یخ بندان و ’تبرج‘
۱۳۸۶ دی ۲۳, یکشنبهصحنهای در ونک، ماجرایی هرروزه
مردم سردشان است. گاز ندارند، نان سخت پیدا میشود. گرانی و مشکلات دیگر هم که سرجایشان ماندهاند. در این بلبشو یکی از دغدغه های ماموران دولت این شده که کنترل کنند آیا شلوار خانمها روی چکمه شان است تا توی آن! بحث داغ "تبرج" درگرفته، این واژه نیز به لیست طولانی مفاسدی که مخل امنیت اجتماعی هستند اضافه شده و خانمهایی که متهم به این جرم جدید میشوند، با گشت های خیابانی سروکار پیدا میکنند.
خانمی در تماس تلفنی با دویچه وله میگوید:
«دیروزکه داشتم از میدان ونک رد میشدم، دیدم توی آن سرما وتوی آن برف وحشتناک که مردم اصلا همه بدون وسیله کنار خیابان ایستاده بودند، چهارگوشهی میدان گشتهای ارشاد بود و اتفاقا من داشتم با خودم فکر میکردم که اگر این ماشینهایشان را برای حمل مردم از توی این سرما و رهانیدنشان استفاده بکنند، چقدر بهتر است تا اینکه بایستند و به مردم تذکر بدهند که چرا شلوارت توی چکمهات است، چرا روسری عقب است، چرا ناخنات لاک دارد. الان ما کشورمان گاز ندارد، خانهها و ادارات را تعطیل کردهاند بخاطر بیگازی، کار را تعطیل کردهاند، آنوقت بخاطر چهارتا روسری عقبرفته و چندتا ناخن لاکزده مردم را آزار میدهند. واقعا این ها مسئلهی زندگی ماست؟»
مسئول طرح "ارتقای امنیت" کیست؟
سخنگوی دولت در پاسخ به اعتراضی این چنین میگوید خیر! ، اینها مسئلهی اصلی نیستند و تأکید میکند اعمالی که در این رابطه انجام میگیرد ربطی به دولت و بویژه شخص احمدی نژاد ندارد.
اولین سؤالی که برای هر کس با شنیدن حرفهای غلامحسین الهام سخنگوی دولت پیش میآید این است که اگر دولت پشت این طرح نیست، پس طرح موسوم به ارتقای امنیت از طرف چه قوه ای حمایت میشود و مسئولیتاش برعهده کیست؟ این ماموران کدام دولت اند که زنها را به خاطر پوشیدن چکمه بازخواست میکنند؟
ژست جدید دولت
فهیمه خضرحیدری روزنامه نگار از تهران معتقد است ژست جدید دولت فقط به خاطر نزدیک شدن انتخابات است:
«دولت آقای احمدینژاد و سخنگوی آن فکر میکنند که با اعلام برائت از این اتفاقهایی که افتاده و اینهمه سختگیریهای بیهودهای که به مردم شده، جایگاهی برای خودشان درست بکنند که مردم باز به گروه آنها رای بدهند. ولی آن چیزی که ما در سطح شهر میبینیم و بعنوان شهروند حداقل با آن برخورد داریم، مردم از اینهمه فشاری که با طرح امنیت اجتماعی بهشان آمده، اظهار نارضایتی میکنند و این را هم خودشان هشدار میدهند که دولت هم در آستانهی انتخابات دارد اعلام برائت میکند از این طرح.»
تفکر دولت
با این حال تناقضی در این میان وجود دارد. اگر فرض را بر این بگذاریم که دولت میخواهد با تبلیغ روی این که چندان هم موافق سختگیری به مردم نیست برای اهداف انتخاباتیاش استفاده بکند، پس چرا این اقدامات همچنان ادامه پیدا میکند؟ چه دستهایی پشت ادامهی این طرحها هستند، طرحهایی که علیرغم ایجاد نارضایتیای و علیرغم اینکه دولت سعی میکند خودش را از آن جدا بکند، ولی ادامه دارند؟ به نظر فهیمه خضرحیدری این تناقض را باید در دولت آقای احمدینژاد جستوجو کرد. او میگوید گذشته از ژست تبلیغاتی دولت باید این را در نظر گرفت که:
"در واقع در ریشهها و بدنهی دولت آقای احمدینژاد و خود ایشان درعمل مخالفتی با اجرای چنین طرحهایی ندارند و شما در نظر بگیرید که یک خانم باید در مورد کفشی که میخواهد انتخاب بکند و بپوشد به یک عده مامور نیروی انتظامی که مسلح در سطح شهر میگردند توضیح بدهد. بنابراین این نمیتواند بههیچوجه نه آن مردم سالاری دینی باشد که حالا جمهوری اسلامی صحبتاش را میکند، نه آن دموکراسیای باشد که الگوهای غربی صحبتاش را میکنند. این تفکر تفکر سردار رادان به تنهایی نیست، این تفکر تفکر دولتی هم هست که سردار رادان میشود مامور و رییس نیروی انتظامی و پلیساش."
سرما و تبرج
ولی سرما با "تبرج" زیاد جور درنمیآیند. در این روزهای یخزده اگر قرار باشد خانمها چکمه نپوشند، چه باید بپوشند؟
فهیمه خضرحیدری میگوید:
«حقیقتاش را بخواهید این موضوع به یک جوک تبدیل شده و مردم با اس.ام.اس و ایمیل و اینها شوخی میکنند و جوک میگویند در مورد این حرفی که نیروی انتظامی زده است. ببینید، گفتهاند که چکمهی خانمها که حالا انواع هم مشخص کردهاند که اگر این چکمهها بلند باشد و شلوار این خانمها داخل چکمه برود، این میشود تبرج. تبرج به معنای خودنمایی برای مردها. دیدند که نه، این حرف خیلی خندهدار است. بعد از دو سه روز که حالا یک عده را هم دستگیر کردند و تذکر دادند، خود سردار رادان آمد و اعلام کرد نه، حالا تبرج نیست و اشکالی ندارد. اینجوری نیست که بشود گفت تبرج، باشه، قبوله. ولی بازهم نباید خانمها بپوشند، بخصوص اگر شلوارشان را نیاورند روی این چکمهها. یعنی شما ببینید، اصلا توضیحاتی که داده میشود در چه حد مبتذل است. من میخواهم به شما بگویم که مملکتی که اینهمه مشکل دارد، اینهمه دردسر دارد، در حال توسعه است، میخواهد پیشرفت بکند، ما باید همه چیز را بگذاریم کنار و به این فکر کنیم که حالا شلوارمان بیاید روی چکمهمان یا نیاید، که دستگیر بشویم یا نشویم!»
مزاحمتهای واقعی و لزوم کار فرهنگی
چندی پیش در اینترنت نظرسنجیای منتشر شد که توسط یک نهاد عمومی با پرسوجو از هزار خانم انجام شده بود. در این نظرسنجی سؤال شده بود که درجهی مزاحمت و نوع مزاحمتها چگونه است؟ در پاسخ های داده شده به چهار مورد اصلی اشاره شده بود: انتشار تصاویر خصوصی افراد، تنه زدن عمدی به خانمها، متلک گفتن به آنها، ویراژ دادن جلویشان و حرکتهای نمایشی موتورسواران و تعقیب زنان توسط مردها در اماکن خلوت. از زمانی که طرح امنیت اجتماعی شروع شده، آیا این مزاحمتها برای خانمها کمتر شده؟
فهیمه خضرحیدری میگوید:
«برای رفع مزاحمتهایی که برای خانمها وجود دارد که خیلی هم شدید است و انواع و اقسام هم دارد در واقع، ما نمیتوانیم هیچ طرح ضربتی اجرا بکنیم. ببینید، اینها در واقع کارهای فرهنگی در لایههای عمیق جامعه باید انجام بشود و در طول یک زمان طولانی. نه اینکه ما چهارتا طرح اجرا کنیم، بعد فکر کنیم که امنیت جامعه را تضمین کردهایم. حالا اگر ما بخواهیم خوشبینانه نگاه بکنیم، سردار رادان و همفکرانشان در نیروی انتظامی هم واقعا قصدشان برقراری امنیت اجتماعی هست، منتها وسیلهشان برای رسیدن به آن هدف یکمقدار وسیلهی دمده است، چون که ما نمیتوانیم با زور و نمیدانم با ریختن پلیس توی خیابان، از مردم بخواهیم که نظم و قانون را رعایت بکنند.»
مزاحمتها کمتر نشدهاند
فهیمه خضر حیدری میگوید به عنوان زن، زنی که مدام در سطح شهر رفت و آمد دارد، تقلیلی در مزاحمتهای خیابانی ندیده است:
«من اتفاقا فکر میکنم که مزاحمتهای خیابانی در کشور ما که بهرحال خانمهایش حداقل حجاب دارند، چرا اینقدر زیاد است نسبت به کشورهای اروپایی که خانمهایشان حجاب ندارند. وقتی شدت این مزاحمت ها را در ایران آدم بررسی میکنیم، احساس میکنیم که اتفاقا شاید آنهمه محدودیتی که برما اعمال میکنند درجامعهمان تاثیرمعکوس میگذارد.»
نظرات متفاوت
البته نظرات درباره طرح امنیت اجتماعی متفاوت است. خانمی میگوید که خود معتقد به حجاب اسلامی نیست ولی:
«بهرحال این مملکت اسلامیست و به نظر من کسی که توی این مملکت دارد زندگی میکند، باید تابع آنجا باشد. نمیشود روسری سرمان نکنیم، نمیشود مانتو نپوشیم. اینجا قانونش همین است.»
آقایی که به حرفهای این خانم گوش میدهد میپرسد قانون کجای این مملکت اجرا میشود که در این مورد اینقدر سخت بگیرند. او میگوید:
«البته یک کسانی هویت فرهنگی خودشان را میخواهند به کرسی بنشانند. ولی به نظر من این جمع، جمع خیلی وسیعی نیست. یعنی حتا در میان مقامات و کسانی که نفوذ دارند توی این مملکت، همه طرفدار این سیستم نیستند. یعنی انکار این قضیه این است که: یک عدهای هستند که قبول ندارند دیگر و نمیخواهند اینجوری باشد.»