پیشزمینهها و پیامدهای استقلال کردستان عراق
۱۳۹۳ تیر ۱۹, پنجشنبهدرخواست مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق از پارلمان این منطقه برای آماده کردن مقدمات برگزاری رفراندوم استقلال کردستان، بحثهای قدیمی مانند "حق تعیین سرنوشت ملتها" یا "احترام به تمامیت ارضی کشورها" را دوباره زنده کردهاست.
حامیان نظریه "حق تعیین سرنوشت ملتها" و پررنگ کردن آن، معتقدند از آنجا که در قانون اساسی عراق، "ملت کرد" به عنوان یکی از دو ملت اصلی عراق در کنار اعراب به رسمیت شناخته شده، بر اساس قوانین بینالمللی حق جدایی از عراق برای کردستان، حقی قانونی است.
همن سیدی کارشناس مسائل کردستان یکی از کسانی است که بر این عقیده است. او در گفتوگو با دویچهوله با اشاره به این حق نتیجه میگیرد که بر این اساس، قدرتهای جهانی هم نمیتوانند با استقلال کردستان مخالفت کنند.
او همچنین به تجربه به زعم او "شکستخورده" عراق متحد و یکپارچه اشاره کرده و میگوید: «جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا، گفته که ما خواهان یک عراق متحد و دموکرات هستیم. خُب من هم با این موافقم، کردها هم با این موافقاند ولی وقتی یک عراق متحد و دموکرات ممکن نیست، پافشاری بر چیزی که غیرممکن است و به مدت ده سال امتحان شده و نتیجه نداده، به نظر من اشتباه است. من فکر نمیکنم قدرتهای بزرگ مخالفت جدی بکنند. حتی شاید بعد از مدتی آنها هم به همراهان استقلال کردستان بپیوندند».
با اعلام برگزاری رفراندوم استقلال در کردستان عراق، معاون وزیر امور خارجه ایران در این باره گرفت: «ایران اطمینان دارد افراد عاقلی در میان سران کردهای عراق هستند که حاضر به تجزیه این کشور نمیشوند».
ولی همن سیدی معتقد است مخالفت کشورهای منطقه با استقلال کردستان در نهایت نمیتواند تاثیری بر خواست مردم این منطقه داشته باشد. او میگوید: «این کشورها میتوانند مخالف یا موافق باشند، ولی نمیتوانند تصمیمگیرنده باشند. مثلاً ایران میتواند بگوید من مخالف جداشدن هستم. ولی به صورت عملی چه مخالفتی میتواند بکند؟ نمیتواند که به کردستان لشکرکشی کند، در شرایطی که خودش مشکلات بسیار زیادی دارد. یا نمیتواند کاری کند که کردستان در یک محاصره اقتصادی قرار گیرد. چون مرزهای دیگری هم در اختیار دارد و مواجه شدن با کردستان مواجه شدن با یک گروه تروریستی یا گروه نظامی نیست و بسیار پرهزینه خواهد بود. از آن طرف هم کردها که زیادهخواهی نداشتند. مثلاً ادعاهایی در مناطق غیرکردنشین ندارند یا قصد صدور یک ایدئولوژی یا یک ایده خاص را به کشورهای مجاور ندارند. آنها میخواهند برروی سرزمین خودشان حاکمیت خودشان را داشته باشند. کشورهای منطقه میتوانند همراهی کنند یا همراهی نکنند. مثل ترکیه که شواهد نشان میدهد میخواهد با این کار همکاری کند. ولی بیشتر از این تصور نمیکنم که آنها بتوانند کاری بکنند یا به نفعشان باشد که کاری بکنند».
"نگرانی جمهوری اسلامی درباره جداییخواهی کردهای ایران، بیمورد است"
بسیاری از کارشناسان معتقدند که علت اصلی مخالفت ایران با استقلال کردستان، نگرانی از سرایت میل جدایی به کردستان ایران است. همن سیدی در این باره معتقد است: «این نگرانی مثل این میماند که کشوری بگوید من مخالف توسعه سیاسی و توسعه اقتصادی کشور مجاورم هستم، زیرا من در موقعیت سیاسی و اقتصادی بدی قرار دارم. جواب این آقایان و این طیف سیاسی این است که شما سعی کنید وضعیت اقتصادی و سیاسی ایران را چنان مناسب کنید که اصلاً جاذبهای برای جداشدن از ایران نباشد. نمیتوانید مانع این باشید که در آن سوی مرزهایتان تغییری صورت بگیرد که نکند شرایط بهتری از شرایط ایران در آن مناطق ایجاد بشود».
وی تاکید میکند که کردها ذاتاً استقلالطلب نیستند بلکه به استقلالطلبیشان بهعنوان راهحلی از میان چندین انتخاب نگاه میکنند. آقای سیدی عملکرد دولت ترکیه را در چند سال اخیر الگوی مناسبی برای ایران دانسته، میگوید: «ترکها در چند سال اخیر کاری کردند که جاذبهی ماندن با ترکیهای دموکراتیک، ترکیهای که حقوق کردها را رعایت میکند، ترکیهای که آینده روشنی در مورد پیوستن به اروپا دارد، چنان قوی بشود که اصلاً بر احساس استقلالطلبی کردها غلبه کند. ایران هم دو گزینه دارد: یا میتواند راه عراق را در پیش بگیرد، با انکار و با تنش با مردم خودش رفتار کند و در نهایت به همان مسیری برود که صدام و نوری مالکی رفتند. یا میتواند مانند ترکیه راه مدارا و توسعه سیاسی را در پیش بگیرد و کاری کند که جاذبههای ماندن با تهران بسیار بیشتر از جاذبههای جداشدن از تهران باشد. به صورت تئوری این امکان و این بستر در ایران فراهم است، اگر سیاست درستی پیشه کند».
وضعیت متفاوت کردهای ایران
امیر طاهری، روزنامهنگار و کارشناس کشورهای منطقه معتقد است اصولا بحث کردهای ایران با عراق کاملا متفاوت است و از نظر تاریخی کردهای ایران هرگز خواهان جدایی نبودهاند چرا که از سه هزار سال پیش در این منطقه زندگی کردهاند.
این کارشناس به نقل قولی از قاضی محمد، موسس حزب دموکرات کردستان ایران اشاره میکند که میگفت: «هرجا ایران است، آنجا کردستان است و هرجا کرد هست، آنجا ایران است».
امیر طاهری در مقایسه با کردهای ایران به وضعیت کردهای عراق اشاره کرده، میگوید: «کردهای عراق از زمان قرارداد لوزان ۱۹۲۳ که بعد از تشکیل عراق بهعنوان یک دولت امضا شد، همیشه ناراحت بودند از اینکه وعدههایی که برای استقلالشان داده شده بود عملی نشد، بهخصوص از طرف ایالات متحده که بعد از جنگ جهانی اول این وعدهها را داده بود. بنابراین کردهای عراق احساس میکنند که مخصوصاً و عمداً به مناطق عربنشین بینالنهرین چسبانده شدهاند. در حالی که در مورد ایران این طور نیست. ایران همیشه آنجا بوده، از سه هزار سال پیش، و واقعاً در مملکت خودشان زندگی میکنند».
وی همچنین تاکید میکند که دو حزب مطرح کردهای ایران یعنی کومله و دموکرات نیز هیچگاه خواهان جدایی از ایران نبودهاند و شعارشان "دموکراسی برای ایران و خودمختاری برای کردستان" بوده است.
"بارزانی به مرگ گرفته تا عراقیها به تب راضی شوند"
امیر طاهری معتقد است اصولا در خود کردستان عراق هم مسئله استقلال چندان جدی نیست. او میگوید: «آقای بارزانی این مسئله را مطرح کرده به مصداق ضربالمثل "به مرگ بگیر تا به تب راضی بشوند" یعنی این مسئله را مطرح کرده که موضوع اشغال کرکوک یا ضمیمهشدن کرکوک در منطقه کردنشین را برجسته کند یعنی به بغداد میگوید کرکوک را فراموش کنید، من هم مسئله استقلال را کنار میگذارم».
طاهری به اختلافات موجود در میان احزاب کرد بر سر استقلال کردستان اشاره کرده، میگوید: «حزب جلال طالبانی یعنی "اتحادیه میهنی کردستان" مخالفت خودش را اعلام کرده. این حزب، برهم صالح را بهعنوان کاندیدای ریاست جمهوری عراق مطرح کرده است. بنابراین شما نمیتوانید دنبال ریاست جمهوری کشوری باشید که میخواهید تقسیماش کنید. از این گذشته گروه دیگری هم در داخل خود حزب دموکرات کردستان عراق، یعنی گروه آقای بارزانی، معتقد است که الان وقت این مسائل نیست. حزب آقای بارزانی در انتخابات اخیر با شکست قابل توجهی روبرو شد، گروههای جدیدی به میان آمدند، مسئلهی فساد مطرح شد، مسئلهی سوءمدیریت مطرح شد و هواداران خود آقای بارزانی عقیده دارند که اولویت فعلاً این است که دنبال حل این مسائل برویم، نه دنبال استقلالی که به فرض اینکه اعلام هم کنید، هیچ کس آن را به رسمیت نخواهد شناخت، احتمالاً بهجز ترکیه؛ در آن صورت عراق در موقعیتی قرار خواهد گرفت که کوزوو الان در آن قرار دارد یعنی استقلال دارد، بدون آنکه واقعا مستقل باشد».
همن سیدی اما در سوی دیگری ایستاده، او معتقد است تحولاتی که در منطقه روی داده، تحولاتی منفی بوده و به همین دلیل کردستان بایستی از این تحولات منفی فاصله بگیرد. اما در مقابل، تحولاتی که در کردستان روی داده، بسیار مثبت بوده است.
آقای سیدی تحولات مثبت کردستان عراق را اینگونه برمیشمارد: «اپوزیسیون، مردم و دولت و حاکمیت به یک تفاهمی رسیدهاند. اپوزیسیون به فرم اصلاحطلبی خودش برگشته. آزادیهای سیاسی بیشتر شده. حتی بودجه اپوزیسیون از طرف دولت تعیین شده. آقای بارزانی اصطلاحی بهکار میبرد و میگفت ما به آنها پول میدهیم که آنها به ما فحش بدهند. یعنی حمایت از منتقدان به عنوان وظیفه حاکمیت شناخته شده است. یک دولت ائتلافی پنج حزبی الآن در کردستان حاکم است که اصلاً هیچ وقت سابقه نداشته. از آن طرف رشد اقتصادی صورت گرفته. موقعیتی پیش آمده که کردها میتوانند نگران استقلال مالیشان نباشند. از لحاظ جامعه مدنی و حقوق زنان پیشرفتهای چشمگیری صورت گرفته. هرچند ایدهآل نیست، ولی بهمراتب بهتر از دو سه سال پیش است».
پیشروی یا توقف و شکست نیروهای داعش در عراق عامل مهم دیگری است که میتواند بر سرنوشت کردستان عراق و به تبع آن کل منطقه تاثیر گذارد. اگر این گروه خشن افراطی در عراق شکست بخورد، شاید "تمامیت ارضی" عراق بر "حق تعیین سرنوشت" کردها برتری پیدا کند.