«بستن تنگه هرمز اقتصاد ایران را فلج میکند»
۱۳۸۹ مرداد ۲۷, چهارشنبهمهرعلی شادمانی، رییس اداره عملیات ستاد کل نیروهای مسلح ایران تاکید کرده که نیروهای ایرانی در "بالاترین سطح آمادگی" قرار دارند و در صورت تجاوز آمریکا، تنگه هرمز را بطور کامل در اختیار خواهند گرفت. سردار شادمانی یادآوری کرده که تمامی پایگاههای نیروهای آمریکایی درافغانستان و عراق بهطور دقیق زیرنظر ایرانیان بوده و با کوچکترین اقدام فلج خواهند شد. آقای شادمانی اسراییل را حیاط خلوت آمریکا خوانده و تهدید کرده که آسایش این حیاط خلوت نیز در صورت هر اقدام نظامی آمریکا از بین خواهد رفت.
دکتر رضا تقیزاده، کارشناس مسائل منطقه در گفتگو با دویچهوله از تحریکات و تبلیغات دو طرفه نزد مقامات ایرانی و آمریکایی میگوید و ابراز امیدواری میکند که تشدید بحران کنونی به منزله شروع توافقهای جدید باشد.
دویچهوله: رییس اداره عملیات ستاد کل نیروهای مسلح ایران از سه اقدام پیش بینی شده درصورت تجاوز آمریکا سخن گفته که راس آن در اختیار گرفتن تنگه هرمز است. این تهدید عملی هست یا کاربردی تبلیغاتی و داخلی دارد؟
رضا تقیزاده:
این جزو تبلیغاتی است که ایران معمولا در شرایط خاص به آن مبادرت میکند اما هیچیک از اینها نمیتواند ایران را از وضعیت دشواری که پس از آن پیش خواهد آمد نجات دهد. بستن تنگه هرمز اقتصاد ایران را که خودش هم صادر کننده نفت است، فلج میکند.بستن تنگه هرمز در صورت عملی شدن نیز بیش از دو سه روز دوام نخواهد داشت. کشورهای حاشیه خلیج فارس و نیروهای غیرمحلی حاضر در منطقه در کمال آمادگی هستند. باز کردن تنگه هرمز حتی پس از غرق کردن یکی دو کشتی، زمان زیادی نمیبرد. این یک نوع اعلان جنگ به کشورهای خلیج فارس است در حالی که ایران بضاعت دفاعی کافی برای مقابله با این مجموعه را ندارد.
سردار شادمانی از دو راهکار دیگر یاد کرده و آن اینکه به آمریکاییان در افغانستان یا عراق حمله میکنند یا آنها را گروگان میگیرند.
مبادرت به هر یک از این تهدیدها اعلان جنگ به یک قدرت بزرگتر است و این یک خودکشی برای ایران به شمار میرود. شلیک موشک به پایگاههای سربازان مستقر در افغانستان یا عراق، میسر خواهد بود، اما باید انتظار حمله سهمگین آمریکا در پاسخ را نیز داشت. آمریکا حتی ممکن است در صورت ضرورت از بمبهای اتمی تاکتیکی استفاده کند. عملی شدن این تهدیدها پیامدهای بسیار وخیمی از نظر امنیت ملی برای ایران دارد و در نهایت این مردم ایران خواهند بود که هزینه این مقابله را خواهند پرداخت.
آقای جان بولتون، سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل عنوان کرده که اسراییل برای حمله به بوشهر تنها تا روز جمعه، روز راه اندازی نیروگاه فرصت دارد. این سخن معطوف به چه نیتی است؟
بهنظر میرسد که ایشان بیشتر جنبه تحریک را در نظر دارد و این بار نخست نیست که آقای بولتون سخنان غیرمنطقی میزند. راهاندازی راکتور بوشهر در اجرای بخشی از سیاست خارجی آمریکاست. این توافق بین روسیه و آمریکا صورت گرفته و عملا ادامه توافق این دو کشور در زمان بوش است. انتظار آمریکا از موافقت با راهاندازی این نیروگاه این بوده که روسیه همکاری بیشتری با سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران داشته باشد و ایران هم در عین حال پیام مثبتی دریافت کند. البته ممکن است در این مورد آمریکا به همه انتظارات خود نرسد اما راهاندازی نیروگاه بوشهرنتیجه یک پیشتوافق عمده است.
فکر میکنید چقدر تهدید به جنگ از هر دو سو باید جدی تلقی شود. آیا نیروهای طرفدار دیپلماسی شانس غلبه بر این فضا را دارند؟
به نظر میرسد دولت اوباما در داخل آمریکا زیر فشار جریانات راست قرار دارد اما همچنان به تکیه بر اهرمهای دپیلماتیک ادامه میدهد. اوباما امیدوار است با دادن امتیازات در منطقه بتواند برای به نتیجه رساندن سیاست خود راه مناسبی پیدا کند. شرایط فعلی بحرانی است و تهدیدها به صورتی تبلیغاتی در حداکثر خود دیده میشوند. به همین دلیل، جای شگفتی خواهد بود که تهدیدها در نتیجه یک برنامهریزی قبلی عملی شوند.
از سوی دیگر ممکن است این شرایط بحرانی به اوج برسد و مانند هر فواره دیگری سرنگون شود و ما شاهد توافقهای دیگری باشیم. حتی شاید بتوان گفت که به اوج رسیدن این تهدیدها محصول یک توافق است. باید منتظر روزهای آینده ماند تا اوضاع روشنتر شود.
مصاحبهگر: مهیندخت مصباح
تحریریه: جواد طالعی