نمایش "هنر منحط" دوران هیتلر در برلین
۱۳۹۲ فروردین ۱۹, دوشنبهسیاست هنری حزب ناسیونال سوسیالیسم پس از به قدرت رسیدن هیتلر، بر پایهی نابودی و بیاعتبار ساختن هنر مدرن استوار شده بود که آن را "نامفهوم"، "بی محتوا" و "درهم برهم" ارزیابی میکردند. "هنرشناسان" وفادار به جهانبینی نازی، از همان آغاز شکلگیری رایش سوم، بیش از ۲۰ هزار اثر هنری را از موزهها و نمایشگاههای هنری سراسر آلمان مصادره کردند و در سال ۱۹۳۸ شمار اندکی از آنها را (در حدود ۱۰۰۰ تابلو) به عنوان "هنر منحط" در مونیخ به نمایش گذاشتند.
"آثار ضاله"
تابلوهایی که این "کارشناسان هنر" به عنوان "ضاله" ارزیابی کردند، لزوما حاوی پیام سیاسی آشکار یا پنهانی نبود. هر اثری که به مذاق این "متخصصان زیبایی شناسی در هنر" خوش نمیآمد، "منحط" و "انحرافی" تلقی میشد، آفرینندهی آن مورد بازجویی قرار میگرفت و از ادامهی "ارتکاب به جرم" منع میشد.
این نقاشان که اغلب یهودی یا کمونیست بودند، در بهترین حالت از آلمان گریختند و جان خود را نجات دادند. این مهاجرت اجباری، ولی اغلب به معنای پایان زندگی هنرمندانهی آنان نیز بود. هاینس اشتالهوت، مدیر و گردآورندهی نمایشگاه "هنر در برلین ۱۹۳۳ ـ ۱۹۳۸"، در این رابطه میگوید: «بسیاری از این هنرمندان، موفق نشدند حتی پس از پایان جنگ دوباره به کار آفرینندگی بپردازند.»
اغلب آثاری که در "گالری برلینی" پایتخت آلمان به نمایش گذاشته شدهاند، بر این سرنوشتها اشاره دارند. این نمایشگاه، یکی از ۵۰۰ نمایشگاهی است که قرار است با عنوان "گونهگونی از دسترفته" در برلین به نمایش در آید.
گونهگونی "هنر منحط"
هنر مدرن که در اوایل قرن بیستم در اروپای غربی آغاز شد، به مکتبها و جریانهای گوناگونی شکل داد که ویژگی مشترک آنها دوری از "طبیعت گرایی" بود. هنر مدرن از بازآفرینی "واقعیت" به مفهوم کلاسیک آن فاصله گرفت و حتی هنگامی که به "بیانگرایی" (اکسپرسیونیسم) گروید، از روایت و "بیانگری" پرهیز کرد.
معیار اصلی گزینش و نمایش تابلوهای نمایشگاه "هنر در برلین ۱۹۳۳ ـ ۱۹۳۸"، هم همین گونهگونی و تنوع است. "طبیعت بیجان آشپزخانه با ماهی" از آنه راتکووسکی یکی از این تابلوهاست. این هنرمند یهودی، پس از آن که هنرش به عنوان "منحط" مهر خورد، دیگر امکان نمایش آثار خود را نیافت و آلمان را ترک کرد. راتکووسکی در مهاجرت نتوانست به عنوان نقاش به زندگی هنری خود ادامه دهد.
در کنار تابلوی آنه راتکووسکی، اثری اکسپرسیونیستی به نام "طبیعت بیجان با گربهی سبز" از هانس بوتچر و تابلویی با الهام از کوبیسم فرانسوی از رودلف آوسلگر با عنوان "طبیعت بیجان با چپق" به نمایش در آمده است. هاینس اشتالهوت در بارهی دلیل نمایش این سه تابلوی متفاوت در کنار یکدیگر که در سه سبک گوناگون نقاشی شدهاند، میگوید: «با این کار ما میخواهیم طیف وسیع و متنوع هنریای را نمایش دهیم که پیش از به قدرت رسیدن نازیها در برلین وجود داشت.»
به نظر این کارشناس هنری، ارزیابی این آثار به عنوان "هنر منحط" بر اساس موازین زیباییشناختی صورت نگرفته است. به گفتهی او در این میان تنها "انگیزههای سیاسی و نژادپرستانهی ممیز، نقش اصلی را بازی کرده است.»
پیشبینی روزهای خفقانزای حکومت نازی
به نظر هاینس اشتالهوت، این امر بهویژه در مورد زندگی یوآخیم رینگلناتسرا که پیش از به قدرترسیدن نازیها، شاعر و نقاشی نامآشنا بود، صادق است. تابلوی "روزهای پاییزی" این هنرمند که در سال ۱۹۲۹ نقاشی کرده، گویی روزهای خفقانزای حکومت نازیها را پیشگویی میکند. در این تابلو دو انسان پریشانحال در چشماندازی خوفناک از سایهی هیولاوار موجودی غیرقابل تشخیص در حال گریزند. "روزهای پاییزی" از سوی کارشناسان هنری نازی، "هنر منحط" شناخته شد: یوآخیم رینگلناتسرا پس از آن اجازهی به نمایش گذاشتن آثار خود را نیافت. او در ۱۹۳۴ بر اثر بیماری سل در برلین درگذشت.
هاینس اشتالهوت در بارهی زندگی این هنرمندان میگوید: «متاسفانه نازیها به هدف دراز مدت خود که نابودی هنر مدرن و هنرمندان وفادار به آن بود، رسیدند.»
نمایشگاه "هنر در برلین ۱۹۳۳ ـ ۱۹۳۸" تا ۱۲ اوت امسال در پایتخت آلمان دایر است.