کارناوال تبلیغاتی، مشارکتی هدفمند یا گذرا؟
۱۳۸۸ خرداد ۱۵, جمعهحسین طلا، معاون استاندار و فرماندار شهرستان تهران از ممنوعیت راهاندازی کارناوال برای تبلیغات انتخاباتی گفته است. وی با اعلام توزیع ۵۰۰ هزار کتابچه آموزشی در پایتخت گفته که از دید قانون، کارناوال یعنی راه افتادن چند خودرو با عکس یک نامزد، بلند کردن صدای ضبطصوت یا همراه داشتن بلندگو در ماشین و ایجاد سرو صدا برای تبلیغات.
اجتماعات پراکنده هواداران دو نامزد در برخی نقاط تهران، به درگیری لفظی و پارهای زد و خوردها نیز منجر شدهاند. میدانهای ونک و ولیعصر یا پل پارکوی از جمله پایگاههای اجتماع حامیان موسوی و احمدینژاد هستند. بیشتر سرنشینان خودروها را جوانان و نوجوانان تشکیل میدهند. هواداران محمود احمدینژاد، بیشتر با موتور تردد میکنند.
آیا دلیل حضور و سروصدای این جوانان، تنها موضوع انتخابات و مشارکت سیاسی است؟ آیا دستکم برای بخشی از آنان، این اجتماعات مکانی برای تخلیه روانی و اجتماعی نیستند؟
دکترامانالله قرائیمقدم، جامعهشناس در پاسخ این پرسش به دویچهوله میگوید: «البته تخلیه روانی لازمه حیات جوان است اما جوانانی که اینک در خیابانها دیده میشوند، میخواهند مشارکت و دخالت کنند، میخواهند بگویند زندهاند.»
حضور رنگارنگ، پرسر و صدا و احساساتی هواداران نامزدها، کاروان شادمانی مردم پس از پیروزیفوتبال را به یاد میآورد. دکتر قراییمقدم اما مقایسه میان این دو مقوله را نادرست میداند و میگوید: « برای فوتبال، جماعت مجذوب به خیابانها میریزد. جمعیت مجذوب، از خود بیخود است و کارهای غیرارادی میکند. اتوبوس آتش میزند، شیشه خورد میکند. اما جوانانی که برای انتخابات وارد خیابانها شدهاند، کسانی هستند به خود زحمت میدهند. پای مناظرهها مینشینند و حرفها را تفسیر میکنند. اکثر اینها دنبال تغییرند، نه هیاهو.»
مرتضی کاظمیان تحلیلگر سیاسی، در این باره میگوید: «اعتراض به وضع موجود و تخلیه شور جوانی، خود بهخود مفروض هستند، اما قطعا همه به دلیل مشارکت عاقلانه و هدفمند سیاسی در خیابانها نیستند. موجی علیه یا له نامزدها شکل گرفته که هنوز عمقی در زمینه آزادی سیاسی یا مهندسی عمل سیاسی ندارد. این کنشها مبتنی بر احساساتی هستند که با کمی گشایش اوج میگیرند و پس از انتخابات نیز فرو میخوابند.»
فرشاد قربانپور، روزنامهنگار، با اشاره به سازماندهی کاروانها و آغاز این روند توسط هواداران آقای احمدینژاد میگوید: « کارناوال مردمی پس از پیروزی تیم فوتبال بر استرالیا و آمریکا، خودجوش بود. این شادی تنها به تهران ختم نمیشد و صدها هزار نفر در خیابانها بودند، اما در کاروانهای کنونی، مردم عادی خیلی کم هستند.»
به نظر کاظمیان، رفتارهای تودهگرایانه (پوپولیستی)، در حامیان موسوی و احمدینژاد توامان دیده میشوند. قربانپور میگوید، این تجمعها لزوما ربطی به مشارکت ندارند و بیشتر نوعی کرکری میان طرفداران موسوی و احمدی نژاد به حساب میآیند. قربانپور، دلیل این هماوردی خیابانی را، شانس بالا و رقابت دوشادوش هر دو نامزد برای احراز ریاست جمهوری میداند.
کارناوالها یا گردهماییهای انتخاباتی، با وجود تاکید فرماندار تهران به غیرمجاز بودن آنها ادامه دارند. آیا خطر این وجود دارد که پس از پیروزی یک نامزد، کنشهایی خشونتآمیز و خیابانی بین گروههای خوشحال و ناراحت بروز کند؟
مرتضی کاظمیان میگوید: « این نگرانی بهجاست. جوانان و نوجوانان را به راحتی نمیتوان کنترل کرد. فردای انتخابات ممکن است اتفاقاتی رخ دهد. طرفداران کروبی و موسوی در ساخت قدرت نیستند و در صورت شکست احتمالی، توان عملیاتی کردن خشونت برجستهای را ندارند. اما برخینهادهای قدرت که حامیان احمدینژادند، ممکن است در صورت باخت ایشان، موجب برخوردهایی در سطح اجتماع شوند. باید امیدوار بود که چنین نشود.»
مهیندخت مصباح
تحریریه: جمشید فاروقی