واکنش وبلاگ نویسان به راهپیمایی ۲۲ بهمن
۱۳۸۸ بهمن ۲۳, جمعهسی و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ به شکال متفاوتی از هر سال آن برگزار شد. دستگیری گسترده شهروندان در سراسر کشور در روزهای منتهی به ۲۲ بهمن، ارسال پیامکهای تهدید آمیز توسط وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی، حضور پر رنگ نیروهای نیروهای نظامی و شبهه نظامی در خیابان های شهرهای بزرگ، جنگ و گریز خیابانی میان مردم و نیروهای امنیتی در تهران و چند شهر دیگر ایران از مهمترین وجه تمایز امسال با سالهای گذشته بود.
در همین حال مخالفان حکومت ایران تدارک گسترده ای را برای حضور بدون خشونت و مسالمت آمیزدر این راهپمایی داده بودند که به نظر می رسد به دلایل مختلف در دستیابی به اهدافشان موفق نبوده اند.
کاربران فضای مجازی نیز نسبت به اتفاقات ۲۲ بهمن واکنشهای بسیاری را ثبت و منتشر نمودهاند. بخش عمدهای از این واکنشها در سایتهای اجتماعی همچون تویتر، فیسبوک و فرند فید بود. صدها لینک توسط کاربران سایت بالاترین در مورد اتفاقات ۲۲ بهمن و حاشیههای پس از آن ارسال شده است.
طرحی نو در اندازیم
آریا توانا نویسنده وبلاگ «یک شب مهتاب» با تشریح اتفاقاتی که منجر به شکل گیری اعتراضات مردمی پس از انتخابات شد، زیر عنوان «چه شد به خیابان آمدیم» مینویسد: «همانسان که ما نماز و تکبیر و تظاهرات را از آنان پس گرفتیم، حاکمان هم روشهایی دیگر را مال خود کردند: هزاران عزیزمان را به بهانههای واهی متهم خواندند، در حالیکه آنان را برای جلوگیری از اعتراضات بیشتر و عمیقتر عملا به گروگان حکومت گرفته بودند و گرفتهاند. و امروز هم بی سروصدا و اعلام رسمی، عملا حکومت نظامی راه انداختند! دوش به دوش، صدها هزار نیروی مزدور بسیج و سپاه را به همه خیابانهای شهر آوردند که حتی کیفها و موبایلهای رهگذران را هم بازرسی کردند و فحش دادند و زدند.»
این وبلاگ نویس با اشاره به اینکه از ۱۳ آبان تاکنون راهپیمایی جواب نداده است تصریح میکند: «زدهاند و گرفتهاند و کشتهاند و حکم محارب دادهاند و با ماشین له کردهاند و بسیاری را از ما پراکندهاند. گرچه ظاهرا بازی را بردهاند ولی به خدا سوگند که پیروز نهایی ما هستیم. که اگر نباشیم باید در بسیاری از آنچه در گوشمان خواندهاند شک کنیم. اما یاران! گوش دارید و هوش باشید که تظاهرات هدف نبود، وسیله بود. چرا هدفش کردهایم؟ هزینههای این بازی بالا رفته و اثرش کم و شاید معکوس شده است. بیایید تا دیر نشده طرحی نو دراندازیم.»
خیابان در مشت ماست
میترا یوسفی نویسنده وبلاگ «فردا» نیز دیدی انتقادی به حضورهای خیابانی و بدون استراتژی دارد: «بیست و دوم بهمن نشان داد که جنبش مردم ایران برای آنکه بتواند منسجم روی پای خود بایستد و خواستههای خود را مطرح کند نیازمند ارتباط ارگانیک با سایر جنبشهای اجتماعیست. این حضورهای توده وار و بیبرنامه در خیابانها می تواند در کوتاه مدت موثر باشد اما در درازمدت ، با توجه به راهی که این جنبش در پیش دارد و فضای امنیتی موجود، منجر به سرخوردگی و یأس میگردد.»
این وبلاگ نویس با اشاره به اینکه ۲۲ بهمن روز مهمی بود و زمان آن رسیده است که جنبشی را که در ۲۲ خرداد متولد شد بررسی و نقد دوباره کنیم، میافزاید: «باور کنیم که این جنبش میتواند و باید بر احساس و هیجانهای مقطعیاش چیره شود، روی پاهایش بایستد، گفتماناش را به دور دستترین نقاط برساند، همپیماناناش را تمیز دهد و فریاد کند خواستههایش را. باور کنیم که خیابان در مشت ماست. مایی که مردمیم. مایی که پیروزیم تا در صحنهایم. به درازای تاریخ.»
آپارتاید ولایی آیتالله خامنهای
مهدی جامی اما در تحلیلی به بررسی پیام آیت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی پرداخته است. وی زیر عنوان «بیانیه خامنهای، سند آپارتاید ولایی» مینویسد: «آقای خامنهای طوری حرف میزند که انگار همه و همه مردم همانجا ایستادهاند که او ایستاده است. باقی مردم نیستند. اما ما به آقا میگوییم باقی هم مردماند. فرض کنیم آن نیمهای که ما از آنایم و همه سبزها اقلیت است حتی. بالاخره در این مردمسالاری اسلامی شما اقلیت جزو مردم است یا جزو مردم نیست؟ من همان روزی که شما کنار احمدینژاد ایستادی گفتم که این شان یک رهبر نیست که کنار یک جناح بایستد ولو اکثریت. و اگر میایستد نباید به پایمال شدن حق دیگری ولو اقلیت ختم شود.»
نویسنده وبلاگ سیبستان در بخش دیگری از یادداشت خود با انتقاد از عملکرد آقای خامنهای در حوادث پس از انتخابات تصریح میکند: «به نظر من بیانیه آقای خامنهای شرم آور است. او از هشت ماه پیش راه خود را از «همه ملت» جدا کرده و امروز میبینیم که آشکارا عنوان ملت بودن و مردم بودن را هم از جناح مقابل دولت سلب کردهاست. در واقع این بیانیه چیزی را در نگاه رهبر ایران فاش می کند که سالهاست درد بی درمان او ست. او از بنیاد قبول ندارد که همه مردم شان ملت بودن داشته باشند. او باوری به اینکه ایران از آن همه ایرانیان است ندارد.»
آقای جامی با اشاره به اینکه اتفاقات ۲۲ بهمن و بیانیه رهبر ایران ملاک عمل وی در روزهای دشوار پیش رو خواهد بود، معتقد است: «جنبش سبز ممکن است برای رسیدن به خیابان بزرگ آزادی بار دیگر به چوب و چماق و آزار و توهین مجروح شده باشد اما آپارتاید ولایی را از نزدیک تجربه کرده است: آزادی برای آنها که با دولتاند و سفیدهای رهبرند. برای آنها که با دولت نیستند و طبقه سیاهان جامعه ایراناند آزادی نیست. اما تا زمانی که مردمی که آن سوی خیابان به راهپیمایی میروند به ما مردم این سوی خیابان مرگ بر منافق میگویند این آپارتاید حاکم است. ذوق زدگی رهبر هم برای همین است. استراتژی تداوم جنبش سبز از درک این آپارتاید نیرو و نظام میگیرد.»
حکومتیهای سبزنما یا راهزنان سایبری
وبلاگ «سهرابستان» نیز درباره اتفاقات روز ۲۲ بهمن و حواشی پس از آن مینویسد: «حکومت برای اولین بار در عمرش بدست خودش بذر تردید و وحشت را در بدنه نظامی امنیتی حکومت کاشت.» این وبلاگ میافزاید: «آیا واقعاً خامنهای میتواند به چنین مراسم خفت باری در «پادگان میدان آزادی» افتخار کند؟ این رفتار فقط مختص حکومتهای اشغالگر است که در کشور اشغالی هیچگونه احساس امنیتی نداشته و ناچار است که با تدابیر امنیتی و بکارگیری وسیع نیروی نظامی و انتظامی، مراسمی نمایشی را برگزار نماید. نظیر سخنرانی امروز در تهران اشغالی را قبلاً صدام هم در سال ۱۳۶۰ در خرمشهر اشغالی در میان جمعیت هوراکش کرده بود.»
این وبلاگ هوادار جنبش اعتراضی مردم ایران در مطلب دیگری با عنوان «کلمه رمز راه زنان سایبری: شکست» با اشاره به اینکه برخی کاربران اینترنت هوادار حکومت ایران با ارسال لینک های مختلف در وب سایت های اجتماعی سعی در تلقین حس شکست به دیگران را دارند، مینویسد: « در همه این لینکها که محتوای آنها بسیار شبیه به هم بود روی کلمه «شکست» تأکید زیادی شده بود. البته مقدار زیادی سس فحش به افراد مختلف و برخی سایتهای جنبش سبز هم نیز رویش پاشیده بودند. چندین اسم در خارج از کشور و یک اسم هم از رهبران داخل کشور انتخاب کرده بودند و نسبت به آنها فحاشی و عقده گشائی کرده بودند.»
وبلاگ «سهرابستان» با تشریح شرایط برگزاری این روز در تهران و رفتار خارج از عرف حکومت با خبرنگاران خارجی تصریح میکند: «اصلاً مهم نیست که کسی از سبزها در ۲۲ بهمن حضور داشته یا خیر، ۲۲ بهمن روز جشن حکومت است و «شکست» بزرگ در ۲۲ بهمن برای کودتاچیان بود که مراسم جشن را زیر سایه سرنیزه برگزار کردند. کجای دنیا جشن را با حضور بیش از دویست هزار نیروی نظامی و امنیتی برگزار میکنند؟ این چه سرور و شادمانی ملی است که باید هزاران نیروی ضدشورش مراقب آن باشند؟»
۲۲بهمن تمام شد؛ گروگانها را آزاد کنید
کاملیا انتخابیفرد نیز در وبلاگش زیر عنوان «آزادی تنها در میدان آزادی وجود دارد و بس!» به بررسی۲۲ بهمن پرداخته است. وی با اشاره به گسترش بیسابقه بازداشتها در ایران بخصوص در شهر تهران تاکید میکند که «همه میدانند که به غیر از روزنامه نگاران و سیاسیون، مردم عادی، آنهایی که به نحوی از نگاه حکومت ناراضی و دارای قابلیت رهبری و سازماندهی حرکتهای جمعی تشخیص داده شده بودند نیز بازداشت شدند.»
وی در بخش دیگری از مطلب وبلاگش خطاب به حکومت ایران مینویسد:«حالا که راهپیمایی بیست و دوم بهمن به گونهای که حکومت علاقمند بود برگزار شد و تصاویر مکفی برای نشان دادن در صدا و سیما برای چندماهی را بدست آورد تا مشروعیت و محبوبیت خود را در بوق بدمد، خواهشمندیم جوانان معصومی را که در چند روز گذشته بازداشت کردهاید به خانههایشان بفرستید تا خاطر پریشان خانواده آنها آسوده شود. آسوده باشید که تا چهارشنبه سوری خبر دیگری در تقویم نیست!»
مهدی محسنی
تحریریه: مصطفی ملکان