یک دانشجوی کرد دیگر یکشنبه اعدام میشود
۱۳۸۹ دی ۳, جمعهحبیبالله لطیفی، دانشجوی سال آخر رشته مهندسی صنایع در دانشگاه ایلام، غروب روز اول آبان سال ۱۳۸۶ در حالی که برای باز پس گرفتن کیس کامپیوترش به مغازه تعمیر کامپیوتر در خیابان ادب سنندج رفته بود، توسط ۱۱ نفر از نیروهای امنیتی محاصره و با ضرب و شتم بازداشت شد.
۹ روز بعد، یکی از آشنایان آقای لطیفی در بیمارستان تامین اجتماعی سنندج جوانی را با چشمهایی ورمکرده و پوستی کدر و تیره و لبان پاره شده میبیند که توان راه رفتن نداشته و سه نفر زیر بازوی او را گرفته و از پلههای بیمارستان بالا میبردند. چندین نفر دیگر نیز با لباس نظامی و لباس شخصی آنان را احاطه کرده بودند. با شناسایی حبیبالله لطیفی در بیمارستان تامین اجتماعی سنندج، خانواده او پس از ۹ روز متوجه میشوند که پسرشان کجاست.
وی که عضو انجمنهای "ژیانه وه"، "شاهو " و سازمان محیط زیستی "جمعیت کردستان سبز" بود، مدت چهارماه در سلول انفرادی اداره اطلاعات سنندج نگهداری میشد و پس از آن به زندان عمومی سنندج منتقل شد. آقای لطیفی در تاریخ ۱۰ تیرماه ۸۷ در دادگاهی چند دقیقهای و بدون حضور خانواده، در شعبهی اول دادگاه انقلاب اسلامی سنندج به ریاست قاضی حسن بابایی به "اقدام علیه امنیت ملی" از طریق فعالیت دانشجویی، مدنی و سیاسی متهم میشود. در پایان این دادگاه چند دقیقهای، قاضی بابایی با استناد به مواد ۱۸۳، ۱۸۶، ۱۹۰ و ۱۹۱ قانون مجازات اسلامی، وی را محارب اعلام کرده و به اعدام محکوم میکند.
علیرغم اعتراض صالح نیکبخت وکیل وی، دادگاه تجدیدنظر در تاریخ ۱۰ بهمن ماه سال ۸۷ این حکم را تایید کرد.
آقای نیکبخت در گفتوگو با دویچه وله گفت: «ما دو سال این حکم را با اعتراضهای پی در پی نگه داشتیم و به طرق مختلف اجازه ندادیم اجرا شود تا اینکه بالاخره این هفته از اجرای احکام خبر دادند که حکم قرار است روز یکشنبه پنجم دی ماه اجرا شود».
سامان رسولپور فعال کرد مقیم سوئد به دویچه وله میگوید: «اولا خود روند رسیدگی به پرونده خیلی عجولانه بوده و آقای لطیفی در زندان تحت فشار بودند و در خود جلسهی دادگاه هم که فقط چند دقیقه طول کشید، ایشان اتهامات را رد و بههیچ عنوان این تهامات را قبول نکردند. بهرغم اینکه ایشان از بیماریهای مختلفی هم رنج میبرند، همهی این مدت را در زندان بودند که حکمشان در نهایت تأیید میشود و اخیراً هم به اجرای احکام ابلاغ شده و گفته میشود که روز یکشنبه میخواهند آقای لطیفی را اعدام کنند».
اتهام محاربه به دلیل تهیه فیلم و عکس
حبیبالله لطیفی که در زندان به نارسایی کلیه، عفونت روده و ناراحتی قلبی دچار شده، به اتهام تهیه فیلم و عکس از انفجارهای صوتی در سنندج و نیز تهیه فیلم و عکس از حمله به یک پاسگاه پلیس به اعدام محکوم شده است.
این در حالی است که به گفتهی وکیل وی، در زمان حمله به پاسگاه "کانیکوزله" آقای لطیفی اصلا در شهر سنندج نبوده است. در حقیقت حبیبالله لطیفی تنها به دلیل تهیه فیلم و عکس از یک بمبگذاری صوتی به عضویت در گروههای مسلحانه متهم شده است.
سامان رسولپور در مورد فعالیت گروههای مسلح در کردستان میگوید: «در شرایط فعلی ما هیچ حزب کردی نداریم که بخواهد به شکل رسمی مبارزهی مسلحانه را کاملا تأیید کند و در حال حاضر در مبارزهی مسلحانه علیه جمهوری اسلامی به سر ببرد. تنها یکی دو حزب کرد هستند که آنها هم در ماههای گذشته اعلام کردند که به خاطر فضایی که در کردستان ایران حاکم شده، فعالیتهای مسلحانهی خودشان را به حالت تعلیق درآوردهاند. البته اتهاماتی که زده میشود و برخوردهایی که میشود، فارغ از این که احزاب کرد چه موضعی دارند و در چه موقعیتی قرار دارند، همیشه جریان دارد و بر اساس این اتهامات این احکام صادر و اجرا میشود و کماکان هم افرادی هستند که به همین اتهامات بازداشت میشوند».
"محاربه" اتهامی رایج در کردستان
به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، غیر از حبیبالله لطیفی هم اکنون ۱۴ زندانی کرد دیگر به اعدام محکوم شدهاند. زینب جلالیان، حبیبالله گلپریپور، شیرکو معارفی، رشید آخکندی، مصطفی سلیمی، رستم ارکیا، حسین خضری، انور رستمی، جمال محمدی، سامی حسینی، ایرج محمدی، محمدامین آگوشی، احمد پولادخانی و عزیز محمدزاده اسامی زندانیان کردی است که منتظر اجرای حکم اعدامشان هستند.
تمامی این افراد به اتهام ارتباط با احزاب کرد به محاربه محکوم شدهاند. سامان رسولپور میگوید: «برخی از این افراد اساسا عضو هم نبودهاند، بلکه یک شهروند معمولی بودند. حالا بعید نیست که سمپاتی داشته باشند یا مثلا معتقد باشند که باید مثل آن حزب رفتار و فکر کرد. برای نمونه حبیبالله گلپریپور یک جوان کرد است که نه تنها هیچوقت مسلح نبوده، بلکه آن طور که خودش در مصاحبه اعلام کرده، صرفا موقعی که بازداشت شده تنها چند کتاب داشته، اما اتهامش این بوده که با حزب «پژاک» ارتباط داشته است. یا نمونههای مختلفی که در گذشته هم بوده است. فرزاد کمانگر که یک معلم بود و به همین اتهام ایشان را بهرغم این که کاملا آن را رد کرد و تا آخرین لحظه مقاومت کرد و گفت که این اتهامات صحت ندارد، اما باز هم اعدام شد و در همین مورد هم آقای لطیفی این اتهامات را رد کرده و به هیچ عنوان زیر بار این اتهامات نرفته است. ایشان نه تنها عضو مسلح نبوده، بلکه یک دانشجوی کرد بوده که به گفته و اذعان دوستانشان یک دانشجوی نخبه بوده و حداقل در آن منطقهای که زندگی میکرده، از لحاظ شخصیتی برای دوستانش و دانشجویهای دیگر بهعنوان یک الگو شناخته شده است».
لازم به ذکر است که هفته گذشته پس از حادثه انفجار در شهر چابهار، ۱۱ زندانی بلوچ در سیستان و بلوچستان اعدام شدند. آقای رسولپور با اشاره به ماه محرم و حرام بودن اعدام در این ماه به عقیده شیعیان اشاره کرده و میگوید: «ما در ماه محرم به سر میبریم و علیرغم اینکه از نظر شیعیان در این ماه نباید خونریزیای صورت گیرد، اما شاهد بودیم که هم در زاهدان اعدام صورت گرفت و در حال حاضر هم در کردستان حبیبالله لطیفی در خطر است. این نکتهی عجیبی است و از زاویه سنی بودن این افراد هم این مسئله مطرح میشود که چطور در ماه محرم که نباید خون فردی ریخته شود، این افراد را که اتفاقا اتهامشان هم "محاربه" است اعدام میکنند».
میترا شجاعی
تحریریه: بابک بهمنش