چرا مسیحیان کشورهای عربی از انقلاب میترسند؟
۱۳۹۰ آذر ۱۰, پنجشنبهدر جریان اعتراضات مردمی در مصر که از ماه ژانویهی امسال آغاز شد، مسیحیان این کشور در کنار مسلمانان در میدان تحریر ایستادند و فریاد زدند: «مردم خواهان سرنگونی حسنی مبارک هستند».
زمانی که در ماه ژوئيه اپوزیسیون سوریه در استانبول گردآمد تا برای مقابله با سرکوبهای خونین رژیم بشار اسد راهبردی مشترک بیابد، مسیحیان سوریه نیز در کنار مسلمانان پشت میز رایزنیها نشستند.
با این همه، بسیاری از وابستگان اقلیتهای مسیحی در کشورهای شمال آفریقا و خاورمیانه، در این میان بیم آن دارند که پس از "بهار عربی" جزو بازندگان باشند. نمونهی هولناکی که در برابر چشمان آنان قرار دارد، کشور عراق است.
تجربهی تلخ عراق
عراق پس از مداخلهی نظامی آمریکا در سال ۲۰۰۳ به میدان جاذبهای برای تروریستهای اسلامگرا از سراسر جهان عرب تبدیل شد. از آن زمان تا کنون ۵۴ مورد حمله به کلیساها در عراق صورت گرفته است.
دولتهایی که در چند سال گذشته در عراق بر سر کار آمدهاند، همواره تاکید کردهاند که مسالهی امنیت مسیحیان برای آنان مهم است. ولی رهبری کنونی عراق که احزاب مذهبی شیعه در آن برتری دارند، عملا کار زیادی انجام نداده است. به همین دلیل نیمی از مسیحیانی که تا سال ۲۰۰۳ در عراق زندگی میکردند، در سالهای گذشته از این کشور مهاجرت کردهاند.
افزون بر این، به گفتهی لوئیس ساکو، اسقف کلدانی ـ کاتولیک کرکوک، از زمان سرنگونی رژیم صدام حسین تا کنون ۹۰۳ مسیحی در عراق کشته شدهاند. بخشی از این افراد در سوءقصدهایی جان باختهاند که توسط تروریستهای اسلامگرا انجام شده است. طبعا چنین سوءقصدهایی هم جان مسلمانان را میگیرد و هم جان مسیحیان را. ولی بخشی از قربانیان مسیحی در عراق تصادفا کشته نشدهاند، بلکه به دلیل تعلق مذهبی خود بهطور هدفمند به قتل رسیدهاند.
بر این پایه، فواد حنا، شهردار یکی از مناطق مسیحینشین کرکوک، دربارهی انقلابهای مصر و سوریه چنین نتیجهگیری میکند: «البته ننگآور است که آدم از رژیمهایی پشتیبانی کند که غرب و گروههای میانهرو عرب اکنون خواهان برکناری آنان از قدرت هستند. ولی برای ما مسیحیان نهایتا یک دولت مرکزی نیرومند بهتر از یک دمکراسی است که در آن نیروهای افراطی و القاعده به قدرت برسند».
خطر اسلامگرایی در سوریه
تونی دورا، نمایندهی مسیحیان مارونی سوریه که به رژیم اسد وفادار است، نیز استدلال مشابهی میکند. به گفتهی او، «اگر رژیم کنونی در سوریه سرنگون شود، نه فقط مسیحیان، بلکه کل کشور بازنده خواهد شد، زیرا سوریه نیز مانند عراق به دو کشورعلوی و سنی تقسیم خواهد شد».
به گفتهی تونی دورا، اگر چه برهان قلیون، رئیس شورای ملی موقت اپوزیسیون سوریه، خود شخصیت لیبرالی است، ولی اکثریت اعضای این شورا به اخوانالمسلمین سوریه تعلق دارند.
در آغاز بحران در سوریه تقریبا همهی رهبران کلیسای این کشور نظری مشابه تونی دورا داشتند. آنان رژیم بشار اسد را که به اقلیت مسلمان علوی تعلق دارد، در کشوری که اکثریت آن مسلمان سنی هستند، به مثابه دیواری محافظ در برابر قدرتگیری اسلامگرایان میدانستند.
ولی با توجه به گزارشهای فعالان حقوق بشر در ماههای گذشته دربارهی سرکوبهای خونین مخالفان توسط رژیم بشار اسد، اکنون بسیاری از مسیحیان سوریه از خود میپرسند که آیا پشتیبانی از چنین رژیمی میتواند با ارزشهای مسیحیت سازگار باشد؟
تفاوت اوضاع مصر با عراق و سوریه
بر خلاف عراق و سوریه که در آنها مسیحیان در زمان دیکتاتوریهای پیشین از حملات افراطیان مسلمان بیمی نداشتند، وضعیت در مصر به گونهی دیگری است. در این کشور در بیست سال گذشته همواره ترور و خشونتهای خودسرانه علیه وابستگان به کلیسای قبطی ـ کاتولیک وجود داشته است.
در بیشتر این موارد دولت ناچار به مداخله شده تا از مسیحیان در برابر تعرضات مسلمانان متعصب جلوگیری کند. ولی در آنچه به تبعیضهای روزمره مربوط میشد، حتا در آن زمان نیز مسیحیان قبطیاز پشتیبانی دولت برخوردار نبودند.
از زمان "انقلاب ۲۵ ژانویه" در مصر تبعیضها علیه مسیحیان این کشور افزایش یافته است. در تاریخ ۹ اکتبر، ۲۸ تن بر اثر حملهی افراد مسلح و سربازان به تظاهرات مسیحیان در برابر ساختمان تلویزیون دولتی در قاهره جان باختند.
چند هفته پس از این واقعه بار دیگر تظاهرات مسیحیان مورد هجوم قرار گرفت و ۲۹ مسیحی قبطی مجروح شدند.
اخیرا مسئولان یک مدرسه دخترانهی دولتی در شمال مصر تلاش کردند دانشآموزان مسیحی را وادارند که با روسری در کلاسهای درس حاضر شوند. اگر چه والدین این دانشآموزان موفق شدند با شکایت از مسئولان مدرسه از این امر جلوگیری کنند، ولی مدیریت این مدرسه مجازات نشد.
هم اکنون بسیاری از روشنفکران قبطی که بیم آن دارند اسلامگرایان پس از انتخابات پارلمانی در مصر قوانین شرعی را بر این کشور حاکم کنند، به فکر مهاجرت از این کشور افتادهاند.
BM/PB