۳۵ سالگی سپاه؛ پاسداران "ولایت مطلقه فقیه"
۱۳۹۳ اردیبهشت ۱, دوشنبهبا سقوط حکومت سلطنتی در ایران و فروپاشی ارتش شاهنشاهی برقراری نظم و امنیت را تشکلهای خودجوش در محلهها و گروههای شبه نظامی با رویکردهای سیاسی متفاوت بر عهده گرفتند.
وجود اختلاف میان گروههای مسلح مذهبی که از نخستین روزهای پس از ۲۲ بهمن ۵۷ آشکار شد زمامداران جدید را بر آن داشت که به فکر ادغام آنها در یک سازمان واحد بیفتند.
انگیزهی دیگری که کم اهمیتتر به نظر نمیرسد حذف نیروهای وابسته و نزدیک به جریانهای چپ و سکولار و حتا نیروهای مذهبی غیرهماهنگ با نخستین رهبر جمهوری اسلامی، روحالله خمینی بود.
خمینی دوم اردیبهشت ۵۸ با ابلاغ فرمانی خطاب به شورای انقلاب تاسیس رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را اعلام کرد.
تغییر رابطه سپاه و دولت
دولت موقت مهدی بازرگان پیشتر پیشنهاد داده بود نهادی نظامی زیر عنوان "گارد ملی" تشکیل شود و خمینی با صدور حکمی اجرای آن را به منصور لاهوتی سپرد.
نام این نیرو "سپاه پاسداران انقلاب اسلامی" گذاشته شد و ۱۸ فروردین ۵۸ سه گروه مسلح موازی دیگر از جمله شاخه نظامی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی (که از ادغام هفت تشکل مسلح قبل از انقلاب شکل گرفته بود) و گروهی به سرپرستی محمد منتظری که افراد اصلی آن پیشتر در لبنان و پایگاههای فلسطینیان در منطقه آموزش نظامی دیده بودند در آن ادغام شدند.
محسن رفیقدوست مدعی است در میان چند نفری که در تاسیس سپاه نقش برجستهای داشتند او نقش اول را داشته است و میگوید خبر صدور حکم برای لاهوتی را نهم اسفند ۵۷ شنیده و مطابق آن قرار بود سپاه زیر نظر دولت موقت فعالیت کند.
رفیقدوست بهمن ۸۶ به نشریه شهروند امروز گفت که در دیدار با خمینی ضمن گلایه از عدم پشتیبانی دولت موقت، او را متقاعد کرده که دستور دهد فعالیت سپاه زیر نظر شورای انقلاب قرار بگیرد.
سپاه و مهندسی انتخابات
سپاه پاسداران در دوران نخست وزیری میرحسین موسوی به وزارتخانه تبدیل شد و رفیقدوست نخستین وزیر سپاه محسوب میشود. با این همه سپاه همواره نهادی حکومتی بوده و فرماندهان ارشد آن را رهبر جمهوری اسلامی منصوب میکند.
در اصل ۱۵۰ قانون اساسی وظیفه سپاه "نگهبانی از انقلاب و دستاوردهای آن" عنوان شده است. فرماندهان سپاه این وظیفه را تبعیت بیچون و چرا از "ولی فقیه" و مقابله با هر حرکتی که ممکن است موقعیت او را تضعیف کند تفسیر میکنند.
برخی ناظران معتقدند نگرانی از به خطر افتادن موقعیت علی خامنهای در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی، باعث شد که سپاه فعالتر از گذشته پا به عرصه سیاست بگذارد و با "مهندسی انتخابات" زمینه یکدست شدن حکومت در سالهای ۸۴ تا ۹۲ را فراهم کند.
درباره دخالت نظامیان در انتخابات اسناد و شواهد فراوانی منتشر شده اما مهمترین سند شاید اظهارات کسانی چون میرحسین موسوی، اکبر هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی و مهدی کروبی باشد.
این افراد، به ویژه موسوی، رفسنجانی و خاتمی در دورههای مختلف در جایگاه بالاترین مقام اجرایی جمهوری اسلامی قرار داشتهاند و به دلیل موقعیت خود با مناسبات آشکار و پنهان قدرت به خوبی آشنا هستند.
تجربه داد و ستدهای پنهانی دوره جنگ
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با پایان گرفتن جنگ ایران و عراق وارد فعالیت اقتصادی شد. نطفهی این فعالیتها در دوران جنگ و زمانی بسته شد که فرماندهان ارشد این نهاد عهدهدار انجام بخشی از معاملات پنهانی برای خرید اسلحه و تجهیزات نظامی از کشورهایی چون لیبی، سوریه و کرهشمالی شدند.
رفیقدوست در گفتگو با شهروند امروز شرح مفصلی از این فعالیتها و نقش نظامیان در قاچاق اسلحه به ایران را ارائه کرده است.
سهم نظامیان در اقتصاد ایران به درستی مشخص نیست. برخی از منابع برآورد میکنند که بیش از ۲۰ درصد فعالیتهای اقتصادی ایران به نوعی در اختیار سپاهیان قرار دارد.
مسلم این است که هیچ حوزهای از چنگاندازی سپاه در امان نبوده است؛ از کشتیرانی تا راهسازی، از تجارت نفت تا بانکداری، از مخابرات تا صنایع سنگین، در هر تجارت و فعالیت سودآوری ردی از حضور شرکتهای وابسته به سپاه را میتوان مشاهده کرد.
سپاهیان گرچه هدف برخی از تحریمهای غرب هستند، از راههای گوناگون از تحریم سود بردهاند و به گفتهی محمود احمدینژاد از طریق گذرگاههای مرزی که خارج از کنترل گمرک قرار دارند به قاچاق کالا میپردازند.
سپاه قدس، بازوی سیاست خارجی خامنهای
محمد علی جعفری، فرمانده کل سپاه تیرماه ۸۹ گفته بود: «براساس تدابیر و فرماندهی معظم کل قوا عمل سپاه صرفاً عمل نظامی نبوده و این سازمان عظیم باید در همه زمینههای سیاسی، امنیتی و فرهنگی آمادگی حضور داشته باشد.»
فعالیت سیاسی نظامیان از سال ۸۴ و با حضور شماری از فرماندهان سپاه در دولت احمدینژاد علنیتر از گذشته شد. از مجلس هفتم نیز دستاندازی سپاهیان بر قوه قانونگذاری رو به افزایش گذاشت.
امروز حدود ۶۰ نماینده مجلس پیشینه سپاهی دارند و حضور آنها در برخی از کمیسیونهای کلیدی چشمگیر و در مواردی تعیینکننده است.
در مجلس نهم بیشترین تمرکز نظامیان در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی به چشم میخورد، به گونهای که نزدیک به نیمی از اعضای این کمیسیون فرماندهان پیشین و اعضای سپاه پاسداران هستند.
علاقه ویژه نظامیان به این کمیسیون را میتوان به نقش کلیدی رهبر جمهوری اسلامی در تعیین خطوط کلی سیاست خارجی نسبت داد که اهرم اجرایی آن در برخی کشورهای منطقه، نه دستگاه دیپلماسی که سپاه قدس (واحد برون مرزی سپاه) است.
فرماندهان سپاه در نقش دیپلمات
مطابق اسناد افشا شده توسط "ویکیلیکس"، قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس در سال ۲۰۰۸ به دیوید پترائوس، فرمانده وقت نظامیان ایالات متحده در عراق پیام داده که هدایت سیاستهای ایران تا جایی که به افغانستان، لبنان، عراق و باریکه غزه مربوط میشود بر عهدهی او قرار دارد.
این "هدایت" شامل شمار دیگری از کشورها از جمله سوریه نیز میشود که درباره ابعاد آن اسناد و گزارشهای فراوانی منتشر شده است.
در بسیاری از کشورهای منطقه کسانی که به عنوان دیپلمات وظیفه ظاهری نمایندگی دستگاه دیپلماسی ایران را بر عهده دارند از فرماندهان شناخته شده سپاه قدس هستند.
حسن آذری قمی سرکنسول پیشین ایران در هرات و حسن دانایی فرد سفیر کنونی تهران در بغداد از اعضای ارشد سپاه قدس هستند که در مذاکرات پنهان و آشکار با آمریکا بر سر مسائل منطقه نقش مهمی داشتهاند.
یحیی رحیم صفوی، فرمانده سابق کل سپاه و مشاور ارشد خامنهای ۲۲ مهر ۹۲ در گفتگو با خبرگزاری فارس با بیان این که ایران در رابطه با دولت بعد از طالبان در افغانستان "کمکهای مشورتی" به آمریکا کرده گلایه کرد که "لیکن آمریکائیها امتیازی به ایران ندادند."
مخالفت با عادیسازی رابطه با آمریکا
رحیم صفوی در بخش دیگری از این گفتگو به سیاست آمریکا برای تسلط بر منطقه پرداخت و گفت: «اکنون نفوذ سیاسی ایران از عراق به سوریه و از آنجا به لبنان رفته یعنی برنده این استراتژی نظامی و سیاسی که آمریکا آن را شروع کرد، رهبری قدرتمند، هوشمند و نظام سیاسی ایران است.»
فرمانده سابق سپاه موقعیت ایران در منطقه را حاصل دوران رهبری علی خامنهای و تدبیرهای او عنوان میکند: «طی ۲۴ سال گذشته از نظر سیاسی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران با یک سیاست هوشمندانه برنده نهایی مسائل سیاسی امنیتی منطقه جنوب غرب شده است.»
گرچه نقش رهبر جمهوری اسلامی در تعیین خطوط کلی سیاست خارجی آشکار است، فرماندهان سپاه بارها به خاطر مذاکرات هستهای و گفتگوی مستقیم با آمریکا، که خامنهای مجوز آن را ماههای پیش از پیروزی حسن روحانی در انتخابات صادر کرده، از دولت انتقاد کردهاند.
در کنار اختلافهای ظاهری، نظامیان و خامنهای در یک نکته کلیدی همصدا هستند و معتقدند مذاکره با آمریکا نباید به عادیسازی روابط دو کشور منجر شود.
خامنهای و حامیانش فلسفه وجودی حکومت جمهوری اسلامی را با "استکبار ستیزی" و دشمنی با آمریکا پیوند زدهاند و روابط عادی با این کشور، دستکم تا زمان تسلط این رویکرد ممکن نخواهد بود.
انتقاد از دخالت نظامیان در سیاست خارجی
امیرعلی حاجیزاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه ۲۳ فروردین نسبت به داشتن نگاه خوشبینانه به مذاکره با آمریکا هشدار داد و گفت: «پای میز مذاکره باید به این مسئله توجه کنیم که در حال مذاکره با دشمن هستیم؛ البته مذاکره برای دورسازی دشمن مانعی ندارد ولی نباید باور کنیم که با این مسائل مشکل مردم حل میشود.»
ظاهرا نگرانی سپاهیان که خامنهای نیز بارها آن را گوشزد کرده به پیامدهای عادیسازی رابطه با غرب مربوط میشود که میتواند به تغییر اوضاع سیاسی و اجتماعی کشور و سست شدن پایههای قدرت "ولایت مطلقه فقیه" منجر شود.
در این میان به نظر میرسد دولت که اراده و توان مخالفت آشکار با رهبر جمهوری اسلامی را ندارد انتقادهای خود را متوجه دخالت سپاهیان در سیاست خارجی میکند.
خبرگزاری دولتی جمهوری اسلامی (ایرنا) ۱۶ فروردین نوشتهای را به نقل از سایت "عصر ایران" بازنشر کرد که در آن موضعگیری نظامیان درباره مسائل سیاست خارجی "غیرمسئولانه و هزینهزا" خوانده شده و تاکید میشود، شایسته نیست نظامیان "در هر موردی" اظهار نظر کنند.
فعالیتهای بحثبرانگیز اقتصادی سپاه
در دوران محمود احمدینژاد، رستم قاسمی فرمانده قرار گاه خاتم الانبیا، بازوی مهندسی سپاه، وزیر نفت شد و زمینه حضور پررنگتر نظامیان در پروژههای کلان نفت و گاز را فراهم کرد.
حسن روحانی سه ماه پس از پیروزی در انتخابات در دیدار با فرماندهان سپاه تلویحا از آنها خواست رقیب بخش خصوصی نباشند و پروژههایی را بر عهده بگیرد که این بخش توان انجامش را ندارد.
چندی پیشتر، احمد توکلی رئیس پیشین مرکز پژوهشهای مجلس در گفتگو با هفته نامه تجارت فردا از حضور گسترده نظامیان در فعالیتهای اقتصادی انتقاد کرده و هشدار داده بود: «حاکمیت باید در مورد حضور نظامیان در اقتصاد تصمیم قاطعانه بگیرد. اگر تصمیم درست گرفته نشود، افرادی که قدرت نظامی دارند، دارای قدرت اقتصادی هم میشوند.»
سایت خبری صبحنیوز، نزدیک به سپاه پاسداران، آذر ماه ۹۲ به نقل از یکی از فرماندهان قرارگاه خاتمالانبیا گزارش داد که دولت کنار گذاشتن پیمانکاران سپاه از پروژههای نفت و گاز و طرحهای عمرانی را آغاز کرده است.
در واکنش به چنین خبرهایی حسن فیروزآبادی، رئیس ستاد كل نیروهای مسلح مدعی شد که نظامیان برای کمک به دولت و بر زمین نماندن پروژههای عمرانی وارد فعالیت اقتصادی شدهاند و اگر زمانی دولت، دیگر نیازی به امكانات نیروهای مسلح نداشته باشد، "این امكانات دوباره به مراكز نظامی بر میگردد و در خدمت رشد و توسعه صنعت دفاعی قرار میگیرد."
ابزار خامنهای برای کنترل سپاه
گفته میشود ناخشنودی سپاهیان از حل مناقشه اتمی و لغو احتمالی تحریمها، به حضور سرمایهگذاران قدرتمند خارجی در ایران مربوط می شود که بازار بیرقیب نظامیان را از چنگ آنان خارج میکنند.
از سوی دیگر سپاه به عنوان نهادی نظامی که فعالیت اطلاعاتی و امنیتی گستردهای دارد از عدم شفافیت در تجارت خارجی و مبادلات مالی که تحریمها در آن موثر بوده سود کلانی میبرد.
با این همه چنانچه نظر مقامهای غربی درست باشد و خامنهای بر اثر فشار تحریم تن به عقبنشینی در مناقشه هستهای و مذاکره با آمریکا داده باشد بعید به نظر میرسد نظامیان از او تبعیت نکنند.
مجتبی ذوالنور، جانشین پیشین نماینده خامنهای در سپاه ۲۴ دی ۹۲ به روزنامه اعتماد گفت: «رهبری سه كانال رسمی برای كنترل و نظارت بر سپاه دارد.» او اطمینان میدهد که "این سه دستگاه كاملا مسیرشان یكی است و اصلا اختلاف مسیر ندارند."
به گفتهی ذوالنور خامنهای علاوه بر فرماندهی کل قوا که اختیار جابهجایی فرماندهان ارشد را دارد از طریق انتصاب رئیس "حفاظت اطلاعات سپاه" و مسئول "نمایندگی ولی فقیه در سپاه" نیز تمام فعالیتهای این نهاد را کنترل میکند.