کودک و فرهنگ کتابخوانی
۱۳۸۶ اسفند ۳, جمعههرچند در فرهنگ شفاهی مردم و ادبیات کهن ایران، قصهها، متلها و افسانههای فراوانی برای کودکان و نوجوانان وجود دارد، اما نخستین مولف کتاب کودک به شکل امروزین و متداول در ایران، جبار باغچهبان است. او از سال ۱۳۰۷ به بعد، کتابهایی برای کودکان نوشت و نقاشی کرد. یکی از کتابهای باغچهبان، بابا برفی چاپ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است که شورای جهانی کتاب کودک، آن را بهعنوان بهترین کتاب کودک انتخاب کرد.
شورای کتاب کودک ایران، سازمانی غیردولتی و ۴۵ ساله است. این نهاد را عباس یمینی شریف، معلم و مولف کتابهای کودکان با همکاری چند تن دیگر از کارشناسان تعلیم و تربیت کودک بنا کرد. این شورا، شاخه ایرانی شورای جهانی کتاب کودک به شمار میآید و اهداف آن از جمله رشد کیفی و کمی منابع ادبی و اطلاعاتی کودک و نوجوان، تدوین فرهنگنامه کودک و نوجوان، ترویج فرهنگ کتابخوانی، ایجاد کتابخانههای نمونه در مدارس و محلهها و حمایت از پدیدآورندگان و ناشران ادبیات و کتاب کودک و نوجوان است.
پروژه ترویج ادبیات در مدارس
فرهنگ کتابخوانی، مانند هرعادت و فرهنگ دیگر، ازمحیط گرفته میشود و پرورش آن نیاز به برنامه ریزی، پیگیری و مدیریت دارد. به گفته ژاله فروهر، عضوهیئت مدیره شورای کتاب کودک و از مجریان پروژه ترویج ادبیات در مدارس، میل به کتابخوانی، باید به صورت حلقههای به هم پیوسته در خانه،
مدرسه، رسانه یا سازمانهای غیردولتی پرورش یابد. بدون هماهنگی میان نهادهای مختلف اجتماعی و تربیتی، نمیتوان چنین فرهنگی را تقویت کرد.
ژاله فروهر: « ما در شورای کتاب کودک با روش کاملا متفاوتی رفتارخواندن در بچهها را پرورش میدهیم. تلاش ما اینست که کودکان را جدا از شیوههای متداول در آموزش و پرورش، به مطالعه برانگیزیم. همکاران ما در مدارس تهران، شیراز، شهرکرد و اصفهان، میکوشند به وسیله بازی، قصه گویی،نمایش خلاق و از این قبیل، بچه ها را به مطالعه علاقمند کنند.»
کتابخانه و کتابخوانی در مدارس
همکاران شورای کتاب کودک برای پیشبرد پروژه ادبیات در مدارس، با ادارههای آموزش و پرورش در ناحیههای مختلف تماس میگیرند. از مسئولان این نواحی، معرفی نامه دریافت کرده و به مدرسهها میروند. کتابهایی به مدارس برده میشوند که قبلا در جلسههای شورای کتاب کودک، به دقت بررسی و گزینش شدهاند.
ژاله فروهر: «در آموزش و پرورش زنگی به نام دروس فوق العاده وجود دارد. ما این ساعتها را میگیریم . کتابخوانی در زنگهای فوق برنامه انجام میشود. کتابها را هم به بچه ها معرفی می کنیم که میخرند و میخوانند و هم به کتابخانه مدرسه. بسیاری از مدیران مدارس با ما همکاری میکنند و لیست کتاب میگیرند. برخی هم همکاری نمیکنند.»
شوق مطالعه در کودک
بیشتر خانوادهها، گناه بیمیلی کودکان به مطالعه را، حجم بالای تکلیفهای مدرسه و فشردگی دروس می دانند که کودک را از کتاب، خسته یا حتی بیزار می کند. ژاله فروهر، این ایراد در سیستم آموزشی کنونی را می پذیرد اما تاکید می کند: «کتاب اگر جذاب باشد، بچهها علاقمند میمانند. در شورا کتابهای زیادی بررسی میشوند. ما بهترینها را انتخاب میکنیم.»
نقش خانه و خانواده
اگر در خانواده کتابخوانی ترویج شده باشد، اگر کودک دست پدر و مادر کتاب ببیند، خودش هم با کتاب انس می گیرد. شورای کتاب کودک، پروژه ترویج ادبیات در مدرسه را، به نوعی با تشویق خانوادهها به کتاب خریدن و کتاب خواندن نیز پیش میبرد.
ژاله فروهر: «من خودم درسالهای قبل که مدرسه میرفتم، هر دو سه ماه یکمرتبه خانوادهها را میخواستم و با آنها در باره کار شورا صحبت می کردم. وقتی کتاب به خانه میرفت، پدر و مادر علاقمند میشد به اینکه موضوع چیست. پدر و مادر به مدرسه میآمدند که ما میخواهیم برای بچه کتاب بخریم و شما به ما لیست کتاب بدهید. کتاب اینگونه حرکت میکرد. وقتی بچه کتاب را به خانه میبرد، به خواهر و برادر بزرگتر یا کوچکتر خود معرفی میکرد و آنها هم میخواندند.»
کتاب، کامپیوتر یا تلویزیون؟
میگویند برای برانگیختن کودک به کتابخوانی باید او را جادو کرد. باید آموزهها، واقعیتها و نیازهای زندگی جاری را با تخیل، فانتزی، کنجکاوی، ماجراجویی و شیطنتی که در ذات کودک و نوجوان است، درآمیخت. باغچهبان، هدایت، نیما، صبحی، یمینی شریف،بهرنگی، قاضی نور، مرادی کرمانی و بسیاری دیگر برای کودکان ایرانی نوشتهاند. با این همه، آیا شمار نویسنده و کتاب کودک مجاز برای انتشاردر ایران، به اندازهای هست که کودک و نوجوان را از جادوی تلویزیون، اینترنت یا بازیهای کامپیوتری دور کرده و به مطالعه ادبیات برانگیزاند؟