کارگران ایران و مسئله حقوق و امنیت شغلی
۱۳۸۸ اسفند ۱۰, دوشنبهولی الله صالحی، نماینده کارگران در شورای عالی کار، امروز در حالی در گفت وگو با خبرگزاری ایلنا از اعلام میزان حداقل دستمزد کارگران برای سال آینده در هفته آخر سال جاری خبر داد که هنوز بحث ها و نگرانی های زیادی درباره ی میزان حداقل دستمزد وجود دارد.
صالحی در پاسخ به این سوال كه آيا شما گفتههای مقامهای دولت درباره عدم افزايش حداقل مزد در سال ۸۹ را قبول داريد يا خير؟ گفت: «در اينباره چيزی نشنيدهام اما اعلام میكنم كه شورای عالیكار مستقل است و طبق ماده ۴۱ قانون كار افزايش مزد سالانه كارگران از جمله وظايف اين شوراست».
با این همه یکی از موارد اعتراضی کارگران همواره جدا از پایین بودن حداقل دستمزد، نبود ضمانتی برای پرداخت همان ٰمبلغ اندک ٰ است.
در هفته ای که گذشت كارگران كارخانه صنايع مخابراتي راه دور ايران (ITI) که می گویند ۱۳ ماه است که دستمزدی دریافت نکرده اند دست به تجمعی سه روزه زدند.
میرحسین موسوی، یکی از رهبران جنبش اعتراضی اخیر مردم ایران، در آخرین مصاحبه خود که دو روز گذشته با سایت کلمه انجام داد، به وضعیت کارگران و برخوردهای صورت گرفته با آنها اشاره و بدان انتقاد کرد.
وی گفت: «ملت ما می خواهد … با انبوه تبلیغات، شاخص خط فقر و بیکاری و تورم با دستکاری و دروغ، از چشم مردم پنهان نشود. ملت ما می خواهد معلمان کشور بابت درخواست حقوق خود کتک نخورند، کارگران بابت درخواست حق خود مورد تهاجم قرار نگیرند و زنان بابت درخواست رفع تبعیض مورد هجوم تهمت های گوناگون قرار نگیرند.»
در ارتباط با وضعیت کارگران در ایران و مسایل اصلی آنها گفتوگویی انجام دادهایم با بیژن حکمت، کارشناس مسایل کارگری و از اعضای اتحاد جمهوریخواهان که در پی می آید.
دویچهوله: آقای حکمت، مدتی است شاهد اعتراضات فزایندهای از سوی کارگران صنایع گوناگون در شهرهای مختلف هستیم. مسائل اصلی کارگران در ایران کدامها هستند و اعتراضات کارگری معمولا حول چه مسائلی مطرح میشوند؟
بیژن حکمت: مشکلات اقتصادیای که امروز در ایران وجود دارد و سیاستهای دولت آقای احمدینژاد، شرایطی را به وجود آورده که اغلب صنایع در ایران در حال ورشکستگی هستند و یا نقدینگی کافی برای پرداخت دستمزدها ندارند.
یکی از مهمترین مسائل کارگران شاغل در ایران این است که دستمزدهایشان به موقع پرداخت نمیشود و آنان مجبورند به طرق مختلف اعتراض کنند که بتوانند به حداقل دستمزدی که برای زندگیشان کافی هم نیست، دست پیدا کنند. این یکی از بلاواسطهترین خواستههای کارگران ایران است که موجب اعتراضات کارگری اخیر در ایران شده است.
یکی دیگر از مسائل مهم کارگران نبود امنیت شغلی است. چون با وضعیت اقتصادیای که در ایران وجود دارد، تعطیل شدن کارخانهها، اخراج کارگران که تحت عنوان "تعدیل اقتصادی" و یا عناوین دیگری صورت میگیرد، موجب نگرانی کارگران از امنیت شغلیشان شده و یکی از خواستههایشان تثبیت شغلیشان است.
خواست دیگری که کارگران را به اعتراض وامیدارد و از مطالبات اصلی آنان است، تبدیل شدن کارگران پیمانی به کارگران دائم و قراردادی است. چرا که کارگران پیمانی را در پایان قراردادشان، بدون این که هیچ نوع مزایایی از قبیل حق اخراج و… به آنان تعلق بگیرد به راحتی میتوانند اخراج کنند.
علاوه بر مطالبات اقتصادیای که کارگران را به اعتراض وامیدارد، مسالهای که کارگران از دیرباز به دنبال آن هستند و یکی از خواستههای اصلی فعالان کارگری است، حق ایجاد تشکلهای مستقل کارگری و سندیکاهای کارگری است. کارگران ایران، از جمله کارگران "شرکت واحد اتوبوسرانی" و "نیشکر هفتتپه" مبارزات طولانیای را در این زمینه سازمان دادهاند. فعالان و رهبران این کارگران بارها به زندان افتادهاند و در حال حاضر نیز آقایانان اسانلو و مددی، سالهاست که در زندان بهسر میبرند.
مشکل دولت ایران با تشکیل سندیکاهای کارگری چیست و چرا تا این حد برابر آن مقاومت میشود؟
از همان ابتدای شکلگیری جمهوری اسلامی، تشکلهایی مانند "خانهی کارگر" و یا "شوراهای اسلامی کار" به وجود آمدند که به نوعی از سوی دولت و کارفرما هدایت میشد و نمایندهی واقعی کارگران نبودند. حتی در اواخر دوران آقای خاتمی، مقاولهنامهای (بینالمللی) امضا شد که دولت ایران تشکلهای مستقل کارگری را به رسمیت بشناسد.
اما واقعیت این است که حکومت ایران از مبارزات مستقل کارگری و مبارزاتی که زیر فرماندهی آنان نباشد هراسان است و مایل است از طریق تشکلهای خودساخته مبارزات کارگران را کنترل کند و نگذارد که آنها خواستههای واقعی خود را مطرح کنند و گرد آنها مبارزه کنند. هفتهی پیش نیز یکی از فعالان کارگری که برای ایجاد تشکلهای مستقل کارگری مبارزه میکرد، دستگیر شد.
اتهاماتی که به طورکلی به فعالان کارگری وارد میشود چیست؟ سنگینترین حکمی که تاکنون برای یک فعال کارگری صادر شده، چه حکمی بوده است؟
مهمترین احکامی که صادر شدهاند، زندانهای درازمدت برای این فعالان است. اتهامات هم تکرار همان اتهامهای کلیای است که به فعالان سیاسی و همینطور فعالان کارگری نسبت داده میشود؛ از قبیل، ایجاد آشوب، تشویش اذهان عمومی، مقابله با جمهوری اسلامی، تبلیغ علیه نظام و…
یا این که کارگرانی راکه سال گذشته در سنندج به مناسبت اول ماه مه، تظاهراتی برگزار کرده بودند بازداشت و آنها را به شلاق بستند و واقعا از آنها هتک حرمت کردند.
به معضلات اقتصادی کارگران اشاره کردید؛ یکی از مشکلات کنونی کارگران ایران تعیین حداقل دستمزدها است که هنوز برای سال ۸۹ مشخص نشده است و محل بحث و چالش است. حداقل دستمزد باید بر چه پایهای و بر اساس کدام معیارها تعیین شود که بتواند جوابگوی نیازهای اولیهی کارگران باشد؟
مهمترین مسالهای که در تعیین حداقل دستمزدها مطرح است، سبد مصرفی است که در این زمینه درنظر گرفته میشود. کارگران بر سر تعیین این سبد مصرف و همچنین نرخ تورم که دو پایهی اصلی تعیین حداقل دستمزدها هستند، با دولت و نمایندگان کارفرمایان مناقشه دارند.
امسال هم آن گونه که اعلام کردهاند، قرار است حداقل دستمزد کارگران ۴۵۰هزار تومان در ماه اعلام شود. در حالی که خط فقر در ایران و حداقل درآمدی که یک خانوادهی کارگری برای تامین زندگی روزانه به آن نیاز دارد، بین ۸۰۰ تا ۹۰۰هزار تومان برآورد میشود.
در شرایطی که تمام پیشبینیها حاکی از آن است که با اجرای طرح هدفمند کردن یارانهها در سال آینده، با نرخ به شدت بالای تورم مواجه خواهیم شد، نمیتوان حداقل دستمزدها را با عطف به ماسبق محاسبه کرد و قطعا این نرخ تورم شدید باید در محاسبات گنجانده شوند.
جدا از مشکلات کارگران در تعیین حداقل دستمزدها، بسیاری از کارگران ایران ماهها است که مطالبات معوقهای دارند. این مشکل بیشتر به کارگران بخش خصوصی مربوط میشود یا بخش دولتی؟ و چه راهحلی پیش پای کارگران برای رسیدن به دستمزدهای معوقهی خود وجود دارد؟
این مشکل هم در مورد شرکتهای دولتی صادق است و هم شرکتهای خصوصی. سوءمدیریت این شرکتها و حتی دلایلی کاملا غیرواقعبینانه موجب میشود که دستمزد کارگران بهموقع پرداخت نشوند. برای نمونه زمانی که برای اولین بار دستمزد کارگران نیشکر هفت تپه به تعویق افتاد، مدیریت اینطور استدلال میکرد که چون قرار است این شرکت خصوصی و شامل اصل ۴۴ بشود، فعلا حقوق کارگران را پرداخت نمیکند. مبارزات کارگران نیشکر هفتتپه از همانجا آغاز شد و چند ماهی مبارزه کردند تا این که توانستند حقوق معوقهی خود را دریافت کنند.
البته وضع صنایع خصوصی، علاوه بر سوءمدیریت، چندان مناسب نیست.
بسیاری از این صنایع، به خصوص صنایع کوچکتر، در حال ورشستگی هستند و یا دارند تعطیل میشوند. یا این که در بسیاری از صنایع دارند کارگران را اخراج میکنند.
مثلا یکی از بخشهای شرکت نفت قرار است حدود ۱۵۰۰ تا از کارگران مهندسیاش را اخراج کند. یا شرایطی که در صنایع برق به وجود آمده، منجر به اخراج تعداد زیادی از کارگران این صنعت شده است و این خطر وجود دارد که کارگران بیکار شده در این رشته بسیار بیشتر از این هم بشوند.
بنابراین مشکلاتی که برای کارگران چه از نقطهنظر امنیت شغلی، چه از لحاظ پرداخت به موقع دستمزدها و همچنین تعیین حداقل دستمزد وجود دارد و آشفتگیهای فراوانی که کارگران در این زمینه با آن مواجه هستند، آنان را به مبارزه وادار کرده است.
این نکته هم قابل توجه است که در کشورهای اروپایی، مساله فقط تعیین حداقل دستمزد نیست؛ حداقل دستمزد را در این کشورها معمولا دولت تعیین میکند، ولی دستمزد واقعی کارگران از طریق مذاکره و گفتوگو بین سندیکاهای هر رشتهای و کارفرمایان تعیین میشود و در توافق بین این دو است که مشخص میشود در این یا آن رشته، دستمزدها در چه سطحی باید قرار داشته باشند.
اما در ایران، از آنجا که امکان ایجاد چنین سندیکاهایی وجود ندارد، بعد از این که حداقل دستمزد تعیین شد، کارفرمایان سعی میکنند دستمزدهای واقعیای را هم که باید خیلی بیش از این حداقل باشد، به این حداقل تقلیل بدهند.
مصاحبهگر: مریم میرزا
تحریریه: فرید وحیدی