از مخالفت با انتخابات آزاد تا "مهندسی معکوس انتخابات"
۱۳۹۱ بهمن ۶, جمعه
۵ ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری در ایران سایه انتخابات پرمناقشه دور قبل همچنان بر صحنه سیاسی کشور و مباحث انتخابات پیش رو سایه انداخته است. از جمله این مباحث دخالت نهادها و محافل ذینفع در روند و نتیجه انتخابات به سود نامزد اصلی مورد حمایت هسته اصلی قدرت است. به عقیده مخالفان، این گونه دخالتها، شامل خرید رای، دور نگهداشتن ناظران مخالف و مستقل از سر صندوقها و دستبردن در نتایج آرا که به "مهندسی انتخابات" مشهور شده در بیرون آمدن نام احمدینژاد از صندوقهای رای در سال ۱۳۸۸ نقش کلیدی داشته است.
اخیرا حجتالسلام علی سعیدی، نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران آشکارا بر درستی و لزوم "مهندسی معقول" انتخابات توسط سپاه تاکید کرد که موجی از واکنشها را به دنبال داشت. به ویژه واکنشهای مخالف سبب شد که سپاه پاسداران در مقام دفاع از خود برآید و اتهام "مهندسی انتخابات" را به عوامل بیگانه و بلندگوهای استکباری نسبت دهد.
رسوایی "مهندسی انتخابات"
حساسیت سپاه و محافل نزدیک به آیتالله خامنهای در قبال متهمشدن به مهندسی انتخابات و نیز تجربه تلخ حکومت در برانگیختن موجی از مخالفت عمومی در سال ۱۳۸۸ که در سی سال پس از انقلاب سابقه نداشت و پایههای مشروعیت آن را بیش از پیش لرزاند، همه و همه ظاهرا سبب شدهاند که تدابیر و راهکارهای متفاوتی در انتخابات آینده در دستور کار قرار گیرند.
ممنوعکردن صحبت از انتخابات آزاد یکی از این تدبیرهاست. هم آیتالله خامنهای و هم محافل متعددی در درون حکومت "انتخابات آزاد" که اینک به کلام مشترک بخشهایی از اپوزیسیون داخل و خارج حکومت بدل شده را رمزواژه "فتنه جدید" مینامند و به کارگیری آن را همنوایی با دشمن معرفی میکنند. در همین راستا حتی صحبتهای اخیر محمد خاتمی در باره لزوم برگزاری یک انتخابات آزاد و سالم نیز به دستور نهادهای امنیتی اجازه انتشار در نشریات داخل را نیافت.
علاوه بر این ممنوعیتها و محدودیتها و تهدید به رد صلاحیت این یا ان نامزد، اینک سایت بازتاب در تحلیلی تلویحا بر این نکته تاکید دارد که محافل اصلی حکومت به جای مهندسی انتخابات به "مهندسی معکوس انتخابات" روی آوردهاند.
بازتاب که به محافل منتقد درون حکومت نزدیک است با این توضیح که هدف مهندسی معکوس انتخابات جلوگیری از پیروزی طیف احمدینژاد و اصلاحطلبان در فاز نخست و به پیروزی رساندن کاندیدای مورد نظر این محافل در وهله دوم است، به تفاوت این نوع مهندسی با راهکارهای سابق حکومت پرداخته و نوشته است: «در مهندسی معکوس انتخابات، به جای آن که (مثل مهندسی انتخابات) در فرایند انتخابات مداخله شود تا نتیجه مطلوب به دست آید، این فرایند به گونهای طراحی می شود تا نتیجه مورد نظر به دست آید.»
مهندسی معکوس، راهبردی با مراحل مختلف
حمله به چهرههای نسبتا شناختهشدهای مثل رفسنجانی و خاتمی که شاید رای بالایی در میان بخشهای گسترده ناراضی جامعه دارند و ایجاد فضایی که گامگذاشتن آنها برای نامزدی انتخابات را مانع شود از نظر تحلیل بازتاب اولین مرحله مهندسی معکوس است. این مرحله هماینک کم و بیش در جریان است.
آیتالله جنتی اخیرا در نماز جمعه تهران تلویحا رفسنجانی را "گردن کلفتی" خواند که اصطلاح انتخابات آزاد را بر سر زبانها انداخته. چهره معروف اصولگرایان یعنی حبیبالله عسکراولادی هم تنها به این خاطر که رفسنجانی را از "استوانههای انقلاب" میداند و کروبی و موسوی در زمره رهبران "فتنه" تلقی نمیکند به شدت آماج حملات سایر بخشهای اصولگرا است. محمد خاتمی نیز گاه و بیگاه فراخوانده میشود که از عوامل "فتنه برائت بجوید و توبه کند". در همین راستا، بخشی از اصولگرایان عدم تایید خاتمی در شورای نگهبان را نیز امری تقریبا قطعی میدانند. حمیدرضا ترقی، از رهبران ارشد موتلفه در این باره گفته است که خاتمی جز نامزدهای حداکثری اصلاحطلبان است و تایید نخواهد شد. او توصیه کرده است که اصلاحطلبان با نامزدهای حداقلی وارد انتخابات شوند.
این توصیه اصولگرایان به اصلاحطلبان برای به میدان فرستادن نامزدهای حداقلی خود از نظر سایت بازتاب مرحله دوم مهندسی معکوس انتخابات است: «براساس طراحی صورت گرفته در مهندسی معکوس انتخابات، اولا تعداد این کاندیداهای زینتی بیش از یک نفر خواهد بود تا آرا بین آنها پخش شود و ثانیا هیچ یک از محبوبیت و کاریزمای بالایی برخوردار نیستند که قابلیت جذب رای بالا را داشته باشند و بین ۵۰۰ هزار تا دو میلیون رای برای آنان پیشبینی میشود.»
محمدرضا عارف، حسن روحانی و محمد سعیدیکیا از نظر سایت بازتاب در ردیف اول این "نامزدهای اصلاحطلب زینتی" و کسانی مانند محمدعلی نجفی و اسحاق جهانگیری و محمد شریعتمداری در ردیف دوم قرار دارند.
اهدافی چندگانه
در مجموع راهبرد "مهندسی معکوس انتخابات" از نظر سایت بازتاب اهداف چندگانهای را دنبال میکند که "نمایش" چنذقطبی بودن انتخابات از اهم آنهاست. تقسیم بخشهایی از آرای غیراصولگرا میان نامزدهای نزدیک به "اصلاحطلبان" و طیف احمدینژاد در دور اول انتخابات که به تضعیف هر دو جناح بیانجامد هدف مهم دیگر این راهبرد است.
از طرفی، شکست احتمالی "اصلاحطلبان" با دو سه میلیون رای در همان دور اول انتخابات تاییدی خواهد بود بر مدعای اصولگرایان که آنها در انتخابات پیش هم واقعا "بازنده" بودهاند و اعتراضشان به راستی "فتنه" علیه حکومت بوده است.
به نظر سایت بازتاب، انتظار بعدی اصولگرایان و حلقههای نزدیک به آیتالله خامنهای و سپاه از پیشبرد راهبرد مهندسی معکوس انتخابات این است که نامزد شکستخورده "اصلاحطلبان" با قبول آرام و "مودبانه" شکست خود به نامزد پیروز تبریک بگوید. جناح حاکم با معرفی این رفتار به عنوان "رفتار مطلوب و اخلاقی بازنده" تلاش خواهد کرد خود را در فتنهخواندن حقخواهیها و اعتراضهای سال ۱۳۸۸ خود را محق جلوه دهد و سرکوب و حبس و حصرها را توجیه کند.
بازتاب امیدوار است که نامزدهای ردیف دوم و سوم اصلاحطلب "ترفند" مهندسی معکوس انتخاب را دریابند و با امتناع از افتادن به دام جناح حاکم زمینهای فراهم کنند که حاکمیت گریزی از پذیرفتن نامزدان حداکثری اصلاحطلبان نداشته باشد. به نوشته بازتاب «تا کنون سید محمد خاتمی و اکبر هاشمی رفسنجانی در دیدار با این کاندیداهای بالقوه و همچنین سایر نشستها، بارها تاکید کردهاند شرایط در حال حاضر برای حضور اصلاحطلبان فراهم نیست و حضور در انتخابات از سوی اصلاحطلبان باید در صورت فراهم شدن بستر توسط نظام و آن هم در قالب یک کاندیدای واحد انجام شود.»
این که این "کاندیداهای بالقوه" به این توصیهها اعتنا کنند و این که اصولا "مهندسی معکوس انتخابات" مورد اشاره در تحلیل بازتاب مرحله به مرحله مطابق خواست طراحان آن پیش برود، پرسشی است که با شرایط بحرانی کنونی در وضعیت اقتصادی و در مناسبات بینالمللی ایران، با توجه به تشتت میان اصولگرایان و نیز شطرنجبازی جناح احمدینژاد پرسشی است که به سختی میتوان به آن پاسخ روشنی داد.