«چرخش احمدینژاد در مناقشه هستهای مانور است» • مصاحبه
۱۳۸۸ بهمن ۱۴, چهارشنبهطبق توافقی که در اواخر سال میلادی گذشته میان آژانس بینالمللی انرژی اتمی وایران حاصل شد، این کشور در قبال تحویل ۷۰ درصد از ۱۲۰۰ کیلوگرم اورانیوم ۵ / ۳ درصد غنیشده خود، سوخت کافی برای نیروگاه هستهای پژوهشی تهران دریافت میکند. تهران ابتدا با این توافق همراهی کرد، ولی بعداَ برای آن شرط و شروط گذاشت و عملاَ اجرای آن به بنبست کشیده شد.
احمدینژاد در مصاحبه خود تلویحاَ این شرایط را به گونهای غیرمنتظره ناموجه خواند. او گفت: «البته یك اشكالات فنی وجود داشت؛ چون اگر كارخانهای بخواهد سوخت بیشتر از ۲۰ درصد برای ما تولید كند باید تولید خودش را كنار بگذارد و خط تولید خود را اصلاح كند. از این طرف همكاران ما تاكید داشتند كه این كار را در سه مرحله انجام دهیم كه آنها میگفتند از نظر فنی نمیشود كه البته در این مورد حق با آنها بود.»
احمدینژاد همچنین گفت که حتی اگر غربیها اورانیوم غنیشده ایران را بگیرند و در ازای آن سوخت ۲۰ درصد تحویل ندهند، باز هم مسئلهای نیست.
در بارهی انگیزهها و عیار چرخش رئیس جمهور ایران در مناقشه هستهای با پرفسور انوش احتشامی، استاد روابط بینالملل در دانشگاه دورهام انگلستان گفتوگو کردهایم.
دویچه وله: با صحبتهای شب گذشتهی ( ۱۳ بهمن) آقای احمدینژاد در تلویزیون، به نظر میرسد که دوباره به اکتبر و پیشنهادهایی که در وین و ژنو در رابطه با مبادلات اتمی طرح شد، برگشتهایم. چه اتفاقاتی افتاده که دوباره ایران لحن مثبتی در رابطه با این پیشنهاد گرفته است و این امید ایجاد شده که چنین مبادلهای انجام شود؟
انوش احتشامی: به نظر من ریشهی آن به دو مساله برمیگردد؛ یکی مسئله داخلی است و دیگری خارجی. در داخل ایران فشار زیادی روی آقای احمدینژاد وجود دارد. هفتهی آینده سالگرد انقلاب است و ایشان مجبور است هم جلوی پشتیبانان خود و هم جلوی مخالفیناش، چیزی بگذارد که دهان آنها را ببندد. تنها جایی که ایشان مقداری جا برای مانور دارد، در ارتباط با مسایل خارجی و اتمی است.
به این خاطر، دلیل اصلی این مانور آقای احمدینژاد به ریشههای تشنج در داخل ایران برمیگردد و به خصوص این که مخالفین گفتهاند سالگرد انقلاب را در خیابانهای ایران جشن میگیرند.
مسالهی دوم این است که بعد از کنفرانس افغانستان در لندن در هفتهی گذشته، صحبت این بود که ممکن است خانم کلینتون با کمک احتمالی حتی روسیه و دیگر کشورهای اروپایی، بتواند تحریمها علیه ایران را به سازمان ملل ببرد. گویا روسها حاضر شدهاند در این زمینه با کلینتون همکاری کنند.
این پیام ۱۰۰ درصد به ایران رسیده است و آخرین چیزی که آقای احمدینژاد به آن نیاز دارد، اجرای یک دورهی جدید تحریم علیه ایران است که سپاه و عناصر امنیتی رژیم و به خصوص نیروهایی را که در اقتصاد دست دارند، در بر بگیرد. در مجموع این جنبه هم باز به فشارهای داخلی برمیگردد که مجبور است چنین موضعی را بگیرد و این مانور را اجرا کند که برای کمکردن فشار بر نیروهای یادشده مدت بیشتری وقت بخرد.
مخالفتها در درون خود اصولگراها و مخالفتهایی که چهار ماه پیش از جانب رییس مجلس و حتی خود آقای خامنهای ابراز شدند، موجب شد که توافقی صورت نگیرد. چه دلیلی وجود دارد که الان تصور کنیم این مخالفتها کم شده، یا آقای احمدینژاد واقعا هدفی بیش از یک مانور صرف را دنبال میکند؟
به نظر من، عامل آن مسایل داخلی و فشاری است که روی احمدینژاد و تیماش وجود دارد و همینطور فشاری که روی رهبر هست. رهبر نیاز دارد که خود را یک رهبر ملی نشان بدهد. چون طی پنج سال گذشته بحثهای انرژی هستهای و این که انرژی هستهای خواستهی ملی ایرانیها است، دائم طرح شده است، از این کانال میتوان برای رهبر هم مقداری حساب باز کرد.
از سوی دیگر شرایط اقتصادی و سیاسی ایران طوری نیست که به یک بنبست جدید بربخورد و بتواند از پس آن بربیاید و اگر دور جدیدی از تحریمها اجرا شود، هم برای آقای احمدینژاد و هم برای رهبر، مشکلات بیشتری، به خصوص در شرایط فعلی داخل به وجود خواهد آورد.
فکر میکنید این که روسیه مقداری محکمتر ایستاده است، به نوعی راهاش را از چین جدا کرده و هشدارهایی به ایران میدهد، تا چه حد در این موضعگیری ایران مؤثر است؟
تا زمانی که ایران امید دارد که چین و روسیه قطعنامهی تحریم علیه ایران را وتو میکنند، میتواند هر کاری دلاش میخواهد انجام دهد. اما وقتی ببیند پای یکی از این دو کشور سست است، اگر هیچکس این کار را نکند، حتما آقای ولایتی این کار را خواهد کرد که به رهبر هشدار بدهد که شما بدون اطمینان از این که روسیه و چین پشت ایران خواهند ایستاد، نمیتوانید اجازه بدهید این مساله به شورای امنیت سازمان ملل برگردد و امروز پای سست روسیه در این مورد، طبیعتا برای ایران نگران کننده است.
به این ترتیب، شما معتقدید که این بار واقعاً مانوری در کار نیست و پیشنهاد، پیشنهادی واقعی است و احتمالاً این توافق به سرانجامی خواهد رسید؟
خیر؛ من معتقدم که این هم مانور است. اما این مانور امروز دارد به یک تقاضای سیاسی پاسخ میدهد. جالب است که پاسخ امریکا خیلی صریح این بود که پس بیایید صحبت کنیم. ما حاضریم گوش بدهیم و آن را برای بحث و بررسی به وین ببریم.
به نظر من، غرب برای مذاکره آماده است، مساله ایران است و این که ایران نمیداند سرانجام مذاکره به کجا کشیده میشود و برای همین است که در اکتبر بعد از آن که در ژنو اعلام کرد حاضر است سوخت را به خارج از ایران بفرستد، بعد از بازگشت آقای جلیلی به تهران، گفت که ما هرگز این قول را نداده بودیم.
مساله این است که مسایل داخلی ایران با این مانورهای بینالملی حل نمیشود. اینها مسایلی ساختاری هستند که حل آنها از دست آقای احمدینژاد بیرون است.
مصاحبهگر: فرید وحیدی
تحریریه: بهمن مهرداد