گذار از ابطال انتخابات به سوی جنبش دمکراسیخواهانه
۱۳۸۸ خرداد ۲۸, پنجشنبه۵۶ سال پیش در آلمان شرقی صدها هزار نفر برای بهبود شرایط زندگی و انتخابات آزاد لب به اعتراض گشودند و به خیابانها ریختند. پاسخ رژیم استالینیستی حاکم به این اعتراضات کشتار،سرکوب و بازداشت مخالفان بود.
اشپیگل آنلاین در تفسیری، جنبش مدنی ایران را همانند مبارزات آزادیخواهانهی مردم اروپا دانسته و مینویسد، بهرغم تفاوتهای فرهنگی و سیاسی میان ایران و کشورهای اروپای شرقی، نقاط محوری مشترکی دراین مقایسه به چشم میخورد.
طلیعه سپیدهدمان در خاورزمین
آرزوی دستیابی به آزادیهای فردی، مخالفت با سانسور و قیمومت دولتی در جنبش کثرتگرای کنونی ایران تشابه زیادی به تجربه کشورهای چکسلواکی سابق، مجارستان، لهستان و آلمان شرقی دارد.
به نوشتهی اشپیگل، روشهای دولت احمدینژاد برای مقابله با جنبش آزادیخواهانه مردم، همان ابزاری است، که تمام مستبدان بدان متوسل میشوند: ترسآفرینی، سانسور، تقلب، تزویر و سرانجام این خواست بیپایه که کشورهای دیگر نباید «در امور داخلی» ایران مداخله کنند.
«امور داخلی کشورها» نه تنها موضوع خصوصی حاکمان و قدرتمندان نیست، بلکه از دایره امور ملتها و کشورها نیز پا فراتر مینهد. به نظر مفسر اشپیگل، مسایلی نظیر دمکراسی، حقوقبشر و کثرتگرایی در ایران، همچون در دیگر کشورها، موضوعاتی عام و جهانی هستند.
اشپیگل با توجه به گستردگی جنبش مدنی ایران مینویسد: «میرحسین موسوی به عنوان رهبر اپوزیسیون ایران در مبارزه خود تنها نیست. این خبری مسرتبخش است، همچون طلوع سپیدهدمان در خاورزمین.»
ضرورت بررسی نتایج انتخابات از سوی مجامع بینالمللی
هفتهنامه مشهور "دی تسایت" نیز در آخرین شماره خود، به ضرورت هماهنگی میان سیاستهای آمریکا و اروپا در قبال ایران اشاره کرده و خواستار بررسی نتایج انتخابات از سوی مجامع بینالمللی و بیطرف شده است.
به نظر این هفتهنامه، تحقیق پیرامون انتخابات ریاستجمهوری از طرف نهادهای حکومتی ایران غیرقابل قبول است، زیرا مردم ایران دیگر به نهادهای دولتی اعتماد ندارند. در صورتی که رژیم ایران با توسل به دروغ و خشونت بر مسند قدرت بماند، تمامی نمایندگان کشورهای غربی باید بر سر هر میز مذاکرهای آشکارا از دولتمردان ایران بخواهند، که درباره حوادث اخیر پاسخگو باشند.
مبارزه برای دمکراسی
روزنامه اتریشی "دی پرسه" با تحسین به مبارزه مسالمتآمیز ایرانیان نگاه کرده و در اینباره مینویسد: «اعتراضات بیباکانه شهروندان ایرانی دستکم دو تصور رایج و قدیمی در اروپا را بیاعتبار کرده است: نخست حمایت وسیع "ضدامیریالیستی" از احمدینژاد. دوم نظر ستیزهجویان فرهنگی که مدعی بودند نامزدهای انتخاباتی واقعا در صف اپوزیسیون جای ندارند.»
مردم ایران نادرستی این تصورات را بخوبی نشان دادند. جنبش اعتراضی مردم ایران تنها به خاطر موسوی دست به تظاهرات نمیزند، بلکه برای «آرای دزدیدهشده» خود، یعنی برای دمکراسی، نیز مبارزه میکند.
آینده سختی در انتظار رژیم ایران است
براستی گستردگی و توان نیروهای مخالف در ایران تا چه اندازه است؟ تا پیش از برگزاری انتخابات هیچکس بهدرستی نمیتوانست بدین پرسش پاسخ گوید، اما حال واقعیت موجود در ایران نشان داده است که نیروهای اپوزیسیون بسیار نیرومندتر از ارزیابیهای نادرست برخی از افراد است.
روزنامه آلمانی «فولکساشتیمه»، در تفسیر خود میپرسد «آیا جنبش اعتراضی در ایران فروکش خواهد کرد؟» هنوز آینده تحولات ایران بهدرستی روشن نیست. با توجه به اینکه میرحسین موسوی از سیاستمداران دیرینه نظام حاکم به شمار میآید، در صورتی که اپوزیسیون موفق شود و وی را به قدرت برساند، از موسوی چه انتظاری میتوان داشت؟
بهرغم فشار روزافزون بر حاکمان ایران، شرایط در حال حاضر به شکلی دیگر است. رژیم تهران سانسور بر رسانهها را شدت بخشیده و تنها از طریق اینترنت و شبکههای ارتباطی همچون تویتر میتوان بر این سانسور غلبه کرد.
این روزنامه آلمانی در پایان یادآور میشود، بنا به تمام شواهد، رژیم ایران دوران بحرانی و سختی را پشت سر میگذارد. حتا در صورت غلبه حاکمان بر جنبش اعتراضی، این رژیم در آینده با شرایط کاملا متفاوتی در درون جامعه ایران مواجه خواهد شد.
نویسنده: شهرام اسلامی
تحریریه: بهنام باوندپور