پاکستان پس از مشرف
۱۳۸۷ مرداد ۲۹, سهشنبهاحتمالا این روزها پرویز مشرف تلخترین لحظات زندگی سیاسیاش را از سر میگذراند. اما انگار مردمی که در خیابانهای پاکستان دربارهی کنارهگیری مشرف حرف میزنند، شیرینترین لحظات عمرشان را سپری میکنند. در لاهور مردی با خوشحالی بستهای شیرینی را تعارف میکند و میگوید: «ما شیرینی میخوریم، چون سقوط مشرف را جشن میگیریم. اما حتی اگر به ما الان زهر مار هم بدهند، برایمان اصلا فرقی نمیکند، چون واقعا احساس خوشبختی میکنیم.»
تردیدی نیست که آخر سر دیگر جای امیدی برای رییس جمهور نامحبوب پاکستان، پرویز مشرف، باقی نمانده بود. نظر شهروند پاکستانی دیگری را در این باره میپرسیم. وی میگوید: «حقش بود که بیرونش کنند. به نظر من اینکه بگوییم کنارهگیری کرد، فرمولبندی درستی نیست. مشرف تنها به این خاطر رفته چون اگر میماند، کاملا خوار شده بود. اما این فقط اول ماجراست: دیکتاتورهای زیادی آمدهاند و رفتهاند، بدون اینکه به کسی حساب پس بدهند.»
با مشرف چه باید کرد؟
سخن این شهروند پاکستانی، اشاره به موضوعی حساس دارد که ائتلاف دولت باید هم اکنون در مورد آن تصمیم بگیرد. آیا به مشرف اجازه خواهند داد تا در آزادی به سر برد، برای مثال کشورش را ترک کند، برای زندگی به خارج برود؟ یا اینکه فهرست بالابلند خطاها و اتهامهایش را به زبالهدانی نخواهند سپرد، بلکه او را به پای میز محاکمه خواهند کشاند؟
برای گروهی از شهروندان پاکستانی روشن است که مشرف را بهخاطر خطاهایی که کرده باید محاکمه کنند.
دولت پاکستان که متشکل است از حزب نخست وزیر مقتول پیشین، بینظیر بوتو، و حزب نخست وزیر پیشین دیگر، نواز شریف، به نظر میرسد که هم اکنون در حال بحثی فشرده در این باره است. دوشنبه شب (۱۸ اوت) سران دو حزب پشت درهای بسته به گفتوگو پرداختند و سپس اعلام کردند که در روز سه شنبه (۱۹ اوت) نیز گفتوگوهایشان را ادامه خواهند داد. برای هر دو حزب روشن است که همه، انتظارهای فراوانی از آنها دارند. صدیق الفاروق، سخنگوی حزب نواز شریف، در این باره گفت: «برای ما این به منزلهی امتحان بزرگی است. ائتلاف احزاب در این موقعیت است که میتواند نشان دهد چه کار از دستش برمیآید. هم اکنون منبع بزرگ بیثباتی در کشور، کاخ ریاست جمهوری را ترک کرده است. مشرف دیگر نمیتواند تصمیم بگیرد. برای همین ما باید در امتحان بزرگی که از سر میگذرانیم، قبول شویم.»
همه در این مورد آگاهند که پرسشهای دیگری نیز به جز اینکه تکلیف مشرف چه خواهد شد وجود دارد که باید به آنها پاسخ داد. برای نمونه این پرسش که پاکستان چه برخوردی با طالبان، که دوباره قدرت گرفته است، خواهد داشت؟ یا با این اتهام چه خواهد کرد که نیروهای القاعده اردوگاههای ترور خود را در مرز پاکستان و افغانستان برپا کردهاند.
به هر حال دولت پاکستان وقت زیادی ندارد، تا سقوط مشرف را به عنوان پیروزی دمکراسی جشن بگیرد.