پلاسکو؛ نمونه بیبها بودن مقررات و جان مردم
۱۳۹۵ بهمن ۱, جمعهوقتی ساختمان پلاسکو سوخت و تلی از خاک، تیرهای حمال، انبارهای پوشاک و مواد پلاستیکی بر سر گروهی از آتشنشانان و شماری از کسبه فروریخت، بحران تهران را فراگرفت. بحرانی بسیار عمیقتر از آنچه از زبان مقامهای مسئول شنیده میشود.
مهدی چمران، رئیس شورای اسلامی شهر تهران گفته است که در سه سال اخیر ۱۴ اخطار بابت ناایمن بودن ساختمان پلاسکو داده شده است. به گفته او ساختمانهای دیگری نیز در تهران هستند که وضعی بهتر از پلاسکو ندارند. شبیه این را برخی دیگر از مسئولان هم گفتهاند. این خبر منتشر شده است که ۳۰۰۰ ساختمان تنها در تهران در شرایطی مشابه پلاسکو وجود دارد و در دیگر کلانشهرهای ایران هم وضع بهتر نیست.
هشدارهایی که امروز داده میشوند، تا رسیدن حادثهای دیگر فراموش خواهند شد. گفته شده است که حدود ۶۰۰ واحد تولیدی و تجاری در پلاسکو بود. آیا ساختمان پلاسکو متناسب با این نیاز ساخته شده بود؟ کارشناسان میگویند میزان خطری که این گونه بناها را در تهران و دیگر کلانشهرهای ایران تهدید میکند، بالاست و به سادگی قابل برطرف کردن نیست.
حمید عرفانیان دستاندرکار حوزه معماری و شهرسازی به دویچهوله میگوید:
«استفادهای که از ساختمان پلاسکو میشد، بخصوص در طبقات آن که کارگاههای تولیدی بودند، تناسبی با مجوز استفاده و ظرفیت آن ساختمان نداشت و اگر هم داشت، اشتباه بوده است. در ساختمانهایی که با فرمت اداری طراحی شدهاند، نمیتوانیم کارگاههای تولیدی دایر کنیم. عدم تناسب کاربری ساختمان با خود ساختمان و نبود امکانات ایمنی از قبیل پلههای فرار و یا ضوابط مقابله با حریق، همه و همه ضوابطی است که در این ساختمان و بسیاری ساختمانهای دیگر رعایت نشدهاند و به دلیل همه این مشخصهها، پیشبینی میشود که این گونه حوادث بازهم تکرار شود.»
این را علی فاضلی، رئیس اتاق اصناف هم پس از حادثه ساختمان پلاسکو گوشزد کرده است: «به هر حال وقتی ساختمانی ۵۴ ساله در مرکز شهر تبدیل به تولیدی لباس شود و حجم بالایی از مواد اشتعالزا در آنها وجود داشته باشد هیچ بعید نیست حادثههایی از این دست اتفاق بیفتد.»
او به بازار بزرگ تهران اشاره کرده و میگوید: «هنوز میبینیم در بازار بزرگ تهران با آن راهروهای تنگ و تاریکی دارد و از کمترین امکانات ایمنی برخوردار نیست، انبارهایی پر از مواد قابل اشتعال، چسبها و غیره وجود دارد که عین همین موارد را هم می توان در مناطق دیگری مثل خیابان جمهوری که اتفاقا در مرکز شهر هم قرار دارند، مشاهده کرد و مجموعی از اینها باعث می شود که این شرایط آبستن حوادث تلخی از این دست باشد.»
آیا ساختمانهای جدید ایمنترند؟
درست است که ساختمان پلاسکو قدیمی بود و برای بهسازی آن با معیارهای امروزین ایمنی ساختمان کاری نشده بود. اما آیا همه ساختمانهای جدیدی که در تهران و دیگر کلانشهرها ساخته میشوند، مقررات و ضوابط ایمنی را رعایت کردهاند؟
حمید عرفانیان در پاسخ به پاساژ علاءالدین، ساختمانی یک چهارراه آن طرفتر از ساختمان پلاسکو اشاره میکند و میگوید:
« از عمر ساختمان جدیدسازعلاءالدین شاید ۱۵ سال بگذرد و مرکز فروش موبایل در تهران است. این ساختمان یکی از بحرانیترین ساختمانهای تهران است. تردد در داخل این ساختمان از شدت شلوغی ممکن نیست. من نمیدانم این ساختمان چگونه مجوز بهرهبرداری دارد و چرا جلوی آن گرفته نمیشود. اگر خدای نکرده اتفاقی در این ساختمان بیفتد، میزان تلفاتش شاید سی چهل برابر فاجعهای خواهد بود که برای ساختمان پلاسکو اتفاق افتاد. این را همه ما داریم میبینیم، ولی کسی عکسالعملی نشان نمیدهد.»
ضوابطی که زیرپا گذاشته میشوند و بحرانهایی که در راهند
در طرحهای جامع یا طرح تفصیلی شهری بر قواعد و مقرراتی تاکید شده است که زیرپا گذاشتن آنها میتواند فاجعهبار باشد. این قوانین عمدتا در کشورهایی نادیده گرفته میشوند که نظارت قانون بر دستگاههای اجرایی ضعیف است و یک قانون حرف آخر را میزند: سودجویی.
محمدباقر قالیباف، شهردار تهران این روزها در همه خبرها نامش دیده میشود. او به صاحبان کارگاهها در محلهای ناایمن تذکر داده است که «باید هرچه زودتر برای ارتقای سطح ایمنی ساختمانهای خود همکاری لازم را داشته باشند؛ همکاری نداشتن برای ایمنسازی وضعیت کارگاههای ناایمن موجب بروز حوادثی مانند ساختمان پلاسکو میشود.»
ولی وقتی ساختمانی بدون داشتن مشخصاتی که ایمنی ساکنانش را تضمین کند، مجوز بهرهبرداری میگیرد و یا ساختمانی که بارها درباره خطرناک بودنش هشدار داده شده، همچنان مورد استفاده قرار میگیرد، کدام نهاد و چه کسانی مسئول هستند؟
حمید عرفانیان میگوید: «نظارت بر ایمنی شهری و ساختمان سازی کاری است که باید از دولت شروع شود و توسط شهرداریها انجام شود و شهرداریها برای کسب درآمد، به جای فروش تراکم و تغییر کابریها راههای دیگری را برای درآمد پیدا کنند. مثلا ساختمانی که باید سه طبقه ساخته میشده است، مجوز ۱۵ طبقه را میگیرد. تغییر کاربریهای پروژهها عدم تعادل بحرانی را ایجاد میکند که تا سالها با آن دست به گریبان خواهیم بود.»
آتشنشانی تهران، در جنگی نابرابر
گروهی از آتشنشانان تهران در ساختمان پلاسکو به کام مرگ رفتند. این حادثه ممکن است هرجای دیگر دنیا هم اتفاق بیفتد. اما زمانی که مرگ آنها حاصل کاستیها و سوءمدیریت است، آنگاه اعلام عزای عمومی کسی را تسلی نمیدهد.
مقررات ایمنی ساختمان سازی تنها به استحکام آن در برابر بلایای طبیعی یا انسانی محدود نمیشود. ساختمانهایی در شهرهای بزرگ ایران، بخصوص تهران بالا رفتهاند، در قرار گرفتن در بافت شهری گاه حداقل ضوابط ایمنی را رعایت نکردهاند. حمید عرفانیان میگوید:
«ایمنی تنها این نیست که یک ساختمان فرو نریزد. ایمنی معنایش این است که افرادی که داخل آن ساختمان یا اطراف آن هستند، تحت تاثیر قرار نگیرند. ما الان در تهران یا بیشتر شهرهای کلان برجهایی را داریم که بدون توجه به این که ماشینهای آتشنشانی میتوانند به آنها دسترسی داشته باشد، چگونه بار ترافیکی آن منطقه میتواند کنترل شود، یا اساسا به علت نداشتن شبکه آب آتشنشانی، آیا آن سیستم آتشنشانی که در بناها گذاشته میشود، قابلیت جلوگیری از گسترش حریق را دارد.
بعضی وقتها گفته میشود که ساختمانهای بلند نماد توسعه هستند. توسعه یعنی این که ما بدانیم ماشین آتشنشانی تا چه طبقهای میتوانند آب را برساند. نردبان آن تا چه طبقهای میتواند برسد. وقتی ما فقط تا هشت طبقه بیشتر نمیتوانیم بیشتر سرویس بدهیم ساختن ساختمان ۲۰ طبقه معنا ندارد. وقتی ما برای فرار هلیپد روی پشت بام میگذاریم، وقتی هلیکوپتری نداریم، عملا آن هلیپد کاری نمیکند. ما یک سری نمادهای توسعه را گرفتهایم ولی فکر توسعهای هنوز جا نیافتاده است. ما بحرانی را ایجاد میکنیم که در آینده مدیریت آن واقعا کار مشکل و یا شاید غیرقابل کنترلی باشد.»
پلاسکو نماد یک دوره معماری
ساختمان پلاسکو برای خیلیها در تهران یادگاری از دوران جوانی یا کودکی است. برای طراحان شهری و معماران نماد یک دوره از معماری در ایران است. اولین بنای بلند تهران با اسکلت فلزی که ورود به دورهای جدید را نوید میداد. این بنا بعد از نیم قرن، ارزشی ویژه داشت و کاستیهای بسیار. حمید عرفانیان میگوید پلاسکو با مشخصات فنی و ضوابط آن زمان طراحی و اجرا شده بود؛ مشخصاتی متناسب با شرایط اقتصادی و اجتماعی آن زمان.
«الان کدهای ساختمانی کاملا عوض شدهاند و براساس کدهای ایمنی امروزی ساخته میشوند. طبیعتا تمام ساختمانهای پیش از انقلاب باید به لحاظ ایمنی مورد بازنگری قرار بگیرد و این تنها محدود به تهران نمیشود. همه کلان شهرهای ایران مثل مشهد، اصفهان، تبریز یا شیراز دچار این نقیصه هستند و بحرانیترین آنها متاسفانه در تهراناند.»
در بسیاری از کشورها برای حفظ و بهسازی بناهایی مانند پلاسکو نهایت تلاش را میکنند. ولی چرا به بهسازی ساختمانهایی مانند پلاسکو اهمیتی داده نمیشود؟ حمید عرفانیان میگوید:
«اساسا در تمام دنیا داشتن ساختمانهایی با قدمت بالا یک ارزش محسوب میشود و به همین جهت قوانین شهرسازی و قوانین ایمنی ناظر بر این هستند که ساختمانهای قدیمی بهسازی و بازسازی شوند تا تخریب. متاسفانه در ایران این رویه حاکم نیست. در ایران رویه حاکم به جهت اقتصاد بیماری که حاصل فروش تراکم توسط شهرداریهاست، باعث شده است که عمر ساختمانها کم شود و ترجیح بر تخریب ساختمانها و نوسازی بیشتر است تا بازسازی آنها.»