1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

کلاس‌های انتگراسیون در آلمان

۱۳۸۶ آذر ۲۷, سه‌شنبه

دولت آلمان به شیوه‌های گوناگون به مهاجران کمک کند تا بتوانند خودشان را در جامعه آلمان انتگره کنند، یعنی جذب جامعه‌ی میزبان شوند. به همین علت از سال ۲۰۰۵ برای مهاجران "کلاس‌های انتگراسیون" دایر است.

https://p.dw.com/p/CdKM
کلاس‌های انتگراسیون، محل تبادل فرهنگی و آموزش زبانعکس: dpa

کلاس‌های انتگراسیون که حدود ۶ تا ۷ ماه طول می‌کشند، برای همه مهاجران اجباری‌ هستند. البته زبان‌آموزان در این کلاس‌ها فقط زبان یاد نمی‌گیرند، بلکه با روش زندگی، فرهنگ و تاریخ آلمان هم آشنا می‌شوند.

زبان‌آموزان ایرانی در مدرسه هارتناک برلین

مدرسه‌ی هارتناک یکی از مدارسی است که مهاجران می‌توانند این دوره‌ها را در آن بگذرانند. هارتناک که یکی از بزرگترین مدرسه‌های برلین است، ۵۰ معلم رسمی دارد. به گفته‌ی هنیگ لاوترباخ (Hennig Lauterbach)، مدیر مدرسه ۱۰ درصد زبان‌آموزان این مدرسه ایرانی‌اند.

ایرانی‌ها در این مدرسه وجهه‌ی خوبی دارند. یکی از معلم‌های کلاس‌های انتگراسیون که تجربه‌های زیادی با شاگردان ایرانی دارد، معتقد است که شاگردان ایرانی به آموختن بسیار علاقمندند و سعی می‌کنند زبان آلمانی را سریع‌تر از دیگر مهاجران بیاموزند.

اما مدیر مدرسه نظر دیگری دارد. او می گوید: «زبان‌آموزان ایرانی توقع‌شان از کلاس‌ها خیلی بالاست، البته این خیلی خوب است، اما سروکله زدن با آنها سخت‌تر از مثلا سروکله زدن با ترکها و روسها و چینی‌هاست. خیلی خوش‌برخوردند ولی یک کمی سخت‌اند.»

ملتی مغرور

به نظر هنیگ لاوترباخ ایرانی‌ها ملت مغروری هستند. همیشه بیشتر و بیشتر می‌خواهند که البته این برای یک زبان‌آموز خوب است، زیرا به این ترتیب معلم‌ها هم مجبور می‌شوند بهتر کار کنند. لاوترباخ می‌گوید، بعضی از ایرانی‌ها انگار همیشه می‌خواهند همه چیز را نقد کنند و تمام مدت اعتراض می‌کنند.

محمد از ۲ ماه پیش در آلمان زندگی می کند. او نه از زبان آلمانی خوشش می‌آید نه از فرهنگ آلمانی. معتقد است که فرهنگ ایرانی بهترین فرهنگ دنیاست و دقیقاً به همین علت ایرانی‌ها ضرورتی نمی‌بینند که بخواهند جذب فرهنگ و جامعه‌ی آلمان شوند.

او با صدایی سرشار از غرور می گوید: «فرهنگ مثل موسیقی می‌مونه. وقتی شما یه موسیقی رو دوست دارید و اون موسیقی از نظر شما یه چیز عالی و متعالیه، دوست ندارید به چیزهای دیگه گوش کنید.»

آموزش تاریخ و فرهنگ آلمان

۳۰ ساعت پایانی کلاس‌های انتگراسیون به آموزش تاریخ و فرهنگ آلمان اختصاص داده شده. البته کارشناسان معتقدند که برای یادگیری تاریخ و فرهنگ یک کشور ۳۰ ساعت بسیار کم است.

مدیر مدرسه‌ی هارتناک از کم بودن ساعات این کلاس‌ها گله‌مند است و می‌گوید:

«در ۳۰ ساعت فقط می‌شود چیزهای خیلی کمی را توضیح داد. به عقیده‌ی من، ساعات این کلاس‌ها باید بیشتر شود. این پرواضح است. البته باید بگویم که در خود کلاس‌های زبان هم به خیلی از این موضوعات اجتماعی پرداخته می‌شود. اما ۳۰ ساعت بی‌تردید کم است. ما حتی سعی کردیم به مقامات مسئول هم بگوییم که ساعات این کلاس‌ها باید تا ۱۰۰ ساعت اضافه شود، چرا که در ۳۰ ساعت نمی‌شود با جامعه‌ و فرهنگ آلمان و نظام حقوقی و اقتصادی آن آشنا شد.»

قرار است از سال ۲۰۰۸ ساعت‌های کلاس‌های انتگراسیون افزایش پیدا کنند

Ausländer in Berlin-Kreuzberg
کرویتس برگ یکی از محله‌های "مهاجرنشین" برلین استعکس: dpa

آموزش زبان آلمانی به عنوان زبان دوم نه زبان خارجی

کتاب‌های این دوره‌ها با هدف آموزش زبان آلمانی به عنوان زبان دوم نوشته شده‌اند نه به عنوان زبان خارجی. به همین علت هم زبان‌آموزان می‌تونند لغات جدید و نکته‌های دستوری هر درس را در قالب یکی از موضوعات زندگی روزمره یاد بگیرند. یکی از معلم‌های کلاس‌های انتگراسیون که یک زن جوان ترک‌تبار است، می‌گوید:

«محتوای موضوعات این کتابها این است که یک مهاجر چه جوری درخواست کار بنویسید، چه جوری یک نامه بنویسد، با مقامات اداری چه جوری برخوردکند، وقتی با همسایه‌ها مشکل دارد چه واکنشی داشته باشد، بداند که مقررات عبور و مرور و رانندگی به چه ترتیبند. خلاصه همه‌ی چیزهایی که به نوعی به زندگی روزمره مربوط می‌شوند.»

در واقع هدف اصلی کلاس‌های انتگراسیون این است که مهاجران تازه‌وارد بتوانند نیازهای اولیه‌ی روزانه‌شان را خودشان به تنهایی و بدون کمک دیگران رفع کنند، چرا که مشکل زبان در بدو ورود، بزرگترین مشکل است.

یک نمونه

افسانه ۸ ماه است که در آلمان زندگی می‌کند. او از چند ماه پیش در کلاس‌های انتگراسیون شرکت کرده ولی هنوز نمی‌تواند به زبان آلمانی حرف بزند. بزرگترین مشکل او ندانستن زبان آلمانی است. او خود می‌گوید:

«فقط مشکل‌ام اینه که زبان بلد نیستم. مثل یک آدم کور و کر هستم. و تمام ارتباطاتم باید توسط شوهرم باشه. ببرم دکتر. بیاد ثبت‌نامم کنه. از دست خودم کاری برنمی‌آد. یکی از مشکلات بزرگمه و تمام تلاشم اینه که بتونم زبانم رو قوی کنم.»

مهاجرت، گسستی ناگهانی

تقریباً همه‌ی مهاجران معتقدند که روزهای اول خیلی سخت هستند. انسان به ناگهان "هیچ می‌شود"، دچار گسست می شود؛ گسستی ناگهانی از کشور و دنیا و حتی خویشتن خود.

سمیرا یک سال و اندی است که در آلمان زندگی می‌کند. او در ایران پرستار بوده و از شغل و زندگیش راضی. به علت ازدواج با یک ایرانی که از سالها پیش در آلمان زندگی می‌کند، به این کشور مهاجرت کرده است. روزهای اول مهاجرتش بسیار سخت بوده، آنقدر سخت که وقتی یادش می افتد، بغضش می ترکد و با گریه می‌گوید:

«می‌یای تو یه کشوری وارد می‌شی، نشستی تو خونه‌ت تنها، تلویزیونو روشن می‌کنی، نمی‌فهمی. رادیو رو روشن می‌کنی، نمی‌فهمی. خب این چیزها خیلی سخت بود. می‌رفتم مثلاً خرید کنم. یه چیزی فروشنده ازم می‌پرسید. وای خدایا چی می‌گه؟ اصلاً احساس می‌کردم دارم خرد می‌شم. یعنی یه شخصیت تحصیلکرده از ایران می‌آد، وارد اینجا می‌شه، ولی خرد می‌شه چون زبان رو نمی‌فهمه. خیلی برام سخت بود.»

کلاس تنها کافی نیست

افسانه، یکی از زبان‌آموزان کلاس‌های انتگراسیون می‌گوید: «معلم ما نظرش اینه که کلاس تنها کافی نیست. البته ایشان نظرشان این نیست که نمی‌توانم به جایی برسم. فکر می‌کنم خب پیشرفتی را که می‌توانم در عرض دو سال داشته باشم، باید در عرض ۱۰ سال با خواندن تنها به کمال برسم.، چون اطلاعاتم فقط از طریق خواندنه.»

مشکل مهاجران آلمان، از ‌جمله ایرانی‌ها این است که بیشتر با خودشان در ارتباطند. لاوترباخ، مدیر مدرسه هارتناک معتقد است که اگر مهاجران از "پوسته‌ی" خود بیرون بیایند و با آلمانی‌ها ارتباط برقرار کنند، نه تنها زبانشان بلکه خیلی چیزهای دیگر را هم می‌توانند به سرعت بیاموزند:

«من به همه توصیه می‌کنم که زبان را یاد بگیرند، خودشان را با روحیه و فرهنگ و تاریخ و خلاصه همه‌ی چیزهایی که به آن مربوط می‌شود واقعاً درگیر کنند و به آن بپردازند. سعی کنند که با همسایه‌های آلمانی‌شان ارتباط بگیرند. اگر آدم بخواهد با آلمانی‌ها رابطه بگیرد، باید خودش برود طرفشان. البته شاید این برای ایرانی‌ها خیلی سخت‌ باشد، چون آنها هم خیلی مغرورند و می‌خواهند که آلمانی‌ها بروند طرفشان، ولی نباید اینجوری فکر کنند.»

کلاس‌های رنگانگ

در این کلاس‌ها، زبان‌‌‌آموزانی در سنین گوناگون و از جوامع مختلف دیده می‌شود. کارکنان مدرسه هم از ملیت‌های مختلف هستند؛ آلمانی، روس، ترک، لهستانی ... یک ایرانی هم هست. او علت استخدام شدنش را در مدسه هارتناک، انگیزه مدیر مدرسه در کمک کردن به زبان‌آموزان ایرانی می‌داند.

تأمین هزینه کلاس‌ها

هنیگ لاوترباخ تلاش می‌کند که زبان‌آموزان بتوانند خودشان را بهتر انتگره کنند. هرچند که نصف هزینه‌ی کلاس‌ها به عهده دولت است، با وجود این، مدرسه برای آنهایی که قادر به پرداخت هزینه‌ی کلاس‌ها نیستند بورسیه در نظر می‌گیرد. به این ترتیب زبان‌آموزان می‌توانند رایگان از کلاس‌ها استفاده کنند. البته آنها هم باید در مدرسه فعال باشند. زبان‌آموزان بورسیه‌ای معمولاً در انجام تکالیف مدرسه به زبان آموزان کلاس‌های پایین‌تر کمک می‌کنند.

تبادل فرهنگی

یکی از راه‌های تبادل فرهنگی در مدرسه‌ی هارتناک کلاس‌های آشپزی بین‌المللی است. زبان‌آموزان از فرهنگ‌ها و ملیت‌های مختلف هفته‌ای یک بار دور هم جمع می‌شوند و با هم غذا می‌پزند. تنها راه ارتباط برقرار کردن، حرف زدن به زبان آلمانی است.

معلم‌های کلاس‌های انتگراسیون هم باید دوره‌ی خاصی را بگذرانند تا بتوانند با زبان‌آموزان مختلف از فرهنگ‌های مختلف بهتر رابطه برقرار کنند.

سنجش زبان

زبان‌آموزان در پایان باید در یک امتحان جامع شرکت کنند. در این امتحان توانایی‌ آنها در صحبت کردن، خواندن، درک مفاهیم و نوشتن سنجیده می‌شود. به گفته‌ی مدیر مدرسه ۸۰ درصد زبان‌آموزان این امتحان را با موفقیت پشت سر می‌گذرانند.

راشین