وستروله و آزمونهای دشوار او در رأس وزارت خارجه آلمان
۱۳۹۲ شهریور ۱۵, جمعهدر تاریخ معاصر آلمان، دولتهای ائتلافی اغلب از سازواری احزاب سوسیال دموکرات و سبزها از یک سو و دموکرات مسیحی و لیبرالها از سوی دیگر، تشکیل شده است. ه نامزدهای مقام صدراعظمی آلمان، آنگلا مرکل و پر اشتاینبروک میگویند، قرار است این ترکیب سیاسی در دولت جدید پس از انتخابات ۲۲ سپتامبر امسال نیز، همچنان پابرجا بماند.
وزیر امور خارجه با تمام وجود
در صورت پیروزی آنگلا مرکل به عنوان رهبر حزب دموکرات مسیحی در این انتخابات، حزب لیبرالها هم (اگر حداقل درصد لازم برای راهیابی به پارلمان آلمان یعنی پنج درصد را کسب کند) در دولت ائتلافی آینده شرکت خواهد کرد. در این دولت معمولا، رهبر یا یکی از اعضای ارشد هیئت دبیران لیبرالها، به عنوان وزیر امور خارجه وارد کابینه جدید میشود.
چهار سال پیش، پس از انتخابات ۲۰۰۹، گیدو وستروله، حقوقدانی که در آن دوره ۱۵ در صد آرا را بهدست آورد، به مقام وزارت رسید. کارشناسان معتقدند که این سمت در کابینه احتمالی مرکل نیز برای او رزرو شده است. به نظر کارشناسان کارنامه درخشان فعالیتهای این سیاستمدار اهل شهر بن، در سالهای پیش او را شایستهی کسب این مقام ساخته است. روپرشت پولنتس، یکی از همحزبیهای مجرب او در این رابطه میگوید: «هرکس بخواهد میتواند به راحتی تشخیص دهد که وستروله با تمام وجود وزیر امور خارجه است.»
وستروله که فعالیتهای سیاسی خود را بهعنوان وکیل از سال ۱۹۹۱ در شهر بن آغاز کرده، در ابتدای همکاری با کابینه مرکل، چندان مورد تحسین همحزبیهای خود قرار نمیگرفت. از آنجا که او با حفظ سمت وزارت، رهبر حزب لیبرالها و معاون مرکل هم بود، نمیتوانست فعالیتهای خود را تنها بر انجام وظایف وزارت امور خارجه متمرکز کند. استعفای او در آوریل ۲۰۱۱ از رهبری حزب و معاونت صدراعظم به همین دلیل بود.
البته انتقاد شدید نیروهای اپوزیسیون به رای ممتنع آلمان در شورای امنیت سازمان ملل در خصوص حمله هوایی غرب علیه رژیم لیبی در مارس ۲۰۱۱ نیز در این تصمیمگیری بیتاثیر نبود. پاسخ قطعی وستروله که همه انتقادها را رد میکرد، مورد قبول بخش بزرگی از لیبرالها هم واقع نشد. وستروله در روزنامه آلمانی "زود دویچه" در این باره نوشت: «آلمان منزوی نیست، نه در شورای امنیت، نه در ناتو و نه در اتحادیه اروپا.»
برخی از کارشناسان معتقدند که وستروله با تایید ضمنی آنگلا مرکل و توماس دمزیر، وزیر دفاع آلمان، در شورای امنیت سازمان ملل تصمیم به بیطرفی گرفته است. ولی این دو سیاستمدار با تجربه، سکوت کردند تا آماج حملات اپوزیسیون و کشورهای عضو اتحادیهی اروپا قرار نگیرند.
وستروله، خود در این رابطه میگوید: «حملات نظامی نباید جایگزین تلاشهای سیاسی برای حل بحرانها شوند، تنها در موارد استثنایی باید این گزینه را مورد بررسی قرار داد.» او میافزاید: «ترجیح میدهم به من انتقاد کنند که در تصمیمگیری وقت زیادی صرف تحقیق در باره بحران و چند و چون آن میکنم تا این که سرزنشم کنند که سربازان آلمانی را بی دلیل و منطق به ماموریت نظامی میفرستم.»
وستروله از نگاه اپوزیسیون
نیروهای اپوزیسیون در ارزیابی فعالیتهای چهار ساله وستروله، هر چند برخی از اقدامات او را تحسین میکنند، ولی "ناهدفمندی" برنامههای وی را نیز مورد انتقاد قرار میدهند. رولف موتسهنیش، کارشناس امور خارجی حزب سوسیال دموکرات، از جمله در این باره میگوید: «وستر وله در پایان کار دولت مرکل نمیتواند بگوید که در این مدت چه برنامه هدفمندی را دنبال کرده و به پایان رسانده است.»
این کارشناس طرح تشکیل کنفرانس "قدرتهای در حال رشد" وستروله را نمونه میآورد که قرار بود از فوریه سال ۲۰۱۲ «کشورهای چین، قزاقستان یا مالزی را بدون توجه به غیردموکراتیک بودن این حکومتها و وضعیت حقوق بشر در آنها، به مثابه کشورهای همپیمان با آلمان گردهم آورد». به گفته موتسهنیش، هدف این گردهمآیی به کلی نامعلوم بود. او حدس میزند که این حکومتها احتمالا از جمله کشورهایی هستند که دولت آلمان قصد دارد در آینده به آنها اسلحه بفروشد.
رولف موتسهنیش، همچنین از برخورد وزارت امورخارجه و در راس آن گیدو وستروله به برنامههای تسلیحاتی روسیه انتقاد میکند و میگوید که وزیر امورخارجه دولت مرکل، تلاش دیمیتری مدودف، رییسجمهور پیشین روسیه را در جهت اتخاذ سیاست جدید امنیتی مورد حمایت قرار نداده است.
افزایش میزان صادرات تسلیحاتی
نیروهای اپوزیسیون، بهطور کلی از گیدو وستروله به عنوان وزیر امور خارجه خرده میگیرند که «در انتقاد از صادرات تسلیحاتی این کشور، اصلا نقشی بازی نکرده است.» رولف موتسهنیش، به عنوان مثال از فروش تانکهای آلمانی "لئوپارد ۲" به عربستان سعودی یاد میکند و میگوید که وستروله اصولا با شعار "کاهش تسلیحات اتمی" به این مقام رسید، ولی آن را پیگیرانه به اجرا در نیاورد.
در واقع سیاست مرکل، مبنی بر فروش اسلحه به عربستان سعودی برای حفظ امنیت منطقه "که میتواند از سوی ایران مورد تهدید قرار گیرد"، اجرای شعار وستروله را با دشواری روبرو ساخت. مرکل درباره سیاست تسلیحاتی خود در اکتبر سال ۲۰۱۱ در یک سخنرانی گفت: «ما باید کشورهایی که آمادهی دفاع از خود هستند، در موقعیتی قرار دهیم که از عهده این کار نیز برآیند. ارسال اسلحه هم یکی از این راههاست.»
تصویب صدور تانکهای "لئوپارد ۲"
بر این اساس، "شورای عالی امنیت ملی آلمان" که در باره چگونگی صدور اسلحه به کشورهای خارجی تصمیم میگیرد، در ژوئن سال ۲۰۱۱ فروش ۲۰۰ تانک لئوپارد ۲ به عربستان سعودی را به تصویب رساند. مقامات این کشور که در منطقه پرتنش خلیجفارس واقع شده است و حکومت اسلامگرای محافظهکار آن فعالیتهای حقوق بشری را به شدت سرکوب میکند، پس از مدتها بررسی میان دو گزینه تانکهای آمریکایی "آبرامز ام ۱" و تانکهای آلمانی "لئوپارد ۲"، خواستار معامله با آلمان شدند.
از آنجا که تصمیمات "شورای عالی امنیت ملی آلمان"، بر اساس قوانین این کشور، محرمانه صورت میگیرد، احزاب اپوزیسیون از تصمیم این شورا با خبر نشدند. ولی پس از افشای خبر از سوی رسانهها، از در مخالفت با آن درآمدند و خواستار توضیح جامع از سوی دولت آلمان شدند. این نمایندگان استدلال میکردند که قانون صادرات این کشور، فروش تسلیحات به کشورهایی که در مناطق پرتنش جهان قرار دارند، را ممنوع کرده است.
با اینحال روپرشت پولنتس، از حزب دموکرات مسیحی که رییس کمیسیون امور خارجی پارلمان آلمان نیز هست، از سیاست حزب خود دفاع میکند و میگوید: «از هر چه که بگذریم، شورشیان شیعی مسلک عربستان سعودی از سوی ایران حمایت میشوند.»