۶ سال پیش از آن در شهرآیزناخ آلمان پایه‌گزاری شده بود، متحد شد. این دو تشکیلات در کنگره‌ی سال ۱۸۹۰،  نام "حزب سوسیال دمکراتیک آلمان" ( SPD ) را برگزیدند.

ارهارد اپلر، یکی از رهبران قدیمی این حزب در باره‌ی هدف اصلی این اتحاد می‌گوید: «پیام پایه‌گزاران این حزب این بود که ای کارگران، اگر می‌خواهید وضعیت خود را تغییر دهید، باید دولت را موظف کنید تا شما را به عنوان شهروندانی که از نظر اقتصادی تامین‌ و نیز در همه‌ی زمینه‌ها از حقوق مساوی برخوردارند، به رسمیت بشناسد.»
 
شرایط تاسیس حزب 

در آن سال‌ها، بیش از نیمی از مردم آلمان بی‌سواد بودند و انتخابات آزاد و مخفی صورت نمی‌گرفت. فرانتس مونته‌فرینگ، یکی از رهبران برجسته‌ی این حزب که مانند فردیناند لاسال، آموزش را شرط اصلی دستیابی به زندگی درخور انسان می‌داند، در باره‌ی فعالیت‌های آموزشی حزب در ابتدای کار آن می‌گوید: «در آن زمان از هر ده کارگر، نُه نفر کار می‌کردند و نفر دهم از روی کتابی که مشترکا خریده بودند، بلند می‌خواند تا آن‌ها بتوانند کمی از اوضاع سیاسی و اجتماعی خودشان آگاهی پیدا کنند.»

150 Jahre SPD Heimliche Treffen der Sozialdemokraten 1868
نشست مخفیانه‌‌ی حزب سوسیال دموکرات در سال ۱۸۶۸عکس: AdsD der Friedrich-Ebert-Stiftung

آموزش، هنوز هم در صدر برنامه‌های حزب سوسیال دمکرات‌ قرار دارد.

قدرت حزب در سایه افزایش اعضا

فردیناند لاسال، در همان آغاز به نیروی تهییج‌کننده‌ی کارگران آگاه بود و در نخستین برنامه‌ی این حزب نوشت: «از آن لحظه که تشکل ما، ۱۰۰ هزار کارگر را دربرگیرد، به قدرتی بدل می‌شود که هیچ کس نمی‌تواند آن را نادیده بگیرد.»

پیش‌گویی لاسال چندی بعد تحقق یافت. این حزب بین سال‌های ۱۸۷۱ تا ۱۹۱۸ چنان گسترش یافت که در انتخابات، یک سوم آرا را به دست آورد و شمار اعضای آن از یک میلیون نیز تجاوز کرد. در این زمان بود که اتو فن بیسمارک، نخستین صدراعظم آلمان، با تصویب قانونی با عنوان "قانون سوسیالیست‌ها" این حزب را به مدت ۱۲ سال ممنوع اعلام کرد. در نتیجه کسانی که در اتحادیه‌های کارگری فعال بودند، تحقیر و مورد تعقیب قرار گرفتند یا ناگزیر به مهاجرت شدند. ارهارد اپلر، از تصویب و اجرای "قانون سوسیالیست‌ها"ی بیسمارک انتقاد می‌کند، ولی آن را "کمک بزرگی" به گسترش افکار سوسیال دموکراسی در جامعه می‌داند. «در این دوران سوسیال دموکرات‌ها، شهدای خودشان را داشتند و دولت خیلی زود فهمید که ما را به این گونه نمی‌تواند تحت فشار قرار دهد. چون با این کارها بر تعداد کارگران عضو ما افزوده شد.»

تشکیل جناح "افراطی" حزب

فشارهای دولتی، ولی از سوی دیگر، جناحی از حزب را به "افراط" کشاند و بخشی از اعضای آن به عقاید مارکسیستی رو آوردند. سرنگونی نظم موجود و برقراری حکومتی بدون طبقات و مالکیت خصوصی، از جمله برنامه‌هایی بود که این گروه در دستور کار خود قرار داد. این تفاوت دیدگاه‌، سرانجام پس از جنگ جهانی اول، به انشعاب میان این جنبش کارگری و نیروهای انقلابی انجامید.

Willy Brandt bei seiner Vereidigung zum Bundeskanzler
ویلی برانت در سال ۱۹۶۹ به عنوان صدراعظم آلمان انتخاب شدعکس: picture-alliance/akg-images

هنگامی که ویلهلم دوم، آخرین پادشاه آلمان از سلطنت کناره‌گیری کرد، هر دوی این تشکل‌ها در ۹ نوامبر سال ۱۹۱۸، خواهان استقرار جمهوری بودند، ولی فیلیپ شادمن، نماینده‌ی حزب سوسیال دموکرات، خواهان جمهوری دموکراتیک میانه‌رو بود و کارل لیبکنشت، برعکس، جمهوری‌ای بر اساس موازین سوسیالیستی ـ کمونیستی را عنوان می‌کرد. این تفاوت دیدگاه، سرانجام به جدایی این دو جناح در حزب انجامید.

رای منفی به دیکتاتوری

سوسیال دموکرات‌های آلمان، در آغاز قرن بیستم نیز نتوانستند از شکست نخستین مرحله‌ی برقراری دموکراسی در این کشور جلوگیری کنند: جمهوری وایمار که بین سال‌های ۱۹۱۸ و ۱۹۳۳ به‌طور عمده از سوسیال دموکرات‌های میانه‌رو تشکیل می‌شد، نظامی ناپایدار و متزلزل بود.

در این دوران، رکود اقتصادی و بیکاری بی‌داد می‌کرد و ساختار ضعیف دموکراتیک جامعه، نمی‌توانست از شکل‌گیری و پیشرفت ملی‌گرایی افراطی‌ای که آدولف هیتلر و حزبش مبلغ آن بودند، پیش‌گیری کند. تنها کاری که از ۹۴ نماینده‌ی حزب سوسیال دموکرات‌ در پارلمان این دوره بر ‌آمد، دادن رای منفی در تاریخ ۲۳ مارس سال ۱۹۳۳ به "طرح قانون وکالت" هیتلر بود. رهبر نازی‌ها با استناد به این قانون، تمام نهادهای دموکراتیک جمهوری وایمار را غیرقانونی اعلام کرد و به دیکتاتوری خود رسمیت بخشید. اتو ولز، یکی از نمایندگان حزب در مجلس هنگام رای‌گیری گفت: «آزادی و زندگی را می‌توان از ما گرفت. حیثیت انسانی را ولی نه.» این جمله‌ی ولز، هنوز هم باعث افتخار سوسیال دموکرات‌ها، از جمله رهبر پیشین آن، هانس یوخن فوگل است. او می‌گوید: «تمام احزاب دیگر به دیکتاتوری هیتلر رای دادند.» 

150 Jahre SPD Erhard Eppler 06.09.2012 in Bonn
ارهارد اپلر، یکی از پرسابقه‌ترین اعضای حزب سوسیال دموکراتعکس: picture-alliance/dpa

از حزب کارگری به حزب مدرن

پس از جنگ جهانی دوم، حزب سوسیال دموکرات آلمان، به یک حزب توده‌گرای چپ بدل شد و اهداف و سیاست‌های خود را بر این اساس تعیین کرد. ولی پس از چندی، هنگامی که احزاب محافظه‌کار حاکم سخت مشغول سازندگی و پیشبرد اهداف خود بر حسب موازین کاپیتالیستی بودند، مواضع ضد سرمایه‌داری خود را تصحیح کرد و سال ۱۹۵۹ در نشست مجمع عمومی خود در بادگودزبرگ  اصول اولیه‌ی سرمایه‌داری را به شرط آن که موازین سوسیالیستی در آن رعایت شود، به رسمیت شناخت. فرانتس مونته‌فرینگ، تصویب این اصول را به عنوان "تولد دوباره‌ی حزب" ارزیابی می‌کند و می‌گوید: «این نخستین بار بود که تمام سوسیال دموکرات‌ها این اصل را پذیرفتند.»

سال‌های شکوفایی و اجرای سیاست صلح

پس از "آشتی با موازین حزب دموکرات مسیحی" در سال ۱۹۶۶، سال‌های تاثیر سیاست سوسیال دموکراسی بر روابط اقتصادی و اجتماعی جامعه‌ی آلمان آغاز شد. اخذ حق رای برابر برای همه، حق رای زنان، تعیین ۸ ساعت کار در روز، به رسمیت شمردن اتحادیه‌ها به عنوان بخشی از نهادهای حکومتی و ... از دستاوردهای سیاست‌های سوسیال دموکرات‌ها پس از جنگ است.

150 Jahre SPD Otto Wels am Rednerpult 1932
اتو ولز؛ "نه" به دیکتاتوری هیتلرعکس: AdsD der Friedrich-Ebert-Stiftung

ویلی برانت، به عنوان صدراعظم آلمان در سال ۱۹۶۹، سیاست تشنج‌زدایی و برقراری دوستی با کشورهای سوسیالیستی اروپای شرقی  را نیز آغاز کرد. او  در سال ۱۹۷۱، به‌خاطر زانو زدن در برابر آرام‌گاه "سرباز گمنام" در ورشو به معنی پوزش از سیاست‌های انسان‌ستیزانه و جنگ‌طلبانه‌ی نازی‌ها، برنده‌ی جایزه‌ی صلح نوبل شد. ایگون باهر، یکی از اعضای حزب که در تدوین این سیاست با برانت همکاری داشت، در این رابطه می‌گوید: «این حرکت از آن جهت تکان‌دهنده بود که یک نفر که شخصا گناهی نداشت‌، تقاضای بخشش تقصیری را می‌کرد که ملتش مرتکب آن شده بود.»

در میان بحران و آغازی نو

کارشناسان معتقدند که حزب سوسیال دموکرات در سال‌های پیش از فروپاشی دیوار برلین در سال ۱۹۸۹ و پس از وحدت دو آلمان، هم نتوانست سیاست کارآیی را به مرحله‌ی اجرا بگذارد: هلموت کهل، از حزب دموکرات مسیحی "صدراعظم وحدت دو آلمان" بود و سال‌ها نمایندگان احزاب محافظه‌کار و لیبرال را در دولت خود به کار می‌گرفت. از این‌رو نمایندگان سوسیال دموکرات تا سال ۱۹۹۸، نقش اپوزیسیون را بر عهده داشتند.

ولی پس از انتخاب گرهارد شرودر به عنوان صدراعظم آلمان، این حزب امکان تعیین سیاست‌های اقتصادی ـ اجتماعی را یافت. شرودر، با توجه به پیشرفت فن‌آوری‌های جدید و کم‌شمار شدن تعداد کارگران کلاسیک با شعار "لایه‌ی میانی جدید" و برنامه‌ی "منشور۲۰۱۰" به میدان آمد و درهای این حزب را به روی کارمندان و قشر وسیعی که در زمینه‌های مختلف با سرمایه و مهارت‌های خود به طور آزاد کار می‌کردند، گشود.

تغییر ساختار اقتصادی آلمان، ولی به افزایش شمار بیکاران و رکود انجامید و اجرای برنامه‌ی "منشور۲۰۱۰" شرودر را با دشواری‌های بسیاری همراه کرد. او در سال ۲۰۰۵، به دلیل آن که انتخاب‌کنندگان سنتی این حزب و اتحادیه‌های کارگری با مفاد برنامه‌ی "منشور ۲۰۱۰" چندان موافق نبودند، در انتخابات شکست خورد و با پیروزی حزب دموکرات مسیحی به رهبری صدراعظم کنونی آلمان، آنگلا مرکل، از سیاست کناره‌ گرفت.

150 Jahre SPD Franz Müntefering 27.04.2013 in Hamburg
فرانتس مونته‌فرینگ، یکی از رهبران پیشین حزب سوسیال دموکراتعکس: picture-alliance/dpa

زمانه‌ی برقراری دوباره‌ی دموکراسی

به نظر ارهارد اپلر، در حال حاضر، شرایط در آلمان برای طرح شعارهای اولیه‌ی این حزب که برقراری و حفظ دموکراسی بود، فراهم است. او از اجرای سیاست نیروهای طرفدار نئولیبرالیسم از سوی دولت کنونی آلمان انتقاد می‌کند و می‌گوید: «اگر قرار باشد تنها بازار تعیین کند که چه اتفاقی باید بیفتد، دیگر دموکراسی‌ وجود ندارد.»

به عقیده‌ی این عضو پرسابقه‌ی حزب سوسیال دموکرات، وظیفه‌ی سوسیال دموکرات‌ها در این شرایط، تعیین‌ حد و مرزهای سیاست‌های اقتصادی به گونه‌ای است که در قرن ۲۱ هم رعایت موازین دموکراتیک ممکن باشد. او می‌گوید: «این همان وظیفه‌‌ای است که از ابتدا بر دوش سوسیال دموکرات‌ها گذاشته شده بود.»

پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه