«۲۱ میلیون ایرانی بیسواد و کمسواد هستند»
۱۳۹۳ شهریور ۱۷, دوشنبهسازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد (یونسکو) روز ۸ سپتامبر (۱۷ شهریور) را روز جهانی سوادآموزی نامگذاری کرده است. شعار سال ۲۰۱۴ برای این روز "سوادآموزی و صلح" انتخاب شده است.
ایرینا بوکووا، مدیرکل یونسکو در پیام خود به مناسبت روز سوادآموزی درباره علت این نامگذاری گفت، کشورهایی که خشونت در آنها رواج دارد دارای کمترین میزان سوادآموزی در جهان هستند و ۴۰ درصد کودکان در کشورهای جنگزده به آموزش ابتدایی راه ندارند.
توافق بر سر نامگذاری این روز در کنگره جهانی "پیکار با بیسوادی" در سال ۱۹۶۵ (شهریور ۱۳۴۴) صورت گرفت که در تهران برگزار شد. به رغم این، برنامههای سوادآموزی در ایران، به ویژه در سه دهه گذشته با موفقیت چشمگیری همراه نبوده است.
بیسوادی در "مهد علم و ادب"
فعالیتهای دولتی برای ریشهکن کردن بیسوادی در ایران از سال ۴۳ بر عهده "کمیته ملی پیکار جهانی با بیسوادی" قرار گرفت. سابقه این فعالیتها به تشکیل "سازمان تعلیمات اکابر" در سال ۱۳۱۵ بازمیگردد.
با سقوط سلطنت پهلوی و به فرمان نخستین رهبر جمهوری اسلامی، روحالله خمینی وظیفه مبارزه با بیسوادی در ایران از دیماه ۵۸ بر عهده سازمان نهضت سوادآموزی قرار گرفت.
مطابق هدفگذاریهای برنامه پنجم توسعه، باید تا پایان این برنامه (۱۳۹۴) بیسوادی در میان افراد ۱۰ تا ۴۹ سالهی ایران ریشهکن شود. با توجه به آمار رسمی از شمار بیسوادان و کمسوادان ایران، دستیافتن به این هدف ناممکن بهنظر میرسد.
آیتالله خمینی در فرمان خود برای راهاندازی نهضت سوادآموزی گسترش بیسوادی را به رژیم پادشاهی نسبت داد و نوشت: «كشور ما وارث ملتی است كه از این نعمت بزرگ در رژیم سابق محروم [بودند]؛ و اكثر افراد كشور ما از نوشتن و خواندن برخوردار نیستند.»
او در ادامه افزود این "مایه بسی خجلت است" كه در كشوری كه "مهد علم و ادب بوده و در سایه اسلام زندگی میكند كه طلب علم را فریضه دانسته" اکثریت شهروندان از نوشتن و خواندن محروم باشد.
۳۵ سال "قیام ضربتی" با بیسوادی
در بخشی دیگری از فرمان نخستین رهبر جمهوری اسلامی آمده است: «ما باید در برنامه دراز مدت، فرهنگ وابسته كشورمان را به فرهنگ مستقل و خودكفا تبدیل كنیم. و اكنون بدون از دست دادن وقت و بدون تشریفات خستهكننده، برای مبارزه با بیسوادی به طور ضربتی و بسیج عمومی قیام كنیم تا ان شاءاللَّه در آینده نزدیك هر كس نوشتن و خواندن ابتدایی را آموخته باشد.»
۳۵ سال پس از صدور این فرمان و "بسیج عمومی" برای مبارزه ضربتی با بیسوادی، علی باقرزاده رئیس سازمان نهضت سوادآموزی میگوید حدود ده میلیون نفر در ایران بیسواد مطلق هستند که حدود سه و نیم میلون نفرشان بین ۱۰ تا ۴۹ سال و شش میلون نفر آنها بالای ۵۰ سال سن دارند.
باقرزاده، اردیبهشت امسال به سایت خبری "تسنیم" گفت: «۱۱ میلیون کم سواد نیز در کشور داریم که تحصیلات آنها معادل دوره ابتدایی است، هفت و نیم میلیون نفر از این افراد زیر ۵۰ سال هستند که میتوانند برگشت به بیسوادی داشته باشند و به جمعیت ۳ میلیون و ۴۵۶ هزار بیسواد زیر ۵۰ سال اضافه شوند.»
۳ میلیون کودک بازمانده از تحصیل
بخش بزرگی از میلیونها کمسواد ایران که مسئولان نگران بازگشت آنها به جرگه بیسوادان هستند شامل افرادی میشوند که انگیزه، امکان یا فرصتی برای سوادآموزی ندارند.
به این گروه باید کودکان بازمانده از تحصیل را نیز افزود که تعدادشان مطابق برآوردهای مرکز پژوهشهای مجلس حدود ۳ میلیون نفر است.
باقرزاده درباره این گروه که به بیسوادن بالای ده سال آینده اضافه میشوند به خبرگزاری "تسنیم" گفت: «حوزه مسئولیت بنده سوادآموزی است و در بخش کودکان بازمانده از تحصیل و جذب آنها متمرکز نیستم این مسئولیت بر عهده معاونت آموزش ابتدایی است.» محمدباقر عبادی، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، با انتقاد از این که فعالیت سازمان نهضت سوادآموزی در یک دهه گذشته "به هیچ وچه مطلوب نبوده" این سازمان را متهم میکند که در سالهای اخیر "هیچ اقدام عملیاتی برای ریشهکنی بیسوادی نداشته" است.
عبادی روز دوشنبه، ۱۷ شهریور به پایگاه اطلاعرسانی مجلس گفت: «آمار دقیقی از تعداد بیسوادان در کشور وجود ندارد اما نمیتوان سهم مشکلات اقتصادی را در ایجاد وقفه در ادامه تحصیل افراد و یا شروع تحصیل آنان نادیده گرفت.»
زنگ خطری برای سیستم آموزشی
سازمان نهضت سوادآموزی از سال ۹۰ با وزارت آموزش و پرورش ادغام شده و به عنوان یکی از معاونتهای این وزارتخانه فعالیت میکند.
عطاالله سلطانی صبور، عضو دیگر کمیسیون آموزش و تحقیقات این ادغام را عامل "عقبگرد این سازمان از اهدافش" میداند و میگوید: «محرومیتهای اجتماعی و گسترده شدن مشکلات معیشتی و بیتوجهی مسئولان به ریشه کن کردن بیسوادی عواملی است که سازمان نهضت سوادآموزی را از هدف اولیه خود دور کرده است.»
سلطانی دیماه ۹۲ با اشاره به گروه سنی هدفگذاری شده توسط سازمان نهضت سوادآموزی به سایت خبری مجلس گفت: «متاسفانه رشد آمار بازماندگان از تحصیل در افراد زیر ۱۰ سال معضلی است که برای سیستم آموزش کشور زنگ خطر به شمار میرود.»
در این میان برخی از مسئولان با قیاس نسبت بیسوادان به کل جمعیت و بدون در نظر گرفتن تغییر ترکیب جمعیت در شهرها و روستاها، برنامههای پیکار با بیسوادی را موفق معرفی میکنند. با این همه وجود میلیونها کودک بازمانده از تحصیل و بزرگسالان کمسواد، ربع قرن تلاش برای ریشهکنی بیسوادی را با چالشهای جدی روبرو کرده است.
سرانه مطالعه و "آمارسازی ناشیانه" مسئولان جمهوری اسلامی
بیاعتنایی به قانون اساسی
یونسکو جایزه مبارزه با بیسوادی سال ۲۰۱۴ را به جمعیت "اقرا" الجزایر اهدا کرد. این جایزه به موفقیتهای مقطعی اختصاص دارد. فعالیتهای ایران در زمینه سوادآموزی نیز تا کنون چند بار از سوی یونسکو شایسته تقدیر ارزیابی شده است.
یکی از هدفهای هزاره سوم که رهبران کشورهای جهانی در سال ۲۰۰۰ خود را به رسیدن به آن متعهد کردهاند فراهم کردن امکان سوادآموزی همگانی تا سال ۲۰۱۵ میلادی است.
یونسکو فاصله ایران را تا این هدف "دور" ارزیابی کرده است. آمار سال گذشته یونسکو جایگاه ایران را در میان ۱۶۴ کشور جهان و در زمینه سوادآموزی رتبه ۸۶ اعلام کرد.
تفاوتهای تعریف از "باسوادی" در کشورهای مختلف و تاکید بر سوادآموزی به گروههای سنی خاص از روشهایی است که میتواند با مبهم و مخدوش بودن آمار منجر شود.
مسئولان مهمترین دستگاه متولی سوادآموزی در ایران در حالی گروه هدف خود را افراد ده تا ۵۰ ساله عنوان میکنند که مطابق قانون اساسی فراهم آوردن شرایط آموزش برای کودکان نیز از وظایف دولت است.
مطابق اصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی، دولت موظف است تمام امکانات خود را برای اموری چون "آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه در تمام سطوح، و تسهیل و تعمیم آموزش عالی" به کار گیرد.
وجود میلیونها کودک و نوجوان که به دلیل فقر خانوادهها مجبور میشوند تحصیل را کنار بگذارند و کار کنند؛ صدها هزار کودک بازمانده از تحصیل بیانگر این واقعیت است که از زمان تشکیل جمهوری اسلامی تا کنون تمام دولتها در اجرای اصل یادشده کوتاهی کردهاند.
به این ترتیب محروم ماندن مردم از "نعمت بزرگ" آموزش که رهبر انقلاب در فرمان خود به آن اشاره کرده بود، همچنان در جمهوری اسلامی نیز ادامه دارد.