خاورمیانه در ۲۰۱۸ نیز ناآرام باقی خواهد ماند
۱۳۹۶ دی ۵, سهشنبهمردم در منطقه خلیج فارس برای این که بدانند "جنگ مقدس" بین ابر قدرت سنی عربستان سعودی و ایران، مرکز شیعیان جهان، به طور کامل در جریان است و وارد مرحله جدیدی شده است، نیاز نداشتند به صدای موذن مساجد عربستان سعودی گوش بدهند. شلیک راکتی از جانب حوثی های شورشی در یمن خودش بیانگر چنین وضعیتی بود. نیروهای دفاع هوایی عربستان این راکت را در هوا خنثی کرد. برای آرام کردن مردم، از مساجد شهر فورا صدای کلمه شریف بلند گردید.
در حالی که شکست سازمان های جهادی "دولت اسلامی" یا داعش در سوریه و عراق بزرگترین پیشرفت و تحول سیاسی در شرق میانه در سال ۲۰۱۷ به شمار می رود، برخی از شواهد نشان می دهند که منطقه بسیار صلح آمیز نیست. برعکس، تنش ها، به ویژه در منطقه خلیج فارس، می تواند سال ۲۰۱۸ را به یک سال تاریک و مملو از درگیری تبدیل کند. حتی ممکن است جنگ های جدیدی صورت بگیرند.
تراژدی سوریه و همچنین جنگ در یمن از منازعات پیچیده در منطقه است که به عنوان "جنگ های نیابتی" توصیف شده اند. در این جنگ ها در کنار بازیگران منطقه ای مانند عربستان سعودی و ایران، همچنین قدرت های بزرگی مانند ایالات متحده امریکا و روسیه دست دارند. همچنین تنش های ملی مانند تنش بین بغداد و منطقه کردستان عراق یا در لیبیا، کشوری که آن را هر چه بیشتر هرج و مرج تهدید می کند، منطقه را ناآرام تر ساخته است.
نقش جدید ایران
ایالات متحده امریکا با در نظر داشت تحولات در منطقه، موضع مشخص است. نیکی هیلی سفیر ایالات متحده در سازمان ملل متحد، پس از حمله راکتی به عربستان سعودی، توضیح داد که "زمان جواب دادن تهدیدهای ایران فرار رسیده است". او در ادامه گفت که در شلیک این راکت ایران دست داشته است. با این اظهارات اش، او خواست احساس تهدیدی را که به طور فزاینده ای در عربستان سعودی احساس می شود، بیان دارد.
در سعودی این نگرانی وجود دارد که نفوذ ایران از یمن به عراق و سوریه و حتی تا لبنان در حال گسترش است. حمله دوم به ریاض، که طی چند هفته گذشته از یمن راه اندازی شد، فشار زیادی بر شاهزاده سعودی، محمد بن سلمان، وارد کرده است. این حمله در سطح بین المللی شدیدا مورد انتقاد قرار گرفته است. سازمان های امدادرسانی به طور فزاینده خواستار پایان دادن به جنگ اند.
مقابله نظامی غیرممکن نیست
ریاض با چالش های زیادی مواجه است. از همه مهم تر که این کشور به سختی می تواند از لحاظ نظامی واکنش مناسب از خود نشان دهد. به گفته نبیل الخوری، دیپلومات سابق امریکا از مرکز تحقیقاتی «شورای شیکاگو برای امور جهانی»، در مورد قدرت عربستان سعودی، به ویژه در رابطه با ایران، مبالغه می شود.
عبدالخالق عبدالله، دانشمند علوم سیاسی که در امارات متحده عربی تحقیق می کند، می افزاید که بنابراین برای پادشاهی سعودی بسیار مهم است که جنگ در یمن خاتمه پیدا کند. به گفته او، از جانب دیگر شورشیان حوثی پس از ترور رئیس جمهور پیشین یمن علی صالح، به طور فزاینده ای از نظر سیاسی در انزوا قرار دارند و سوق دادن جنگ به جهتی که می خواهند برای شان سخت تر شده است. بنابراین، قابل تصور است که محاصره حوثی ها در حال حاضر از هوا و زمین تا پایان سال آینده بتواند نتایج سیاسی را به ارمغان بیاورد.
اما با این حال، این امر نیز می تواند به افزایش تنش ها در یمن کمک کند و همچنین خطر درگیری مستقیم بین عربستان سعودی و ایران را بیشتر می کند. عبدالخالق عبدالله به این باور است که در حالی که این خطر در سال ۲۰۱۷ حدود ۲۰ درصد بود، احتمالا در سال ۲۰۱۸ دوبرابر خواهد شد.
نگرانی های اسرائیل
نفوذ جدید ایران نه تنها مایه نگرانی عربستان سعودی بلکه برای اسرائیل نیز یک درد سر است. در حال حاضر صحبت از روابط نزدیک اسرائیل و عربستان در میان است. اما این امر واقعا شانس خوبی دارد؟ عبدالخالق شک و تردید دارد و به این نظر است که این انتظارات اغراق آمیز است. در واقع، این امر عمدتا بر آرزوی اسرائیل اتکا دارد.
اسرائیل در حال حاضر محتاطانه برخورد می کند. بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل پیش از این اعلام کرده بود که بعید به نظر می رسد که اسرائیل به نفع عربستان سعودی با ایران درگیر یک جنگ شود. با این حال، سیاستمداران و مقامات نظامی اسرائیل نگرانی های خود در مورد نفوذ ایران در سوریه را نادیده نمی گیرند. آنها این امر را تهدیدی برای امنیت ملی شان می دانند. علاوه بر آن که این تهدید از جانب حزب الله لبنان می آید.
کارشناسان حملات هوائی گاه به گاه اسرائیل علیه اهداف نظامی در سوریه را به عنوان نشانه آمادگی دولت یهودی برای مقابله با نفوذ ایران می دانند. همچنین انجام حملات محدود اما به طور مستقیم بر تاسیسات نظامی ایران در سوریه و لبنان نیز احتمال دارد.
پروژه دیگری را که اخیرا به عنوان "معامله قرن" شناخته شده است، یعنی اسکان فلسطینی ها از کرانه غربی و نوار غزه به شمال سینا، این دو کارشناس غیر واقعی می دانند. نبیل الخوری می گوید: پیشنهاد مطرح شده توسط رئیس جمهور ترامپ، بالاتر از همه، انعکاس دهنده «نادیده گرفتن واقعیت های سیاسی در منطقه است». در قدم اول تمایل محافظه کاران امریکایی برای حمایت از ترامپ در عقب این امر نهفته است. بحث کنونی در مورد به رسمیت شناختن بیت المقدس به عنوان پایتخت اسرائیل، تایید کننده این موضوع است.
ساده نگری امریكا
علاوه بر ایران، در زورآزمایی های سال ۲۰۱۷ یک برنده دیگر نیز ظاهر شده است: روسیه. هر دو کارشناس نظر مشترک دارند که همکاری بین مسکو و تهران احتمالا در سال آینده نیز ادامه خواهد یافت.
از سوی دیگر، سیاست خارجی ترکیه که در صدد تأثیرگذاری بر مسئله کردها در سوریه است، می تواند مواجه با چالش شود. از آنجایی که ترکیه با حمایت از امارت کوچک قطر در مناقشه اش با یک ائتلاف بین المللی به رهبری عربستان سعودی و مصر قرار گرفته است، روابط انقره با عربستان سعودی نیز رو به وخامت گذاشته است.
کارشناسان نیز در قبال این مساله نیز توافق نظر دارند که ایالات متحده در کل در انکشاف وضعیت در خاور میانه نسبتا کمتر به طور موثر مداخله کرده است. تمامی سیاست این کشور، این تصور را ایجاد کرده است که اداره ترامپ فقط یک تصویر ضعیف از سیاست های خاورمیانه دارد. ایالات متحده امریکا ادعای قدرت جهانی بودن را برآورده کرده نمی تواند.
nka, af (moncef)