قطره "روز درختکاری" در دریای تخریب محیط زیست
۱۳۹۲ اسفند ۱۵, پنجشنبهپانزدهم اسفندماه در ایران به نام روز درختکاری نامگذاری شده است؛ روزی که در آن معمولا مسئولان بلندپایه در حرکتی نمادین درخت میکارند و ایستگاههای توزیع نهال، به صورت رایگان نهال در اختیار شهروندان قرار میدهند.
رهبر جمهوری اسلامی روز چهارشنبه (۵ مارس/ ۱۴ اسفند) پس از کاشت یک نهال بر اهمیت حفاظت از محیط زیست تأکید کرد و از دولت، مجلس و قوه قضائیه خواست جلوی پیشرفت قطع درختان را بگیرند. یک روز پس از آن هم حسن روحانی، رئیس دولت یازدهم، پس از کاشت یک نهال در ولنجک تهران از عدم توجه به محیط زیست گلایه کرد و گفت: «توسعه شهرها و آپارتمانها در کشور پا را فراتر از حد طبیعی خود گذاشته است و شاهدیم که در فصلهایی از سال که با ایستایی هوا مواجه میشویم چه وضعی برای شهرهایمان به وجود میآید».
مسئولان جمهوری اسلامی در سخنرانیهای خود در این مورد همچنین با نقل آیات و روایات دینی تلاش میکنند توجه شهروندان را به اهمیت این حوزه جلب کنند.
اما در این میان تأکید بر درخت و درختکاری یا حفاظت از محیط زیست عمدتا در حد حرکتهای نمادین و یک روزه باقی میماند و حفاظت از محیط زیست، به گواه فعالان این حوزه، هرگز در اولویت برنامهریزیهای کلان جمهوری اسلامی نبوده است. تلاشهای جسته و گریخته هم در مقایسه با حجم تخریب راه با جایی نمیبرند.
بهعنوان نمونه، در سالهای اخیر بارها موضوع خشکشدن چنارهای کهنسال حاشیه خیابان "ولیعصر" تهران خبرساز شده است. "رهاشدن بنزین و گازوئیل ماشینآلات پیمانکاران شهرداری در جویهای حاشیه این خیابان" یا "محبوسشدن ریشه چنارها در میان سیمان و موزاییک اطراف درخت" از جمله دلایلی هستند که برای خشکی چنارها ذکر میشود.
حفظ محیط زیست؛ وظیفهای بر دوش جامعه
حفظ محیط زیست طبیعتا شامل اقداماتی فراتر از حفظ باغهای شهری یا گسترش کمربند سبز اطراف شهرهاست. از سوی دیگر حفاظت از محیط زیست همان اندازه که به قوانین منسجم و پیگیری تخلف نهادهای قدرتمند نیاز دارد، همکاری تک تک اعضای یک جامعه را هم میطلبد.
جامعه ایران تا چه حد به حفظ محیط زیست اهمیت میدهد؟ شهروندانی که کارزارهای اینترنتی برای حفظ نام "خلیج فارس" را با ولع دنبال میکنند، تومار اینترنتی آن را در شبکههای اجتماعی پیگیرانه به اشتراک میگذارند و استفاده کشورهای حوزه خلیج فارس از واژه "خلیج" یا "خلیج عربی" را تعرض به تاریخ چند هزار ساله کشورشان برمیشمرند، آیا به همان اندازه به اکوسیستم این سرمایه طبیعی هم حساساند؟
شهروندان ایران با موضوعهایی چون نظافت مناطق کوهستانی، حفظ جنگلها، ظروف یکبار مصرف، مصرف آب و انرژی در محل کار، سوخت، نظافت سواحل، توجه به حیات وحش یا منابع آب زیرزمینی، تفکیک زباله، بازیافت زبالههای خاص و ... چه رفتاری دارند؟ صنایع بزرگ تا چه حد به رعایت استانداردهای زیستمحیطی پایبندند؟
رتبه محیط زیستی ایران در جهان
محمدرضا تابش، رئیس فراکسیون انرژی و محیط زیست مجلس شورای اسلامی، روز دوازدهم اسفندماه در "نوزدهمین همایش ملی انجمن متخصصان محیط زیست ایران" گفت که ایران از نظر محیط زیست در میان ۱۷۸ کشور رتبه ۸۳ را به خود اختصاص داده است. در فهرست مورد نظر تابش که از قرار معلوم سوئیس و سومالی در صدر و قعر آن حضور دارند، جمهوری آذربایجان شصتوسوم، قطر چهلوچهارم، کویت چهلودوم و امارات متحده عربی سیوپنجم هستند.
همچنین بر این اساس، رتبه ایران از نظر شاخص کیفیت هوا ۵۸، از نظر آلودگی هوا ۱۲۴، شیلات ۶۸، تنوع زیستی ۱۲۸ و از نظر عملکرد شاخص بهداشتی و سلامت آب ۴۷ است.
خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) هم آبان ماه ۹۲ به نقل از شعبان الهی، مدیرکل ممیزی توسعه علوم معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری نوشت که ایران از نظر شاخص پایداری محیط زیست در سال ۲۰۰۵ در منطقه در ردیف چهاردهم قرار گرفته و تنها چند کشور بعد از ایران قرار دارند.
جای خالی اراده عمومی
محمدرضا تابش در همایش ملی انجمن متخصصان محیط زیست ایران فعالشدن متخصصان و نهادهای غیردولتی (NGO) را بر تصمیمگیری دولت مؤثر برشمرده و به صورت تلویحی از نگاه غالب در مجلس به موضوع محیط زیست انتقاد کرده بود: «تا زمانی که در مجلس تلقی از محیط زیست محیط ایست است نه تنها هیچ قانونی اصلاح نمیشود بلکه هیچ قانون جدیدی نیز وضع نخواهد شد».
دولت حسن روحانی از زمان کسب مسئولیت بارها به بیتوجهی گسترده به حوزه محیط زیست در طول ۸ سال پیش از خود و برنامههای جدید برای بهبود شرایط اشاره کرده است. در بودجه عمومی سال ۹۳ نیز – دستکم روی کاغذ – اعتباراتی برای خروج خودروهای فرسوده، مقابله با گرد و غبار، توسعه حمل و نقل عمومی یا حفاظت از تالابها در نظر گرفته شده است.
ورای همه مسائل ذکرشده یک حقیقت انکارناپذیر وجود دارد و آن هم اینکه بیتوجهی عمومی به موضوع محیط زیست در ایران – هم از جانب مردم و هم از سوی دستاندرکاران – این حوزه را با مشکلات جدی روبهرو کرده است. قطعا توزیع بنزین موسوم به "بنزین پتروشیمی" از علل اصلی آلودگی هوای کلانشهرهای ایران است، اما از رهاکردن زبالههای پلاستیکی در گردشگاههای طبیعی هم نباید غافل شد؛ پدیدهای که در عدم حساسیت شهروندان به لزوم حفظ محیط زیست ریشه دارد.