یارانههای رای آفرین و مجلس گلهمند
۱۳۸۷ مهر ۱۹, جمعهبه محمود احمدی نژاد انتقاد میشود که از صدا و سیمای جمهوری اسلامی برای برنامههای تبلیغی خود در انتخابات ریاستجمهوری استفاده تمام و کمال میکند و معرفی طرح یارانهها در سخنرانی تلویزیونی او نمونه بارز این استفاده تبلیغی است. سخنرانییی که بخشهایی از آن، از روز سهشنبه تاکنون، بارها از صدا و سیما تکرار شده است. در مقابل، مجلس با طرح یازده سوال درباره این طرح، از رئیسجمهور پاسخ خواسته است. سوالاتی از این دست که هزینه یارانههای وعده داده شده از کجا تامین میشود و با کدام پول قرار است ۴۵ تا ۷۰ هزارتومان به میلیونها نفر پرداخت شود؟ برای اثرات تورمی این سیاست چه فکری شده و این مبالغ بر اساس کدام آمار و به چه گروهی تعلق خواهند گرفت.
مجلس هشتم تا بحال در موارد متعددی به سیاستهای دولت نهم و وزرای آن انتقاد کرده است. هیچکدام از این انتقادها اما تا بحال نه راه به جایی برده و نه از سوی مجلس پیگیری قاطعی شدهاند. آیا این بار طرح یارانهها آنقدر بحرانساز خواهد شد که برای مجلس چارهای جز پافشاری بر موضع انتقادی خود نخواهد گذاشت، یا آنکه این بار هم دورخیز مجلس برای مهار سیاستهای تنشزای رییسجمهور در نیمهراه فروکش خواهد کرد؟
برخی ناظران معقتدند که مناسبات مجلسشورایاسلامی با دولت آقای احمدینژاد، کم کم دارد به مراحل حساس و باریکی میرسد. زیرا آقای احمدینژاد از یکسو مجلس را چندان شایستهی مشورت وتعامل با دولت خودش نمیبیند، از سوی دیگر بر این باور است که برخی جریانهای سیاسی در بین نمایندگان مجلس نفوذ دارند و دنبال این هستند که برنامههای او را به چالش بکشند. فیاض زاهد عضو شورای سردبیری اعتمادملی و استاد دانشگاه میگوید: « گذشته از این آقای احمدینژاد برای خودش نقش ابرقانونی قائل است و زحمت پاسخگویی در خیلی موارد را به خود نمیدهد، چه در مواردی مانند معرفی یا برکناری وزرا، چه برداشت از صندوق ذخیره ارزی و یا سایر سیاستهای اقتصادی، اجتماعی و یا سیاست خارجی».
با این حال فیاض زاهد معقتد است: "حالا فضا به گونهایست که مجلس هشتم میخواهد نشان بدهد که نسبت به طرحی که در واقع اجرای آن نیازمند هماهنگی کل نظام سیاسی ایران است از خودش جدیت نشان میدهد. در این راه از آنجایی که هم اصولگرایان و هم اصلاحطلبان اقلیت مجلس با طرح آقای احمدینژاد چندان سازگاری ندارند، شاید این همگرایی بتواند جلوی اجرای این طرح را که بسیاری از ابعاد آن برای نمایندگان مجلس روشن نیست بگیرد».
استفاده از امواج روانی انتخابات، سواری بر بحران
البته منتقدین طرح تحول اقتصادی آقای احمدینژاد معقتدند که اختصاص یارانههای نقدی بیش از هرچیز یک طرح تبلیغاتی است که به پیآمدهای آن توجهی نمیشود. به گفته فیاض زاهد: «برخی از گزارشات تایید نشده میگویند که آقای احمدینژاد مبالغی در این جهت هم کنار گذاشته برای این که پیش از انتخابات، یکی دو ماه مانده به انتخابات، پولهایی را به حساب مردم مخصوصا گروههای پایین واریز بکند و با تکیه بر امواج روانی آن انتخابات را پشت سر بگذرد».
ولی اینکه آیا پس از انتخابات این طرح به شکلی که الان مطرح است اجرا شود یا نه، دیگر اهمیتی ندارد: فیاض زاهد عضو شورای سردبیری اعتماد ملی میگوید: «الان با روشی که آقای احمدینژاد پیش گرفته، چه این طرح را اجرا بکند چه اجرا نکند، کاسه و کوزههایش را سر مجلسشورایاسلامی میشکند. اگر این طرح اجرا بشود و ناموفق باشد، احمدینژاد مدعی خواهد شد که مجلس همکاری و مساعدت لازم را با او نکرده است».
کارشناسن طرح تحول اقتصادی دولت احمدینژاد را به یک جراحی اقتصادی تشبیه میکنند که هنوز ابعاد مالی آن روشن نیست و رئیس جمهور هم خود را مقید به پاسخگویی به هیچکس نمیداند. فیاض زاهد:
« دولت احمدینژاد یکی از بیقانونترین دولتهای پس از انقلاب است. هیچ دولت و هیچ رئیسجمهوری در تاریخ سیسالهی اخیر ایران به خودش اجازه نداده که قوه قضاییه، مجلس، کمیسیونها، نظرات تخصصی و اعتبارات مصوب بودجه را دور بزند. آقای احمدینژاد بههرحال برای خودش نقش پیامبرانه قائل است و توضیح این نکته ضرورت دارد که اجرای برنامهی آقای احمدینژاد میتواند منجر به یک بحران اجتماعی در ایران بشود».
فیاض زاهد تاکید میکند که این چیزی نیست که حتا از چشمان رهبر انقلاب هم دور مانده باشد. آیتالله خامنهای در پینوشت طرح تحول اقتصادی بر ضرورت اجماع ملی در رابطه با این طرح تاکید کرده است.
امکان بروز شورشهای کور
ناظران مسایل ایران به شرایط اقتصادی بغرنج ایران توجه میدهند، که گذشته از مشکلات داخلی، با بحران مالی جهانی نیز مواجه است. طرح مالیات ارزش اضافی کالاها که با تعطیلی بازارهای تهران، اصفهان و مشهد و شیراز روبرو شد، و تنشهایی از این دست، که در آینده بسیار محتمل خواهند بود، نگرانیهای گستردهای را در میان اقشار مختلف فراهم کرده است. به عقیده دکتر فیاض زاهد باید منتظر بود و نتایج سیاست یارانههای آقای احمدینژاد را در میان طبقات مختلف جامعه و همینطور جناحهای حکومتی دید. او میگوید: «طبقات پایین جامعه، دستمزدهای پایینی دارند و وقتی که مثلا رییس جمهور میگوید من ۵۰ تا ۷۰ هزارتومان در ماه بهحسابشان میریزم، شاید برای آنها تا حدی مثبت باشد و تایید آنها را همراه داشته باشد. ولی کارشناسان و طبقهی متوسط به بالا، کسانی که عملا تا حدی فرایندهای اقتصادی را میفهمند، چندان موافق نیستند. میدانند که مثلا نمیشود ۵۰ هزارتومان به حساب مردم واریز کرد، اما تبعات ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزارتومانی کاهش یارانههای دولتی را تحمل کرد. بههرحال، ایران شرایط اجتماعی شکنندهای دارد. یکی از عوامل میتواند در واقع پاسخگونبودن چنین برنامهای از سوی دولت و در نتیجه افزایش نارضایتیها و بروز شورشهای حاشیهای باشد».
به گفته او در برخی از شهرهای بزرگ مخصوصا در حاشیه این شهرها، به دلایل اقتصادی و اجتماعی، زمینه برای برخی ازشورشهای کور وجود دارد: « این گونه شورشها متاسفانه فاقد هرگونه فضیلت و هرگونه اثرات مثبت سیاسی و اجتماعی برای جامعه هستند وتنها موجب غارت و بیثباتی در جامعه خواهند شد. ما نمونههای آن را در آمریکای لاتین و همینطور در آفریقا و در یک مقطعی حتا در روسیه شاهد بودیم».
فرصتی مناسب برای مخالفان؟
نارضایتی عمدهی اصولگرایان سنتی و اصلاحطلبان ازدولت آقای احمدینژاد نیز یک بعد دیگر قضیه است که به عقیده برخی آگاهان سیاسی چه بسا تاثیرات خود را در انتخابات دهم نشان دهد. از سوی دیگر، برخی معقتدند که آقای احمدینژاد هم در شرایطی قرار دارد که خودش را خیلی محتاج و مدیون این اصولگرایان نمیداند. به گفته فیاض زاهد:
«این اعتماد به نفس آقای احمدینژاد در کنار پول فراوانی که بالارفتن قیمت نفت در سالهای اخیر دراختیار او قرار داده و هماهنگی در سطوح عالی، به نظر میرسد آقای احمدینژاد را در اجرای برنامههای خودش راسختر خواهد کرد».
او درعین حال تاکید میکند که مشکل عمدهی مجلس شورای اسلامی با دولت آقای احمدینژاد، مشکل کارشناسیست. زیرا به گفته او رئیس دولت نهم و وزرایش عموما مدیران توانایی نیستند و در واقع از شاخصهای پایین مدیریتی کشور هم پایینترند. علاوه بر این، تغییر یک وزیر دیگر کافی است تا دولت از مشروعیت ساقط شود: «به عنوان مثال اگر آقای کردان در نتیجهی فشار افکارعمومی و این که نه دکترا دارد نه فوقلیسانس و نه لیسانس، استعفا دهد، دولت آقای احمدینژاد دیگر مشروعیت ندارد. براساس قانون اساسی این دولت باید برود مجلس و از مجلس دوباره رای اعتماد بگیرد. چون بیش از ده وزیر آقای احمدینژاد در این سه سال عوض شده. همین نشان میدهد که آقای احمدینژاد شناخت چندانی از ادارهی مملکت ندارد. نه در انتخاب آن آدمها توانایی درستی از خودش نشان داد، نه در برکناری آنها».
برخی معقتدند که شرایط بوجود آمده فرصت مناسبی برای منتقدین آقای احمدینژاد است که بتوانند در انتخابات عرض اندام کنند. با این حال فیاض زاهد توجه میدهد که: « متاسفانه در یکی دو دورهی اخیر برخی ارادههای مافوق مناسبات سیاسی نسبت به انتخاب رییسجمهور تاثیرگذار هستند. باید ببینیم آن نیروهای غیبی، آن نیروهای تعریفنشده، آن نیروهایی که قدرت فراوانی دارند نظرشان چیست».
مریم انصاری