انتخابات مجلس شورای اسلامی: ادامهی ابهامها و انتقادها
۱۳۸۶ اسفند ۱, چهارشنبهپس از اقدام هیئتهای اجرایی به رد صلاحیت شمار کثیری از داوطلبان نمایندگی، شورای نگهبان در روزهای اخیر صلاحیت شماری از این عده را تایید کرده است. اما تعلل و تاخیر در اعلام فهرست تازهتاییدشدگان و غیبت نام چهرههای نسبتاَ شناختهشده اصلاحطلبان در این فهرستها سبب شده که کماکان انتقادهای اصلاحطلبان درون حکومت به عملکرد شورای نگهبان و نظارت استصوابی این شورا برانتخابات ادامه داشته باشد.
"ستایش" از شورای نگهبان
اغلب اصلاحطلبان تازهتاییدشده، به گروههایی مانند حزب اعتماد ملی، یعنی حزب مهدی کروبی وابستهاند. کروبی برای قانعکردن شورای نگهبان به تایید صلاحیت شمار بیشتری از همفکرانش، از جلسه خصوصی با آیتالله جنتی، دبیر این شورا و تعریف و تمجید از او هم فروگذار نکرده است. با این همه، وی نیز ظاهراَ از سیاست "تایید قطرهچکانی" شورای نگهبان دوباره به فغان آمده و در مصاحبهای گفته است: «قطرهچكانی در تایید صلاحیتها فایدهای نخواهد داشت... اگر میخواهند تایید كنند باید به صورتی عمل كنند كه زمینه انتخابات رقابتی در سراسر كشور فراهم شود.» همسر مهدی کروبی همین حد از انتقاد را هم به شورای نگهبان روا ندیده و به نوشتهی روزنامهی رسالت عملکرد این شورا را "زیبا"، باعث بروز "نشاط در جامعه" و نشانهی "دفاع از حق مردم" توصیف کرده و آن را شایسته قدردانی و سپاسگزاری دانسته است.
رویکرد شورای نگهبان: تصادفی یا حسابشده؟
نیروهای اصلاحطلبی مانند جبههی مشارکت، مجاهدین انقلاب اسلامی و حزب کارگزاران که برای کارزار مشترک انتخاباتی در " ائتلاف اصلاحطلبان" گرد آمدهاند همچنان شمار تاییدشدگان وابسته به این ائتلاف را کمتر از آن میدانند که بتوان از رقابتیبودن انتخابات سخن گفت. به گفتهی مسئولان ستاد انتخاباتی این ائتلاف، آنها تنها بر سر به دستآوردن ۶۰ کرسی از ۲۷۰ کرسی مجلس امکان رقابت دارند. شماری از چهرههای اصلاحطلب این گمانه را مطرح میکنند که شورای نگهبان طبق یک طرح از قبل تعیینشده، هم در صدد ایجاد شکاف بیشتر در میان اصلاحطلبان است و هم شرایطی را ایجاد میکند که اصلاحطلبان با چهرههای کمتجربه و ناشناخته وارد کارزار انتخابات شوند تا حداکثر اقلیتی ضعیف و ناکارا را در مجلس تشکیل دهند. اعلام توام با تاخیر و تعلل تازهتاییدشدگان نیز، از نظر اصلاحطلبان، اقدام حسابشده شورای نگهبان برای محدودکردن فرصت و امکان این جناح برای تبلیغ و معرفی نامزدان خود به مردم است.
هم حذف همهی نامزدان سکولار و یا منتقد به قانون اساسی و ولی فقیه و هم عدم تایید صلاحیت گسترده اصلاحطلبان درون حکومت پرسشهای متعددی را در مورد میزان استقبال عمومی از انتخابات به وجود آورده است. کار به جایی رسیده است که برخی از چهرهها و محافل "اصولگرا" نیز به خاطر نگرانی از خلوتماندن حوزههای رایگیری در روز ۲۴ اسفند، از شورای نگهبان خواستهاند که "تسامح" بیشتری به خرج دهد.
شکاف در صفوف محافظهکاران
در این میان، صفوف محافظهکاران و یا به اصطلاح "اصولگرایان" نیز کماکان با شکافها و چالشهایی معینی روبروست، امری که باعث شده آنها هنوز هم نتوانند فهرست واحدی از نامزدان خود ارائه کنند. به خصوص سه چهرهی معروف اصولگرایان، یعنی محمدباقر قالیباف، علی لاریجانی و محسن رضایی کماکان به فهرست اتنخاباتی "جبههی متحد اصولگرایان" انتقاد دارند و آن را از نامها و چهرههای نزدیک به خود خالی میدانند. این که این اختلافات نهایتاَ سه چهره یادشده و محافل وابسته به آنها را به سوی ارائه فهرستی جداگانه و کاملاَ منتقد دولت احمدینژاد سوق دهد، پرسشی است که پاسخ آن در روزهای آینده مشخص خواهد شد.
برخی از زنان وابسته به جبههی اصولگرایان نیز از بیتوجهی جناح خود در تعیین سهمی معین از فهرست انتخاباتی برای زنان ناراضیاند. این زنان خواهان آن بودهاند که دستکم ۱۰ زن در فهرست محافظهکاران برای تهران گنجانده شوند، امری که کماکان با مخالفت تصمیمگیران "جبههی متحد اصولگرایان" روبروست. خانم مریم بهروزی، نمایندهی محافظهکار مجلس کنونی، در مصاحبه با دویچهوله این مخالفت را به "روح مردسالاری حاکم بر جامعه" نسبت داده است . به گفتهی وی « فرهنگ جامعه ما این است که از این منظر به زنها نگاه نمیکنند و شاید بیشتر مایل باشند که اصلا خانمها نیایند در عرصههای اجتماعی، سیاسی.»
روایتهای مختلف از تشتت در میان محافظهکاران
در این میان، اختلاف میان اصولگرایان از سوی اصلاحطلبان به عنوان نوعی جنگ زرگری تلقی میشود. به نظر اینان نبود یک رقیب واقعی در صحنه انتخابات، شور و حرارت و جدیت را از آن خواهد گرفت و مردم بیش از پیش با حوزههای رای قهر خواهند کرد. همین امر سبب شده که اصولگرایان این گونه وانمود کنند که یکدست نیستند و مجموعاَ به دو اردوی هوادار و منتقد دولت تقسیم شدهاند، تا به مردم القا شود که انتخابات به راستی صحنهی رقابتی واقعی است.
در کنار نظر اصلاحطلبان، این ارزیابی نیز وجود دارد که شکاف میان اصولگرایان امری واقعی است که بیش از همه به تعدد مشکلات داخلی و خارجی جمهوری اسلامی برمیگردد. بنا به این نظر، محافظهکاران گرچه در برابر اصلاحطلبان اختلافات خود را پنهان میکردهاند، اما سیاستهای داخلی و خارجی دولت احمدینژاد چالشبرانگیز و مسئلهسازتر از آن بودهاند که این یکپارچگی قابل حفظ باشد و تمامی محافظهکاران حامی دولت و کارنامهی آنان باقی بمانند. ضمن این که، رقابتهای محفلی و گروهی و جدال بر سر کسب سهم بیشتری از منافع سیاسی و اقتصادی نیز اختلافات در میان محافظهکاران را روز به روز شدت بیشتری بخشیده است.