1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

یک ایرانی در سوئد خانواده خود را سال‌ها در خانه زندانی کرده بود

۱۳۸۸ تیر ۲۳, سه‌شنبه

یک مهاجر ایرانی در سوئد، به اتهام حبس چند ساله‌ی همسر و چهار فرزند جوان و نوجوان خود در خانه، بازداشت شده است. فرزندان این مرد بین ۱۶ تا ۲۲ سال سن دارند و به مدرسه و دبیرستان نرفته‌اند. ماجرا ۱۸ روز پیش آشکار شد.

https://p.dw.com/p/IpGK
عکس: AP

اوایل ماه ژوئن، همسایه‌ها به پلیس شهر اپسالا خبر دادند که صدای مشاجره و تهدید از آپارتمان این خانواده به گوش می‌رسد. پلیس در مراجعه به این خانه، به راز محبوس بودن پنج نفر در آن پی برد.

تحقیقات پلیس اپسالا روشن کرد که یک زن و چهار جوان ۱۶ تا ۲۲ ساله‌ی ایرانی، سال‌ها تحت تسلط و فشار همسر و پدر خود قرار داشته و تنها در صورت همراهی وی، امکان خروج از خانه را می‌یافتند.

سخنگوی پلیس اپسالا با اعلام این ماجرا به خبرگزاری آلمان گفت که رسیدگی رسمی و قضایی به موضوع آغاز شده است. این مرد ایرانی به حمله و تهدید اعضای خانواده خویش نیز متهم شده است.

به نقل از سخنگوی پلیس اپسالا، این خانواده در سال ۸۵ به سوئد آمده‌‌‌‌اند و هر شش نفر آن تابعیت سوئدی دارند. آنها در طول این سال‌ها، چند بار نیز به ایران سفر کرده‌اند. یکبار همه‌ی خانواده در سال ۲۰۰۴ سوئد را ترک گفته و تا سال جاری به آن بازنگشته بودند.

مسئولان محلی در شهر اپسالا در حال بررسی این موضوع هستند که چرا بچه‌های این خانواده به مدرسه نرفته‌اند و در این فاصله کسی از این امر مطلع نشده است. اپسالا در هفتاد کیلومتری شمال غربی استکهلم پایتخت سوئد قرار دارد.

دویچه‌وله در جستجوی اطلاعات بیشتر، با آقای علی حاج‌قاسمی جامعه‌شناس مقیم استکهلم گفتگویی انجام داد.

دویچه‌وله: این خبر کی منتشر شد، طنین آن در سوئد چه بوده؟

علی حاج‌قاسمی: این خبر تازه امروز منتشر شده و مقامات، طی ۱۸ روزی که از بازداشت متهم می‌گذرد، در باره‌ی ملیت او حرفی نزده بودند. تنها ذکر شده بود که متهم مردی ۶۰ ساله است. این خبر برای جامعه‌ی ایرانیان جدید است ولی همه متعجب و بهت‌زده‌اند.

اطلاعات دیگری از متهم در دست هست؟

اطلاعات بسیار نارسا و کم هستند. مقامات تحقیقات را آغاز کرده‌اند. حتی در مورد سن ایشان و اوراق شناسایی‌اش ابهام وجود دارد. ایشان در مدارک خود ۶۸ ساله است اما مقامات می‌گویند که جوان‌تر است و در مدارک خود نیز خلافکاری کرده است. ظاهرا در این بیست و چند سالی که ایشان در سوئد بوده، خانواده‌ی خود را آزار داده است. عنوان شده که همسرش را شکنجه می‌داده و بچه‌هایش در حالت نیمه حبس بوده‌اند. او خیلی مستبد بوده و نمی‌گذاشته که آنها با جامعه ارتباط داشته و با حق و حقوق خود آشنا شوند که مبادا از فرمانبرداری‌اش سرباز بزنند. نگذاشته بچه‌هایش به مدرسه بروند.

چطور مسئولان آموزشی نفهمیده‌اند بچه‌ها به مدرسه نرفته‌اند؟

دقیقا مشخص نیست که آیا سال‌های قبل بچه‌ها مدرسه رفته‌اند یا نه. همین موضوع، الان مورد بحث است. ایشان ظاهرا به مقامات اعلام می‌کرده که بچه‌هایش در کشور خودشان تحصیل می‌کنند و آنها تابستان‌ها و وقتی مدرسه‌ها تعطیل هستند به سوئد می‌آیند. مقامات سوئدی، وقتی پدر و مادر می‌گویند بچه‌ها جای دیگری مدرسه می‌روند، از نظر قانونی نمی‌توانسته‌‌اند دخالت کنند. همین موضوع باعث شده که بحث تحقیق مسئولان آموزشی و اجتماعی در مورد بچه‌ها بالا بگیرد.

گفتید که مرد خانواده خیلی همه را تحت تسلط خود گرفته بوده. اما چطور بچه‌ها که در جامعه‌ی آزاد و باز بزرگ شده‌اند، به فکرشان نرسیده که بروند خبر بدهند؟

من فکر می‌کنم در روزهای آتی معلوم می‌شود که چگونه این فرد توانسته چنین کنترلی را بر خانواده اعمال کند که آنها هیچ جراتی نکنند. ظاهرا بچه‌ها در بعضی وقت‌ها اجازه بیرون رفتن از خانه را داشته‌اند امامعلوم نیست که نحوه‌ی اعمال قدرت او به خانواده‌اش چگونه بوده است.

این خانواده با هیچکس مراوده یا تماسی نداشته؟

روشن نیست. هیچکس خبر ندارد. همسرش روزی که پلیس برای دعوا مرافعه و گزارش همسایه‌ها به خانه‌شان می‌رود، جرات می‌کند که موضوع را بگوید.

کسی نمی‌داند که متهم چکاره است؟

معلوم نیست. تنها مشخص است که ایشان در سال‌های اخیر از دولت سوئد حقوق بازنشستگی می‌گرفته است.

یعنی در سوئد قبلا کار کرده است؟

قاعدتا باید کار کرده باشید اما برای پناهجویانی هم که بیست و چند سال قبل آمده‌اند، امکان گرفتن حقوق بازنشستگی وجود دارد. بهر حال، ما نمی‌دانیم او بر چه اساسی حقوق بازنشستگی می‌گرفته است.

بچه‌ها پسرند یا دختر؟

دو دختر و دو پسر و همه متولد سوئد هستند. همه متعجب‌اند که چرا این‌ها صدایشان در نیامده است.

همسایه‌ها چرا مشاجره را به پلیس خبر داده‌اند اما نسبت به اینکه کسی از خانه بیرون نمی‌آمده حساس نشده بودند؟

بچه‌ها ظاهرا گاهی بیرون می‌آمده‌اند و بعضی ماه‌های سال را در ایران بوده‌اند. همسایه‌ها فکر کرده بودند که این‌ها نیستند. ظاهرا بچه‌ها از سایه پدرشان هم می‌ترسیده‌اند.

افکار عمومی به این موضوع چه واکنشی نشان داده؟

این خبر تازه است. مقامات حساس بودند که ملیت او معلوم نشود. هفتاد هشتاد هزار ایرانی در سوئد زندگی می‌کنند و حساسیت بود که هیچ کشوری نزد افکار عمومی سوئد مورد سوال واقع نشود.

شبیه چنین ماجرایی در میان مهاجران ایرانی سوئد وجود داشت؟

نه، حبس خانگی را من به خاطر نمی‌آورم. در سال‌های اخیر ما در سوئد مشکلات ناشی از مسائل خانوادگی و به اصطلاح ناموسی داشته‌ایم. قتل‌های ناموسی داشتیم اما عمدتا در مورد گروه‌های سنتی‌تر. قتل‌های ناموسی درمیان کرد‌ها و آن هم بیشتر نزد کردهای عراقی وجود دارد.

گزارش و مصاحبه: مهیندخت مصباح
تحریریه: بهرام محیی