پیشنهاد شیرین عبادی به دبیرکل سازمان ملل:<br>نماینده ویژه به ایران بفرستید!
۱۳۸۸ تیر ۳, چهارشنبهدویچهوله: خانم عبادی بیشتر از ده روز است که ایران در گیر ناآرامیهایی است که اگر بینظیر نباشد کمنظیر است. اینها همه به این علت است که گروهی از مردم به نتایج انتخابات ریاست جمهوری اعتراض کردند و دولت فعلی حاضر نیست این اعتراضات را بپذیرد. شما بهعنوان یک فعال حقوق بشر و برندهی جایزهی صلح نوبل، مساله را چگونه میبینید؟
شیرین عبادی: من دیدگاه سیاسی ندارم و قصد حمایت یا تکذیب یک یا چند کاندیدا را هم ندارم. من از زاویهی حقوق بشر به مسایل ایران نگاه میکنم و باید بگویم آنچه در ایران امروز اتفاق افتاده، نقض گستردهی حقوق بشر است. طبق قانون اساسی، راهپیمایی مسالمتآمیز و تجمعات مسالمتآمیز حق مردم است. این حق را نمیشود از مردم سلب کرد. مردم در اجرای یک خواستهی مدنی، یعنی اعتراض به نتیجهی انتخابات، بسیار آرام و مسالمتآمیز به خیابانها آمدند. حتا در بسیاری از نقاط، شعار هم نمیدادند، فقط دستشان را به علامت پیروزی بالا برده بودند. در چنین شرایطی، بعد از این که راهپیمایی تمام میشود و وقتی که مردم دارند به خانههایشان برمیگردند، از بالای یک ساختمان بسیج متعلق به دولت جمهوری اسلامی، شلیک میشود و تعدادی کشته میشوند و بعد دستگیریهای زیادی شروع میشود. ساعت سه بعد از نیمه شب به خوابگاه دانشگاه تهران حمله میکنند. پنج دانشجو کشته و تعدادی زخمی میشوند. تمام اینها مخالف با ضوابط حقوق بشر و قوانین داخلی جمهوری اسلامی ایران است. من از این زاویه به مسایل نگاه میکنم. مردم، قانون جمهوری اسلامی را رعایت میکنند و به آن احترام میگذارند. اما چرا برخی از مامورین حاضر نیستند قوانین جمهوری اسلامی را رعایت کنند و خودشان را بالاتر از قانون میبینند و به مردم بیپناه شلیک میکنند و مردم بیگناه را دستگیر میکنند؟
تذکرات کشورهای اروپایی نسبت به نقض مواردی که شما هم به آن اشاره کردید، تحت عنوان نقض حقوق بشر، از سوی جمهوری اسلامی، دخالت در امور داخلی کشور عنوان شده است. آیا این ادعا از نظر حقوقی درست است؟
در درجهی اول باید بگویم مسایل مربوط به حقوق بشر جهانی، فراملیتی و بالاتر از قوانین داخلی حکومتها و حتا بالاتر از قانون اساسی هر کشوریست. به عبارت دیگر، هیچ کشوری حق ندارد به استناد قوانین داخلی خودش، حقوق بشر را نقض کند، چه برسد به حالتی که الان در ایران در جریان است. آنچه اتفاق افتاده، حتا برخلاف قوانین داخلی ایران هم هست. به همان استدلالی که دولت ایران حق دارد و به خود اجازه میدهد راجع به نقض حقوق بشر در لبنان یا در فلسطین یا در افغانستان و یا در عراق صحبت کند، هم سایر کشورهای جهان هم حق دارند راجع به نقض حقوق بشر در کشور ایران صحبت کنند. پس این مسئله دخالتی در امر حاکمیت ملی نیست. سالهاست که در جهان این مسئله حل شده است. پیگیری مسایل مربوط به حقوق بشر، دخالت در امر حاکمیت ملی نیست. بنابراین با این زاویه دنیا میتواند راجع به آنچه در ایران اتفاق افتاده اظهارنظر کند.
امکان پیگیری این نقض قانونهایی که شما به آن اشاره کردید، در شرایط فعلی کشور، آن طور که همهی حقوقدانان میگویند اگر نه غیرممکن، بسیار سخت است. آیا امکان پیگیری اینها در خارج از کشور برای خانوادهی کشتهشدگان وجود دارد؟
سایر کشورها در دادگاههایشان حق ندارند به دعاوی مطروحه در این زمینه رسیدگی کنند، برای این که آن شامل موضوع دیگریاست. اما در زمینهی دادخواهی به عنوان نقض حقوق بشر میشود مسئله را در کمیسیون عالی حقوق بشر، در شورای حقوق بشر و همچنین در مجمع عمومی سازمان ملل متحد مطرح کرد. در این خصوص باید بگویم تاکنون متاسفانه چهار قطعنامه علیه ایران صادر شده و ایران را متهم به نقض حقوق بشرکردهاند. در سال ۲۰۱۰ نیز قرار است به پروندهی ایران از جهت رعایت حقوق بشر رسیدگی شود. همهی اینها به صورت کلی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. موردی رسیدگی نمیکنند، همهی اینها را در مجموع میبینند و میگویند که دولت مرتکب نقض حقوق بشر شده است یا خیر و اگر مرتکب نقض حقوق بشرشده باشد، برحسب میزان تخلفات و برحسب مسایل دیگر از جمله موضوعات سیاسی که ممکن است مطرح شود، تصمیماتی اتخاذ خواهد شد.
منظور همین بود. مثلا در جنگ اخیر غزه، سازمان ملل هیاتی را مامور رسیدگی به این کار کرد که نمایندهی سازمان ملل هم در نهایت ارتش اسراییل را مقصر دانست. آیا چنین امکانی برای ناآرامیهای اخیر ایران وجود دارد؟
در درجهی اول باید بگویم که در غزه آنچه اتفاق افتاد یک جنایت علیه بشریت بود و سازمان ملل متحد هم اسراییل را محکوم کرد و گفت نقض فاحش حقوق بشر کردهاست اما دیدید که اتفاقی هم نیفتاد. ما نمیبایستی زیاد روی اثرات بینالمللی تاکید کنیم. اینها فقط جنبهی اخلاقی دارد. برهمین مبنا هم آقای بانکیمون میتواند و به نظر من باید نمایندهای مخصوص به ایران بفرستد که موضوعات را بررسی کند. با مردم، دولت، فرماندهان بسیج و گروههای مختلف صحبت کند و حقیقت را دربیابد و گزارشی به آقای بانکیمون دبیرکل سازمان ملل متحد ارائه دهد. اگر دولت ایران اجازهی ورود به نمایندهی سازمان ملل متحد را ندهد، در حقیقت خودش را محکوم کرده است. یعنی اعلام کرده که وضعیت طوریاست که حاضر نیست یک مقام بیطرف بیاید گزارش تهیه کند. این، دلیلی خواهد بود بر این که دولت مرتکب نقض حقوق بشر شده و حرف مردم درست است. در این گونه موارد دولتها برای این که حسن نیت خودشان را نشان بدهند معمولا به گزارشگران سازمان ملل متحد اجازهی ورود میدهند.
آیا این پیشنهاد از طرف شما و دیگر فعالان حقوق بشر در خارج از کشور به طور رسمی مطرح شده یا امکان پیگیریاش هست؟
بله. به دنبال سوالهایی که آقای بانکیمون از من میکردند که چه اتفاقی در ایران افتاده است، من از ایشان خواهش کردم بهترین راه این است که خودشان یک گزارشگر مخصوص بیطرف و غیرایرانی تعیین کند تا بیاید و اوضاع را ببیند.
و این پیشنهاد مورد قبول واقع شد؟
مسئله این طور نیست که تا من بگویم، بالافاصله قبول شود و فردا هم نماینده سوار هواپیما شود و بیاید به ایران. من دیروز با آقای بانکیمون صحبت داشتم. ایشان گفتند که در این خصوص اقدام خواهد شد. حالا برای اظهار نظر در این مورد که کی بیاید، چطور بیاید و آیا ویزا بگیرد یا خیر زود است.
در حال حاضر مهمترین کاری که نهادها و سازمانهای حقوق بشری و فعالان حقوق بشر در خارج از کشور میتوانند برای ایرانیان بکنند چیست؟
به نظر من مهمترین مسئله این است که وقایع ایران را بدون جهتگیری سیاسی، عین آنچه اتفاق میافتد، نه سیاهتر از آنچه هست و نه سپیدتر از آنچه هست، به گوش مردم دنیا برسانند. این وظیفهی هر ایرانیست، در مورد این حوادث و در مورد کلیهی مسایل. ما فقط باید اطلاعرسانی بکنیم، قضاوت برعهدهی مردم دنیاست.
خانم عبادی شما در سخنرانیتان در پارلمان اروپا خواهان قطع رابطهی سیاسی دول اروپایی با دولت جمهوری اسلامی ایران شدید. این پیشنهاد را چقدر عملی و چقدر مثمرثمر و مفید میدانید؟
این خبر درست نیست. من چنین درخواستی نکردم. من درخواست کردم که دول اروپایی اگر معتقد به حقوق بشر هستند، به نقض گستردهی حقوق بشر که در ایران اتفاق میافتد اعتراض کنند. بعد از من سوال شد که ما اگر اعتراض کردیم و دولت ایران توجه نکرد، چه باید بکنیم؟ آیا تحریم اقتصادی را شما قبول دارید؟ من گفتم، هرگز! تحریم اقتصادی به ضرر مردم تمام میشود. من تحت هیچ شرایطی نه با حملهی نظامی، نه حتا تهدید به حملهی نظامی و نه با تحریم اقتصادی ایران موافق نیستم. اما، امیدوارم بعد از تذکراتی که دولت ایران میگیرد مراقب نقض حقوق بشر باشد و دیگر مرتکب نشود. اما اگر بازهم نقض حقوق بشر به صورت مستمر و گسترده ادامه پیدا کرد، در آن صورت کشورهایی که معتقد به حقوق بشر هستند، میتوانند سفرای خودشان را از ایران فرا بخوانند. یادمان باشد که یکبار قبلا این اتفاق افتاد، زمان دادگاه میکونوس سفرای اروپایی به اعتراض ایران را ترک کردند و الان هم کشورهایی که معتقد به حقوق بشر هستند اگر تذکراتشان مفید واقع نشود، میتوانند سفرای خود را برای مدتی فرا بخوانند و به دولت مهلت بدهند. مثلا اگر بعد از یکماه باز این شیوه ادامه پیدا کرد، آنوقت میشود سطح روابط سیاسی را تقلیل داد. یعنی سطح روابط سیاسی را از سفیر به کاردار تقلیل داد. به این صورت، دولت متوجه میشود که جهان در قبال اعمال انجامشده بیتفاوت نیست و امیدواریم که این شیوه بدون این که به مردم صدمه بزند و قدرت خرید مردم را پایین بیاورد باعث بشود که حقوق بشر در ایران رعایت شود.
خیلیها آن چیزی را که در ایران اتفاق افتاده «کودتای نرم» عنوان کردهاند. آیا این به اصطلاح ’’کودتای نرم‘‘ جنایت در حق بشریت محسوب میشود و میشود برایش پروندهی قضایی بینالمللی تشکیل داد؟
هنوز برای اظهارنظر قضایی زود است. من مثبت یا منفی در این زمینه اظهارنظری نمیکنم. فقط امیدوارم که هرچه زودتر آرامش به ایران برگردد. ما باید کاری کنیم که آرامش به ایران برگردد، نه این که بنزین روی آتش بریزیم.
مصاحبهگر : میترا شجاعی
تحریریه: شیرین جزایری