وضعیت بازار کتاب آلمان در آستانه نمایشگاه فرانکفورت
۱۳۸۷ مهر ۹, سهشنبههر سال ۱۲ ماه دارد اما در سال انتشاراتیها و کتابفروشیها، سه ماه از این ۱۲ ماه اهمیت ویژهای دارند؛ سه ماه آخر هر سال که با نمایشگاه کتاب فرانکفورت در اکتبر هر سال آغاز میشوند. بسیاری از ناشران آلمان بیش از نیمی از درآمد سالانه خود را در این مدت کسب میکنند. وضعیت سال جاری این صنف چگونه است و بازار کتاب سال ۲۰۰۸ تا کنون چهطور بوده است؟
گوتفرید هونهفلدر، رئیس انجمن ناشران و فروشندگان کتاب آلمان، در پاسخ به این پرسش میگوید: «سال برای بازار کتاب، تازه در حال آغاز شدن است. همانطور که میدانیم سه ماه پایانی هر سال، ماههای سرنوشتساز برای اقتصاد این عرصه است. پاسخ مختصر و مفیدی که میتوانم بدهم این است: خوب. بازار کتاب همانند سه سال گذشته با رشد مواجه است. پیش از آن بازار کمی کساد بود اما تولیدکنندگان کتاب امروز امیدوار و خوشبین هستند زیرا طبیعتا خبر بهتری از این وجود ندارد که اعلام شود، اکنون بیشتر از گذشته کتاب فروخته میشود» .
بازار کتاب آلمان روی هم رفته رشد حدود یک درصد را نشان میدهد و در این کشور، بر خلاف آمریکا و انگلیس، هنوز آتش بحران مالی دامن این بازار را نگرفته است. وولکهارد براندس، یک ناشران در شهر فرانکفورت، ولی معتقد است که این خطرهمچنان وجود دارد: «تا جایی که من میتوانم قضاوت کنم این است که رشد کنونی در حد و اندازههای سالهای گذشته است. هیچ جهش رو به بالایی وجود ندارد البته پسرفتی هم مشاهده نمیشود. چیزی که باید به انتظارش نشست وضعیت آینده بازار است، اینکه بحران مالی چه تأثیری بر قدرت خرید مردم خواهد گذاشت و خریداران را تا چه اندازه محتاط خواهند شد. اینها همه مسائلی هستند که به اعتقاد من در ماههای آینده تأثیر عمیقی بر بازار کتاب خواهند گذاشت، البته از هماکنون مشکل است که بتوان در مورد وضعیت آینده قضاوت کرد.»
بازار کتاب اما در آلمان هم به سمت فروش متمرکز و شکلگیری فروشگاههای زنجیرهای بزرگ پیش میرود، بهگونهای که عرصه برای ناشران کوچکتر همواره تنگتر میشود.
براندس میگوید: «شرایط، سالهاست که در حال سختتر شدن است و کتابخوانی و کتابفروشی گزینشی، تنها در برخی جاها وجود دارد. بسیاری از کتابفروشیها در این مدت تعطیل شده و بسیاری هم به زنجیرههای بزرگتر پیوستهاند. ناشران کوچک تنها به روال سابق امکان حیات دارند، به این روال که خوانندگان کتابها را بر اساس موضوع و بهصورت سلیقهای گزینش کنند. زنجیرهها سیاست فروش دیگری را دنبال میکنند و در این عرصه کتابفروشیهای خرد، به جز سفارش مشتریها، دسترسی دیگری به بازار ندارند.»
انجمن ناشران و فروشندگان کتاب آلمان هم به عنوان نماینده تمام کتابفروشان و ناشران، تمرکز در بازار را یکی از سیاستهای اصلی خود قرار داده است. هونهفلدر میگوید: «مسلم است که فروشندگان خرد و متوسط هیچ شانسی در میان شرکتهای بزرگتر ندارند. اما همزمان تحولی در حال شکلگیری است که سعی میشود فضا برای فعالیت فروشندگان کوچکتر هم فراهم شود و آنان بتوانند در این فضا به خواننده و خریدار کتاب خدماتی، همچون مشاوره و کتابهای تخصصی، ارائه دهند. خریدار نمیتواند این خدمت را در فروشگاههای بزرگ بیاید. من فکر میکنم که در یکی دو سال آینده فروشندگان کوچک و متوسط هم در شرایطی خواهند بود که در کنار فروشندگان بزرگ که روز به روز هم بر تعدادشان افزوده میشود، ادامه حیات دهند.»
بازار کتاب آلمان، فروشنده- یا مشتریمدار؟
در حال حاضر بیش از ۴ هزار کتابفروشی عضو انجمن ناشران و فروشندگان کتاب آلمان هستند که این رقم در مقایسه با جمعیت این کشور بیشتر از هر کشور دیگری در جهان است. گردش مالی بازار کتاب در آلمان در حدود ۵/ ۹ میلیارد یورو در سال است که ۱۵ درصد آن در اختیار دو شرکت کتابفروشی بزرگ این کشور یعنی "Hugendubel/Weltbild" و "Thalia" است. البته کتاب در آلمان به روشهای مختلفی فروخته میشود که اگر تنها سهم خالص فروشندگان خرد در بازار محاسبه شود، سهم دو فروشنده یادشده بیش از یکچهارم کل گردش سرمایه خواهد بود. ده فروشنده بزرگ کتاب در آلمان، در مجموع ۴۰ درصد بازار را در اختیار دارند. این روند هم بر فروشندگان خرد فشار میآورد و هم بر ناشران.
در آلمان قانونی وجود دارد که بر اساس آن ناشران نباید کتاب را با تخفیف به فروشندگان بفروشند، اما فروشگاههای بزرگ در سفارشات خود کتابها را در عمل ارزانتر از ناشران میخرند که این خود به زیان فروشندگان خرد خواهد شود. بسیاری از فروشگاههای خرد از این موضوع شکایت میکنند که بودجه بسیار بالای فروشندگان عمده و هزینه تمامشده خرید کتاب در فروشگاههای بزرگ، مشتریان آنها را فراری میدهد.
مشکل دیگر برای ناشران است زیرا فروشندگان بزرگ، مشتریان خود، یعنی ناشران، را دستهبندی کردهاند:
ناشران درجه اول: ناشران بزرگی که کتابهایشان بیشترین فروش را دارد. کتابهای این دسته، همواره در بهترین ویترینها جای دارند.
ناشران درجه دوم، ناشران کوچکتر اما دارای کتابهای پرطرفدار هستند که میتوانند کتابهای جدید خود را معرفی کنند و برای آنها هم معمولا جایی در فروشگاههای بزرگ پیدا میشود.
ناشران درجه سوم هم ناشران خردی هستند که اگر بتوانند کتاب خود را به فروشگاههای بزرگ بدهند، باید خوشحال باشند.
این پدیده چه پیامدی برای خواننده دارد؟ در فروشگاههای بزرگ تنها کتابهایی عرضه میشوند که ذائقه عموم خوانندگان آنها را پسندیده است: کتابهایی که همه خوانندهها را جذب نمیکنند و فروش چندانی ندارند از قفسههای این کتابفروشیها جمعآوری میشوند. بنابراین حق انتخاب خوانندهها همواره کمتر میشود.
با وجود اینکه در سال ۲۰۰۷ بیش از ۱۰۰ هزار عنوان کتاب در آلمان تولید شد، اما خوانندگان بیشتر آنها را نخریدند. ناشران امید دارند که برای یکی از چندین عنوان کتابی که منتشر میکنند خوانندهای بیایند، زیرا کتابی که در یک ماه نتواند حد قابل قبولی از مشتری را جذب کند، از قفسهها جمعآوری میشود.
چیزی که میتوان در مورد بازار کتاب سال ۲۰۰۸ آلمان گفت این است که وضعیت تا کنون خوب بوده است، کتابها همچنان فروخته و خوانده میشوند. برای سه ماهه آخر هم وضعیت چندان بد به نظر نمیرسد. اما با وجود این که تمرکز هنوز به صورت تمام و کمال وارد بازار کتاب آلمان نشده، میتوان آثار منفی آنرا حس کرد.