محیط زیست ایران در سال ۱۳۹۲ در دایره بیم و امید
۱۳۹۲ اسفند ۲۸, چهارشنبهسال ۱۳۹۲ سالی پرتب و تاب برای محیط زیست ایران بود. آلودگی هوای کلانشهرها، وجود پرحجم ریزگردهای عربی بر آسمان کشور، وجود آلودگیهای نفتی و سموم کشاورزی در رودخانهها و سواحل دریا، تداوم وضعیت نامطلوب دریاچهها و تالابهای کشور، وضعیت حیاتوحش و جنگلهای حفاظتشده و سایر مشکلات، بحران در وضعیت محیط زیست ایران را شدت بیشتری بخشیدند.
با این همه، دولت دهم در آخرین سال فعالیت خود با کاهش شدید بودجه حفظ محیط زیست تداومگر همان سیاستی شد که در ۸ سال زمامداری دولتهای محمود احمدینژاد شاخص رویکرد و نگاه آن به محیط زیست بود. میزان اعتبارات سازمان حفاظت محیط زیست نسبت به سال پیشتر بیش از ۳۵ درصد و اعتبارات محیط زیستی سایر دستگاهها نیز بیش از ۲۰ درصد کاهش یافت.
تداوم یک نگاه فاجعهبار
بودجه اختصاص یافته به محیط زیست در لایحه بودجه ۱۳۹۲ در حدود ۲۰۵ میلیارد تومان، یعنی تقریبا ۱۴/ ۰ درصد کل مبلغ بودجه بود. در قانون بودجه طرح جدیدی برای کاهش آلودگی هوا یا احیای دریاچه ارومیه ارائه نشد و ردیف بودجه جلوگیری از آلودگی هوا هم نسبت به سال گذشته ۳۹ درصد کاهش یافت.
در واقع بودجه زیستمحیطی سال ۱۳۹۲ هم تبارز همان نگاهی بود که دولتهای نهم و دهم به مسائلی مانند رشد جمعیت و حفظ و حراست محیط زیست ایران داشتند. این بیاعتنایی به پاسداری از زیستبوم ایران روی دیگر نگاهی بود که بیاعتنا به نیازها و ملزومات رشد جمعیت، میگوید که زاد و ولد نباید مهار شود و شمار جمعیت باید به ۱۵۰ میلیون نفر برسد. این نگاه، همانطور که زمانی در اظهارات پرویز داودی، معاون اول احمدینژاد، بازتاب یافت، کنترل جمعیت و حراست از محیط زیست را "توطئه غربیها برای جلوگیری از رشد و پیشرفت کشورهای اسلامی" میدانست.
همین نگاه و کارنامه بود که جایگاه ایران در حفظ محیط زیست را بیش از پیش در عرصه بینالمللی تنزل داد. مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در ابتدای سال ۱۳۹۲ با استناد به تازهترین گزارش بررسی شاخص عملکرد محیط زیست که توسط دانشگاه ییل آمریکا تهیه شده، نوشت که مقام ایران در میان ۱۳۲ کشور از مرتبه ۶۷ در سال ۲۰۰۸ به مرتبه ۷۸ در سال ۲۰۱۰ و ۱۱۴ در سال ۲۰۱۱ سقوط کرده است.
انتخابات و امیدها
با انتخابات خرداد ۱۳۹۲ و روی کارآمدن دولت جدید نگاه به محیط زیست نیز تا حدودی دستخوش تغییر شد. حسن روحانی در کارزار انتخاباتی خود قول داد که رفع بحران دریاچه ارومیه را در اولویت برتر برنامه دولت خود قرار دهد.
دولت از زمان شروع کار خود تا حدودی بر این مسئله متمرکز شده است، ولی آخرین اظهارات مقامهای مسئول نشان میدهد که حل این بحران به دلیل تعلل و سوءمدیریتیهای گذشته آسان نیست و تازه تحقیق در باره راهحلها به جریان افتاده است.
عیسی کلانتری، وزیر کشاورزی و دبیر کمیته احیای دریاچه ارومیه در روزهای آخر اسفند گفت: «برای احیای دریاچه ارومیه حداقل ۱۰ تا دوازده سال زمان نیاز است ... ستاد احیای دریاچه ارومیه با مرکزیت دانشگاه شریف و همکاری دانشگاههای تبریز، ارومیه، تهران و دانشگاه صنعتی امیرکبیر، با هدف تجمیع نظرات مختلف در امر نجات دریاچه ارومیه و ایجاد امکان بهرهگیری از مشاوره با کشورهای دارای تجربه مشابه تشکیل شده است.»
اما ورای مسئله دریاچه اورمیه، سایر معضلات زیستمحیطی ایران نیز در سال ۱۳۹۲ رو به تشدید بودند. ناصر کرمی، سردبیر سایت "خبرگزاری مستقل محیط زیست ایران" در این باره نوشت: «در سال ۱۳۹۲روزی نبود که جایی پلنگی دیگر را نکشند، محیطبان دیگری را نزنند، عرصه جنگلی دیگری را تصرف نکنند و موج تازهای از آلودگی هوا شمار بیشتری از مردم را روانه بیمارستانها نکند.»
آلودگی ناشی از ریزگردها که عمدتا از عراق و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به آسمان ایران نفوذ میکنند همچنان گاه و بیگاه مشکلات تنفسی محسوسی را برای استانهای غرب کشور و حتی استانهای مرکزی ایجاد میکند. معصومه ابتکار، رئیس سازمان محیط زیست کوشید با سفر به بغداد و احیای برخی توافقات قبلی و امضای توافقنامههای جدید گامهایی در مهار این پدیده بردارد؛ این که وضعیت اقتصادی ایران و تنش و ناکارایی سیاسی در عراق تا چه حد ارادهای برای انجام واقعی این توافقات بگذارد، پرسشی است که پاسخ مثبتی شاید برایش متصور نباشد.
این در حالی است که به گفته خانم ابتکار «سهمی از ریزگردها نیز منشا داخلی دارد و استانهایی مانند سمنان و کرمان خود منشا تولید ریزگردند. از طرفی مشکل تالابهایی که به دلیل فقدان مدیریت صحیح خشک شدهاند نیز به منشاهای ریزگرد تبدیل شدهاند.»
نابودی جنگلها و خشکسالی ممتدی که در کمین نشسته
به عبارتی افزایش ریزگردها به نابودی جنگلها و فضای سبز ایران و گسترش بیابانزایی هم بیارتباط نیست. طبق آمارهای موجود، پوشش جنگلی ایران یکسوم استاندارد دنیاست، اما با این حال سالانه ۵ / ۱ تا ۵ / ۳ درصد از جنگلهای کشور تخریب میشود، به طوری که سالانه ۶۰۰ هزارهکتار از جنگلهای کشور از بین میرود.
این در حالی است که کارشناسان دو دانشگاه برکلی و کلمبیای آمریکا در گزارشی که به سفارش ناسا تهیه کردهاند، پیشبینی میکنند که خشکسالی شاید باعث شود بارش در ایران حدود سی سال کمتر از متوسط معمول باشد. در چنین صورتی چشمانداز محیط زیست ایران تیرهتر خواهد شد و به نوشته "سایت مستقل محیط زیست ایران" «جنگلها درختزار، درختزارها مرتع و مراتع بیابان خواهند شد. بیابانها خواهند آمد تا بیخ گوش شهرهای بزرگ و میلیونها مهاجر تازه رو خواهند آورد به شهرهای کم آب، متراکم و پر ازدحام.»
ورای پخش بیشتر ریزگردها، آلودگی کمسابقه هوای اهواز در آبان سال ۱۳۹۲ به دلیل بارانهای اسیدی نیز مشکلات بزرگی برای مردم این شهر ایجاد کرد. بر اثر این آلودگی بیش از ۶ هزار و ۲۰۰ نفر، اعم از افراد دارای سابقه آسم و حساسیت و حتی شهروندان فاقد بیماری ظرف چند روز روانه بیمارستان شدند. شهر اصفهان نیز سال ۱۳۹۲ به دلیل آلودگی شدید هوا چند روزی تقریبا فلج شد و به دانشآموزان و کودکان و سالمندان توصیه شد در خانه بمانند.
آلودگی کلانشهرهای ایران همچنان در شدیدترین وجه در تهران خود را به نمایش میگذارد. رحمت الله حافظی، رئیس کمیسیون سلامت شورای شهر تهران، در آذرماه ۱۳۹۲ آمار تکاندهندهای در زمینه تاثیرات منفی آلودگی هوای تهران بر سلامت مردم ارائه کرد. او با استناد به آمار وزارت بهداشت گفت: «در یک سال گذشته ۲۷۲۴ مرگ منتسب به آلودگی هوا ثبت شده است. ماهانه به صورت میانگین ۲۲۷ مرگ منتسب به آلودگی هوا در تهران داشتیم، آمار تکاندهندهای که باید ۲۵۲۰ مورد بستری شدن ناشی از بیماریهای قلبی در سال و ۴۵۲۵ مورد بستری بر اثر مشکلات تنفسی را به آن اضافه کرد.»
تلاشهایی نیمهکاره برای رفع آلودگی هوا
در راستای تلاش برای کاهش آلودگی هوای شهرهای بزرگ دولت یازدهم تلاشهایی را آغاز کرده است که توقف بنزین شدیداً آلودهساز تولیدی در تاسیسات پتروشیمی از جمله آنهاست. در سالهای گذشته که ایران با تحریم بنزین روبرو شد، دولت احمدینژاد تولید این سوخت را به پتروشیمیها سپرد. ولی از همان ابتدا در باره آلودهسازی غیرمتعارف این نوع بنزین هشدار داده شد؛ هشداری که دولت آن را بیاساس میدانست و حاضر نبود تولید و توزیع این نوع بنزین را متوقف کند.
در رابطه با فشار بر کارخانههای خودروسازی داخلی که موتورها و فیلترها را طوری تعبیه کنند که آلودگی هوا کاهش یابد همچنان به نظر نمیرسد که پیشرفت چندانی به دست آمده باشد. حل اختلافات میان شهرداری تهران به ریاست محمدباقر قالیباف و دولت در زمان احمدینژاد که به عدم تامین بودجه برای گسترش مترو و سایر امکانات حمل و نقل عمومی انجامید به نظر میرسد که در دولت جدید منتفی شده باشد، ولی فشار تحریمها و کاهش شدید درآمدهای دولت از جنبهای دیگر مانع اختصاص بودجه لازم به گسترش امکانات حمل و نقل عمومی در تهران و شهرهای بزرگ است.
همین کاهش درآمدها سبب شده که به رغم تغییر مثبت رویکرد دولت جدید به مسائل زیستمحیطی، سهم این بخش در بودجه سال ۱۳۹۳ باز هم کاهش یابد، هر چند که در ردیفبندی این سهم و تعیین اولویتها گرایشهای مثبتتر و واقعیتری دیده میشود، از جمله تعیین اعتبار برای کمک به سازمانهای مردمنهاد در مسائل زیستمحیطی و نیز توجه بیشتر به پالایش هوای شهرها.
برخی نشانههای مثبت
در مجموع به رغم تغییر در رویکرد و نگاه به مسائل محیط زیستی در آستانه سال ۱۳۹۳ که نتیجه رویکار آمدن دولتی جدید در ایران است، هنوز هم در عرصه عملی چرخش کیفی محسوسی در رفع معضلات محیط زیستی مشاهده نمیشود؛ امری که هم به تراکم و انباشت معضلات برمیگردد، هم محدودیت امکانات مالی دولت جدید و هم سطح پایین آموزشها و فرهنگ زیستمحیطی در جامعه ایران.
با این همه، به گزارش سالنامه شرق، شمار زیادی از چهرههای سیاسی، هنری و فرهنگی کشور در پاسخ به این پرسش که "بهترین و بدترین واکنشهای مردم" در سال ۱۳۹۲ چه بوده، واکنشهای به معضلات محیطزیستی را قابل اعتنا یافتهاند.
همزمان ممنوعیت کامل شکار در ایران برای جلوگیری از انقراض گونههای جانوری در معرض خطر و تلاش برای آزادی محیطبانانی که در چارچوب انجام وظیفه خود به طور غیرعمد مرتکب جرم شدهاند، نیز از خبرهای مثبت زیستمحیطی در آستانه ورود ایران به سال ۱۳۹۳ است.