«پاسکاری تبعات یک حکم شلاق بین احمدینژاد و لاریجانی»
۱۳۹۰ مهر ۲۳, شنبهصادق لاریجانی رئیس قوه قضاییه ایران در واکنش به اظهار نارضیایتی محمود احمدینژاد از اجرای حکم شلاق پیمان عارف گفته است: «قوه قضاييه بر حسب قانون با توهينکنندگان به مسئولان نظام به عنوان يک جرم دارای جنبه عمومی برخورد خواهد کرد و به نظر میرسد نيازی به شکايت مسئولان نظام از اشخاص توهينکننده نيست.»
پیش از این مركز ارتباطات، اطلاعات و تبلیغات ریاست جمهوری با صدور اطلاعیهای "جوسازیهای برخی رسانههای ضد انقلاب و معاند نظام" در خصوص شلاق زدن یک جوان به جرم توهین به رییسجمهوری را "كذب محض و مغرضانه" دانسته بود.
به گزارش ایرنا در این اطلاعیه آمده بود: «در پی جوسازی مغرضانه رسانههای بیگانه و ضدانقلاب علیه دولت به اطلاعمیرساند که از سوی رئیس جمهور و مجموعه دولت هیچ گونه شکایتی در این خصوص انجام نشده است. ضمن اینکه رئیس جمهور طی سالهای گذشته به طور مکرر صراحتاً تاکید نمودهاند که با برخوردهای قهرآمیز مشابه مورد مذکور به شدت مخالف بوده و این شیوه را نامناسب میدانند.»
آقای احمدی نژاد همچنین در همایش فرمانداران سراسر کشور نیز گفته بود: «وقتی دانهدرشتها آزادانه به دولت توهین میکنند، راضی نیستم یک جوان به خاطر توهین به من شلاق بخورد.»
بشنوید: گفتوگو با پیمان عارف
پیمان عارف فعال دانشجویی با اتمام دوران محکومیت حبس پس از اجرای حکم ۷۴ ضربه شلاق از زندان آزاد شد.
پيمان عارف از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به رياست قاضی پيرعباسی به تحمل دو سال و نيم زندان تعزيری ، ۷۴ ضربه شلاق و محروميت مادام العمر از هر گونه فعاليت مطبوعاتی و حضور در تشکل های سياسی محکوم شده بود.
دویچه وله: آیا در این چند روز، آثار اجرای حکم شلاق تعزیری روی بدن شما بهبود یافته است؟ آیا به شرایط برگشتهاید؟
پیمان عارف: بهبودی بهصورت کامل یعنی برگشتن به شرایط عادی نه، ولی طبیعتا زخم بر روی بدن است و به آرامی در حال التیام است. وضعیت زخمهایم نسبت به روز اول بهتر است و خونآبههای روز اول را ندارد. با این حال کماکان آثار آن روی بدنم مانده است.
بعد از ابراز نارضایتی محمود احمدینژاد از اجرای حکم شلاق شما، صادق لاریجانی رئیس قوه قضاییه اجرای این حکم را از جنبهی عمومی عنوان کرده که به تعبیر ایشان نیازی به شکایت مسئولان نظام از اشخاص توهین کننده نیست. چرا عواقب اجرای حکم شلاق شما، بین رئیس جمهور و رئیس قوه قضاییه در حال پاسکاری شدن است؟
اتفاقی که رخ داده این است که دیگر زندان ابزار سرکوب محسوب نمیشود. آرزوی اصلاحطلبان متقدم در ابتدای سالهای بعد از دوم خرداد محقق شده است.
آنها آرزو میکردند پرکردن زندانها، زندان را از حیز انتفاع ساقط کند. در دو سال و نیم اخیر که از انتخابات پرحادثه و پرمناقشهی ۲۲ خرداد میگذارد، زندان از حیض انتفاع ساقط شده و دیگر ابزار دهشتآفرین و رعبآور محسوب نمیشود. دیگر زندان برای فعالان سیاسی، مدنی، حتی شهروندان معترض ارعاب ایجاد نمیکند.
لذا در چنین شرایطی، با توجه به منطق "النصر بالرعب" که حاکمیت از آن پیروی میکند، مشاده میکنیم به ابزار دیگری به نام شلاق متوسل شدهاند بلکه از طریق شلاق بتوانند ارعاب از دست رفتهی مجازات زندان را احیا کنند.
با این همه ابزار شلاق به اندازهای غیرانسانی، وحشیانه و شقاوتمندانه است که کسی حاضر نیست مسئولیت توسل به این ابزار را بپذیرد.
آقای احمدینژاد از خود سلب مسئولیت میکند. آقای لاریجانی میگوید به واسطهی حیثیت و جنبهی عمومی جرم این مجازات اتفاق افتاده و میبینیم که بین این آقایان پاسکاری اتفاق افتاده است. دلیل این امر، میزان شقاوتمندانه بودن و سبعیتی است که در مجازات شلاق نهفته است.
بهانهی اجرای حکم شلاق گویا توهین به ریاست جمهوری بوده است. این توهین چه بوده؟ آیا شما به آقای محمود احمدینژاد توهین کرده بودید؟
در تاریخ ۵ خرداد ۸۸ یعنی حدود ۲۰ روز قبل از انتخابات ریاست جمهوری گذشته، نامه سرگشادهای تحت عنوان «آقای احمدینژاد آیا میدانید با دانشگاه چه کردهاید؟» خطاب به آقای احمدینژاد نوشته و منتشر کردم.
هیچ گونه اهانتی در این نامه به آقای احمدینژاد صورت نگرفته است. همین نامه را سایتهای جنبش سبز مجددا منتشر کردند و همین الان هم قابل مراجعه است و میتوانید ببینید. در این نامه سرگشاده من صرفا به آقای احمدینژاد یادآوری کرده بودم که آقای احمدینژاد شما با نهاد دانشگاه در چهارسال اول ریاست جمهوری چه کردید و در دولت نهم چه بلایی سر دانشگاه آوردید. ، موقع نوشتن نامه هنوز انتخابات مناقشهبرانگیز سال ۸۸ ، سرکوبها و خشونتهای دولتی بعد از انتخابات هم اتفاق نیفتاده بود.
من پنج روز بعد از انتخابات ۲۲ خرداد بازداشت شدم. یکی از اتهامات من در شعبهی ۲۶ دادگاه انقلاب همین اهانت به ریاست جمهوری بود. در واقع مبنای اهانت و آنچه بهعنوان سند اهانت از ناحیه نمایندهی دادستان مطرح میشد، این نامه سرگشاده بود.
در جلسهی دادگاه شعبهی ۲۶، نمایندهی دادستان به من گفت آقای فلانی شما به آقای احمدینژاد اهانت کردید چون در ابتدای نامه اعلام کردی "آقا من به شما سلام نمیکنم". نماینده دادستان گفت با توجه به این که سلام آرزوی سلامتی است، جمله "من به شما سلام نمیدهم" اهانت محسوب میشود.
من همین طور هاج واج مانده بودم. اینکه در نامهسرگشادهای بنویسی که آقا برخلاف رسم مألوف که هر نامه میباید با سلام شروع شود، من به شما سلام نمیدهم، این سلام ندادن چگونه میتواند دلالت بر اهانت داشته باشد؟
متأسفانه فضای بعد از انتخابات بود و آن محاکمات و دادرسیهای ناعادلانه و فضاهای نمایشی و دادگاههای صوری و نمایشی، فضا خیلی فضای حقوقی نبود. متأسفانه استدلالهای کاملا حقوقی من ره به جایی نبرد. هرچند قاضی پیرعباسی شعبهی ۲۶ هم اذعان کرد اهانتی صورت نگرفته است. اما در کمال تعجب حکمی که برای اهانت به رئیس جمهور صادر کرد ۷۴ ضربه شلاق تعزیری به عنوان مجازات بود.
جدا از این که حکم شلاق در دنیای امروز حکمی غیرانسانی است. فکر میکنید حکم حد شلاق تعزیری دارای چه اشکالاتی است؟ آیا این حکم همان طور که مثلا در مذهب آمده اجرا شد؟
نخیر. شلاق تعزیری که میبایستی بسیار به آرامی نواخته شود و دست شلاقزن باز نشود حتی "فقهای امامیه" تأکید میکنند بایستی "قرآن" زیر بغل شلاقزننده باشد تا دستش را باز نکند و با شدت عمل شلاق نزند. در مورد خود من که مجازات سبوعانه و غیرقابل پذیرش در دنیای متمدن امروز یعنی مجازات شلاق اجرا شد، ایکاش به همان شکل تعزیری اجرا میشد.
مسئله این است که برخلاف قانون، حتی اگر فرض را بر پذیرش قوانین فعلی هم بگذاریم، حتی با منطق قوانین موجود و حال حاضر جمهوری اسلامی ایران هم خیلی مجازات شلاق من غیرقانونی اتفاق افتد. چون شلاق تعزیری که میبایست به آرامی نواخته شود و دست شلاقزننده باز نشود، به صورت حدی و با تمام قدرت و با حداکثر شدت و حدت نواخته شد.
از آقای لاریجانی میخواهم پیش از آن که مجدداً تاریکخانهی اشباحی در قوه قضاییه بسان دوران آقای مرتضوی شکل پیدا کند که از دلش فاجعه کهریزک دیگری درآید، پیگیری کنند و جلوی این وقایع و رخدادها را بگیرند.
چه گونه در دادسرایی که توسط مورد اعتمادترین فرد آقای جعفری دولتآبادی دادستانی تهران اداره میشود، این چنین آشکارا به قانون و مجازات قانونی اعلام شده دهنکجی میشود و مجازات شلاق تعزیری به صورت حد اجرا میشود؟ آقای لاریجانی به این سئوال پاسخ دهد. خواهش من این است بهجای این که بیآید بحث حقوقی بسیار مناقشه برانگیز انجام دهد به این سوال، پاسخ دهد.
اصلا من بهعنوان کسی که قربانی این اتفاق است، کاری به حیث عمومی و حیث خصوصی آن ندارم، اصلا برای من مهم نیست، بلایی که به سر من آمده به واسطهی آقای محمود احمدینژاد بوده یا به واسطهی عباس جعفری دولتآبادی بوده. بحث من با آقای لاریجانی این است، آقای لاریجانی شما چرا با آن دادستانی که دستور اجرای حدی شلاقی را داده است که میبایست در واقع به صورت تعزیری اجرا میشده برخورد نمیکنید.
آقای لاریجانی همین سوال را پاسخ دهد. من با جنبهی عمومی و خصوصی آن فعلا کاری ندارم. به فرض پذیرش اینکه جنبهی عمومی داشته است، به فرض پذیرش این که مجازات شلاق مجازات درستی بوده است، به فرض پذیرش تمامی اینها، سئوال من این است که شلاق تعزیری به صورت حدی اجرا شده، آقای لاریجانی پاسخ چیست؟
حسین کرمانی
تحریریه: فرید وحیدی