۱۳ دسامبر ۱۷۹۷: سراینده مهر و زندگی
۱۳۹۵ آذر ۲۳, سهشنبهپدر هاینریش هاینه (Heinrich Heine) تاجر پارچه بود و کوشید فرزند را به ادامه راه خود تشویق کند. اما هاینریش از همان خردسالی تنها به دانش و ادب نظر موافق داشت. در شهرهای بُن و گوتینگن به دانشگاه رفت، ولی به خاطر عضویت در انجمنهای تندروی جوانان دانشجو از دانشگاه اخراج شد.
۲۸ ساله بود که توانست بار دیگر به دانشگاه راه یابد و در شهر گوتینگن دکترای حقوق بگیرد. هاینه از یهودیت که آیین خانوادهاش بود، به مسیحیت گروید، ولی تا پایان عمر از منتقدان سرسخت کلیسا و حکومتهای وقت باقی ماند. نخستین مجموعه سرودههایش را در سن ۲۵ سالگی منتشر کرد، ولی عاشقانههایی که در سال ۱۸۳۱ یعنی در ۳۴ سالگی به چاپ رساند، چنان پرطرفدار بودند که از آن پس توانست از راه نوشتن روزگار بگذراند.
هاینه به بیشتر کشورهای اروپایی سفر کرد و از این مسافرتها، توشههای ادبی بسیار گرد آورد که در مجموعههای اشعار و مقالههای او هرکدام جلوه ویژهای دارند. هرچند سرودههای او به ظاهر رمانتیک و عاشقانه مینمایند، اما لحن تند سیاسی و انتقاد سخت اجتماعی از کهنهپرستی و بنیادگرایی، باعث شد که نوشتههایش در سال ۱۸۳۵ از سوی مجلس اعلای آلمان در آن زمان ممنوع اعلام شوند.
هاینه که از سال ۱۸۳۱ به پاریس مهاجرت کرده بود، دیگر جز برای دیدار از میهن به آلمان بازنگشت. حاصل آن دیدارها آثار انتقادی و کنایهآمیزی چون "آلمان افسانهای زمستانه" بود که همگی در حیطه ادبیات آن زمانِ آلمان، سنتشکنی به شمار میآمدند.
امروزه نخستین مجموعه شعرهای عاشقانه هاینه با نام "عشقنامه" هنوز پرفروشترین کتاب تغزلی آلمان است، زیرا شاعر بیپیرایه و آشکار، از عشقِ زمینی سخن میگوید؛ عشق را پدیدهای واقعی و روزانه میداند که روزانگی بشر را به احساسی متعالی و شاعرانه تبدیل میکند. در عین حال او همواره در شعرهایش از طنز بهره میگیرد، به طوری که سرودههایش کم و بیش در زبان آلمانی ضربالمثل شدهاند:
"جوانی دل به عشق دختری داد
دل دختر به عشق دیگری بند
و آن دیگر به عشق دلبری دل،
سپرد و داد با او دست پیوند
ز روی خشم دختر گشت همسر
به اول مردِ خوبِ خواستگارش
کدام از آن همه درماندهتر شد؟
جوان و آن دل بیاختیارش
اگر این داستانی باستانیست
همیشه تازه است و ماندگار است
به هرکس که بیفتد قرعه فال
همیشه دلشکسته، بیقرار است.
هاینریش هاینه در ۵۸ سالگی در پاریس درگذشت.